02-05-2010, 01:25 PM
امروز در حال مطالعه مقالاتی از یک اختر باستان شناس بودم که با این دانشمند بزرگ ایرانی آشنا شدم
و این سوال را چندین بار از خودم پرسیدم :
چرا تا بحال از او نشنیده ام ؟
و شاید شما هم همچون من از ایشان کمتر شنیده باشید .
پس به مطالبی در این رابطه به نقل از دکتر رضا مرادی غیاث آبادی (اختر باستان شناس) بنگرید :
ابن رسته اصفهانی
روایتگر کیهان شناسی ایرانی
هر چند كه بسیاری از نوشتارهای ایرانیان در زمینه دانش كیهان و زمین در گذر زمان از بین رفته و یا نسخههای خطی و فرسوده آن در گوشه كتابخانهها در انتظار نابودی همیشگی هستند؛ اما همواره برخی از تاریخنگاران یا جغرافینویسان، جستارهایی از آنها را در آثار خود باز آوردهاند. یكی از مهمترین چنین آثاری، كتاب گرانقدر و بینظیر «اعلاقالنفیسه» نوشته «ابنرسته اصفهانی» است. از تولد، زندگانی و مرگ ابنرسته آگاهی چندانی در دست نیست و زمان نگارش اعلاقالنفیسه را به اواخر سده سوم هجری و یا اوایل سده چهارم منسوب میدارند. از همین رو این كتاب یكی از كهنترین منابع موجود در این زمینه دانسته میشود.
اعلاقالنفیسه در اصل فرهنگنامهای هفت جلدی بوده است كه تنها آخرین جلد آن كه در زمینه نجوم و جغرافیاست تا به امروز باقی مانده است. ابنرسته تحت تأثیر و آموزشهای فرغانی، ابومعشر و جیهانی بوده و برخی (همچون كراچكوفسكی) بر این باورند كه او استاد كیهاننگاری قزوینی نیز بوده است.
متن اصلی این كتاب برای نخستین بار به كوشش آ. و. جوینبول به سال 1869 میلادی در هلند منتشر شد و پس از ترجمه فرانسه آن در سال 1955 توسط گاستون ویت، حیرت جهانیان را فراهم آورد و پس از آن بارها به زبانهای گوناگون ترجمه و منتشر شد. كراچكوفسكی نیز در «مجموعه نوشتههای جغرافیایی» (به روسی) به شرح و روشنگریهای فراوانی در این باره میپردازد. جالب است كه اعلاقالنفیسه علیرغم شهرت جهانی آن، در میهن خود كاملاً ناشناخته بود و هنوز هم تاحدودی هست. خوشبختانه این كتاب گرانقدر ابنرسته به كوشش دكتر حسین قرهچانلو در ایران نیز منتشر شده است (امیركبیر، 1365).
ابنرسته آگاهیهای زمان خود در زمینه شكل زمین، فاصله اجرام آسمانی از زمین و تناوب فاصله آنها، اندازهگیری میل محور زمین، حركات كره زمین و بسیاری آگاهیهای دیگر را باز میآورد. او محاسبه میل محور زمین در سده سوم هجری را 23 درجه و 33 دقیقه آورده است كه با دادههای دانش امروزی، تنها 4 دقیقه با میل زمین در آنزمان (23 درجه و 37 دقیقه)، اختلاف دارد. در حالیكه در همان زمان، میل زمین در نزد اروپاییان 24 درجه كامل دانسته میشد. همین اندازهگیری، معاصران ابنرسته را بر این گمان درست میراند كه در عرضهای جغرافیایی بالاتر از 66 درجه و اندی، شب كامل و روز كامل حكمفرماست.
او همچون روایت بیرونی از ابوسعید سجزی، به نقل باورهای موجود زمان خود در زمینه حركت انتقالی كره زمین به گرد خورشید میپردازد: «گردشی كه از ستارگان بنظر میرسد، در واقع حركت زمین است، نه فلك خورشید». او همچنین به وضوح حركت وضعی كره زمین به گرد خود را اینگونه بازگو میكند: «زمین مانند زرده است در میان تخم مرغ و بر محور دو قطب خود میگردد. قطبی در شمال و قطبی در جنوب. زمین در هر شبانروز یكبار بر دو قطب خود میگردد». ابن رسته پرسشی را پاسخ میگوید كه هنوز هم پرسیده میشود و هنوز هم دانشمندان به همانگونه آنرا پاسخ میدهند: «بزرگی خورشید و ماه در افق، تنها بخاطر خطای دید ناشی از بخار و غبار و طولانیتر شدن مسیر پرتوهای ماه و خورشید است».
با اینكه آگاهی از كرویت زمین به زمانهای بسیار دورتری باز میگردد و در بخشهای گوناگونی از اوستا از زمین با صفت «سـكَـرِنَـه» (گویپیكر/ كروی) یاد شده، اما ابنرسته دلایل دیگری نیز برای كرویت زمین نقل میكند. او علاوه بر تفاوت زمان طلوع و غروب خورشید، تفاوت زمان «خورگرفت» و «مـهگرفت» را بعنوان دلیلی برای قوس عرضی زمین و تغییر ارتفاع ستاره قطبی را یكی از دلایل قوس طولی زمین و در نتیجه كرویت آن باز میشمارد.
ابنرسته زمین را «كوچكترین همه ستارگان» و بزرگتر از برخی سیارهها میداند. او جرم عطارد را یك بیست و دوم زمین میداند كه با آگاهی امروزی كه یك نوزدهم زمین دانسته شده است، به نحو چشمگیری نزدیكی دارد. او همچو دانش امروزی، قطر زمین را 5/3 برابر قطر كره ماه میداند و فاصله آن تا زمین را 245000 میل (450000 كیلومتر) ثبت میكند كه با آگاهی امروزی تنها 10 درصد اختلاف دارد. او از فاصله تناوبی سیارهها با زمین یاد میكند و ضمن اینكه دانسته میشود پیشینیان ما از چنین تغییراتی در فاصله سیارهها از زمین آگاهی داشتهاند، گاه دقت آنان نیز چشمگیر میشود. برای نمونه او بیشترین فاصله مریخ تا زمین را شصت میلیون كیلومتر میداند كه برابر است با كمترین فاصله مریخ تا زمین بر مبنای اندازهگیریهای امروزی. او همچنین بیشترین فاصله مشتری تا زمین را یك و نیم برابر كمترین فاصله آن میداند. نسبتی كه دانش امروزی آنرا تأیید كرده است.
ابنرسته از ثبت محاسبات مربوط به قطر و محیط كره زمین نیز غافل نمانده است و اندازهگیری ثبت شده او، قطری در حدود 40000 كیلومتر و در نتیجه محیطی 1200۰0 كیلومتری را بدست میدهد.
اعلاقالنفیسه، علاوه بر آگاهیهای نجومی و زمینپیمایی (ژئودزی)، اطلاعات مفید دیگری نیز در اختیار ما میگذارد: در این كتاب نام خلیج فارس نه تنها برای دریای فعلی، كه برای دریای عمان نیز بكار رفته است: « اول خلیج فارس در مصب دجله و آخر آن مكران است در اول هند». ابنرسته همچنین روایت جالبی را باز میآورد كه در بررسی تاریخچه خط فارسی اهمیتی فراوان دارد: « اولین كسی كه به عربی نوشت، آنرا از اهالی انبار در دل ایرانشهر فرا گرفته بود ».
http://www.ghiasabadi.com
حتما به این سایت سر بزنید .
و این سوال را چندین بار از خودم پرسیدم :
چرا تا بحال از او نشنیده ام ؟
و شاید شما هم همچون من از ایشان کمتر شنیده باشید .
پس به مطالبی در این رابطه به نقل از دکتر رضا مرادی غیاث آبادی (اختر باستان شناس) بنگرید :
ابن رسته اصفهانی
روایتگر کیهان شناسی ایرانی
هر چند كه بسیاری از نوشتارهای ایرانیان در زمینه دانش كیهان و زمین در گذر زمان از بین رفته و یا نسخههای خطی و فرسوده آن در گوشه كتابخانهها در انتظار نابودی همیشگی هستند؛ اما همواره برخی از تاریخنگاران یا جغرافینویسان، جستارهایی از آنها را در آثار خود باز آوردهاند. یكی از مهمترین چنین آثاری، كتاب گرانقدر و بینظیر «اعلاقالنفیسه» نوشته «ابنرسته اصفهانی» است. از تولد، زندگانی و مرگ ابنرسته آگاهی چندانی در دست نیست و زمان نگارش اعلاقالنفیسه را به اواخر سده سوم هجری و یا اوایل سده چهارم منسوب میدارند. از همین رو این كتاب یكی از كهنترین منابع موجود در این زمینه دانسته میشود.
اعلاقالنفیسه در اصل فرهنگنامهای هفت جلدی بوده است كه تنها آخرین جلد آن كه در زمینه نجوم و جغرافیاست تا به امروز باقی مانده است. ابنرسته تحت تأثیر و آموزشهای فرغانی، ابومعشر و جیهانی بوده و برخی (همچون كراچكوفسكی) بر این باورند كه او استاد كیهاننگاری قزوینی نیز بوده است.
متن اصلی این كتاب برای نخستین بار به كوشش آ. و. جوینبول به سال 1869 میلادی در هلند منتشر شد و پس از ترجمه فرانسه آن در سال 1955 توسط گاستون ویت، حیرت جهانیان را فراهم آورد و پس از آن بارها به زبانهای گوناگون ترجمه و منتشر شد. كراچكوفسكی نیز در «مجموعه نوشتههای جغرافیایی» (به روسی) به شرح و روشنگریهای فراوانی در این باره میپردازد. جالب است كه اعلاقالنفیسه علیرغم شهرت جهانی آن، در میهن خود كاملاً ناشناخته بود و هنوز هم تاحدودی هست. خوشبختانه این كتاب گرانقدر ابنرسته به كوشش دكتر حسین قرهچانلو در ایران نیز منتشر شده است (امیركبیر، 1365).
ابنرسته آگاهیهای زمان خود در زمینه شكل زمین، فاصله اجرام آسمانی از زمین و تناوب فاصله آنها، اندازهگیری میل محور زمین، حركات كره زمین و بسیاری آگاهیهای دیگر را باز میآورد. او محاسبه میل محور زمین در سده سوم هجری را 23 درجه و 33 دقیقه آورده است كه با دادههای دانش امروزی، تنها 4 دقیقه با میل زمین در آنزمان (23 درجه و 37 دقیقه)، اختلاف دارد. در حالیكه در همان زمان، میل زمین در نزد اروپاییان 24 درجه كامل دانسته میشد. همین اندازهگیری، معاصران ابنرسته را بر این گمان درست میراند كه در عرضهای جغرافیایی بالاتر از 66 درجه و اندی، شب كامل و روز كامل حكمفرماست.
او همچون روایت بیرونی از ابوسعید سجزی، به نقل باورهای موجود زمان خود در زمینه حركت انتقالی كره زمین به گرد خورشید میپردازد: «گردشی كه از ستارگان بنظر میرسد، در واقع حركت زمین است، نه فلك خورشید». او همچنین به وضوح حركت وضعی كره زمین به گرد خود را اینگونه بازگو میكند: «زمین مانند زرده است در میان تخم مرغ و بر محور دو قطب خود میگردد. قطبی در شمال و قطبی در جنوب. زمین در هر شبانروز یكبار بر دو قطب خود میگردد». ابن رسته پرسشی را پاسخ میگوید كه هنوز هم پرسیده میشود و هنوز هم دانشمندان به همانگونه آنرا پاسخ میدهند: «بزرگی خورشید و ماه در افق، تنها بخاطر خطای دید ناشی از بخار و غبار و طولانیتر شدن مسیر پرتوهای ماه و خورشید است».
با اینكه آگاهی از كرویت زمین به زمانهای بسیار دورتری باز میگردد و در بخشهای گوناگونی از اوستا از زمین با صفت «سـكَـرِنَـه» (گویپیكر/ كروی) یاد شده، اما ابنرسته دلایل دیگری نیز برای كرویت زمین نقل میكند. او علاوه بر تفاوت زمان طلوع و غروب خورشید، تفاوت زمان «خورگرفت» و «مـهگرفت» را بعنوان دلیلی برای قوس عرضی زمین و تغییر ارتفاع ستاره قطبی را یكی از دلایل قوس طولی زمین و در نتیجه كرویت آن باز میشمارد.
ابنرسته زمین را «كوچكترین همه ستارگان» و بزرگتر از برخی سیارهها میداند. او جرم عطارد را یك بیست و دوم زمین میداند كه با آگاهی امروزی كه یك نوزدهم زمین دانسته شده است، به نحو چشمگیری نزدیكی دارد. او همچو دانش امروزی، قطر زمین را 5/3 برابر قطر كره ماه میداند و فاصله آن تا زمین را 245000 میل (450000 كیلومتر) ثبت میكند كه با آگاهی امروزی تنها 10 درصد اختلاف دارد. او از فاصله تناوبی سیارهها با زمین یاد میكند و ضمن اینكه دانسته میشود پیشینیان ما از چنین تغییراتی در فاصله سیارهها از زمین آگاهی داشتهاند، گاه دقت آنان نیز چشمگیر میشود. برای نمونه او بیشترین فاصله مریخ تا زمین را شصت میلیون كیلومتر میداند كه برابر است با كمترین فاصله مریخ تا زمین بر مبنای اندازهگیریهای امروزی. او همچنین بیشترین فاصله مشتری تا زمین را یك و نیم برابر كمترین فاصله آن میداند. نسبتی كه دانش امروزی آنرا تأیید كرده است.
ابنرسته از ثبت محاسبات مربوط به قطر و محیط كره زمین نیز غافل نمانده است و اندازهگیری ثبت شده او، قطری در حدود 40000 كیلومتر و در نتیجه محیطی 1200۰0 كیلومتری را بدست میدهد.
اعلاقالنفیسه، علاوه بر آگاهیهای نجومی و زمینپیمایی (ژئودزی)، اطلاعات مفید دیگری نیز در اختیار ما میگذارد: در این كتاب نام خلیج فارس نه تنها برای دریای فعلی، كه برای دریای عمان نیز بكار رفته است: « اول خلیج فارس در مصب دجله و آخر آن مكران است در اول هند». ابنرسته همچنین روایت جالبی را باز میآورد كه در بررسی تاریخچه خط فارسی اهمیتی فراوان دارد: « اولین كسی كه به عربی نوشت، آنرا از اهالی انبار در دل ایرانشهر فرا گرفته بود ».
http://www.ghiasabadi.com
حتما به این سایت سر بزنید .