تاریخ نجوم ( قوم آریا )
#1
سلام

تاریخچه ای از دانش اخترشناسی قوم آریا :

دانش اخترشناسی و علوم ریاضی و ستاره شناسی ایران را می توان به سه دوره به شرح زیر تفسیر کرد :

دوره اول – ریاضی دانان قبل از اسلام
متاسفانه گنجینه ی گرانبهای آثار و کتب ریاضی دانان قبل از اسلام در میان جنگ های مختلف و در چپاول ، غارت و آتش سوزی ها و جزیه گرفتن ها از بین رفته و آن چه که از دستبرد زمانه باقی مانده بود در زمان حمله اعراب و مغول تاراج و نابود گردید . فقط اغلب در لا به لای کتاب های انگشت شمار و رسالات جسته و گریخته و سنگ نوشته ها آثاری عمیق و ارزنده که واقعا مایه تعجب و تفکر است مشاهده می شود . نخست لازم است اشاره ی مختصری به این نکته شود که آن چه ما از نژاد قدیم ایرانی می دانیم این است که اقوام آریایی شامل : ایلامی ها ، مینتیانی ها ، کاسپی ها ، که از آریایی های تیره ی " نوردیک " بودند از 4000 سال قبل از میلاد ساکن فلات ایران شدند .
در 3800 سال قبل از میلاد به علت هوش و ذکاوت و معلوماتی که داشتند شالوده ی شهرهای شوش و انزان را ریختند و 3700 سال قبل سازنده ی اولین سفال های ظریف نقش دار بودند . اونتاسکال به خاطر ساختن کاخ های با شکوهش صفحات زرین تاریخ را درست کرد .
پرستش الهه ی آفتاب در 3300 سال قبل و انهدام شهر بابل و همچنین تدوین قوانین همورابی نمونه ای از تمدن عهد قدیم و حکومت چهار قوم ایلامی ، مینتیانی ،کاسپایی و آریایی بود که تا اوایل پیدایش حضرت زردشت1 بین 600 تا 700 سال قبل از میلاد ادامه داشت . کتاب اوستا ، بندهشن ، گات ها ، دینکرد در 1570 سال پیش نوشته شده و سپس دین زردشت آیین مقدس ایرانیان زیر فرمانروایی فراتس مذهب رسمی ایرانیان گردید و شاهنشاهی عظیم ایران از 2500 سال قبل توسط کورش بنیاد گذاشته شد . قوم سکاهایی که آیین (مهرپرستی ) را داشته در حدود 2300 سال قبل ، از سیستان به اطراف رود سند عزیمت کردند و اطلا عات وسیعی از تقویم و ستاره شناسی داشتند و (شکاکادوباها ) نام تقویم سکاها بود .
بررسی کتاب اوستا در 21 فصل ، کتاب بندهشن ( آغاز خلقت ) و کتاب دینکرد که اولین دایره المعارف دینی دنیا است مورد توجه تهمورث شاه قرار گرفت و دستور داد نوشته ها و کتاب های دانش آن روز را بر پوست درخت توز بنویسند و در قلعه (جی) محفوظ نگه دارند .

از آن چه که در چند کتاب انگشت شمار که از تاخت و تاز ، انهدام و غارت تازیان باقی مانده ، در می یابیم ایرانیان قدیم ، دانش ریاضی ، ستاره شناسی و ستاره شناسی را به حد غیر قابل تصور می شناختند . ارتاخالیس یکی از دانشمندان محقق و مهندس برجسته ی ایران بود که در سال 480 قبل از میلاد برای عبور ناوگان خشایارشاه ، ساختن ترعه ای را در جزیره ی اتوس رهبری کرد . شناسایی و اطلاعات آنان از ستاره شناسی اساس و پایه ی علم ستاره شناسی گردید دانشمندان ایرانی دوره ی اسلام آن را به حد کمال رسانیده و تا آن جایی که احتیاج به وسایل و ابزار نبود ، تئوری این دانش را تکمیل کردند .
ایرانیان قدیم در ابتدا چهار فرمانروا برای آسمان به شرح زیر انتخاب کردند :
1- تیشتر- سپاهپت خراسان که امروز آن را ستاره ی( شعرای یمانی )یا کلب الجبار می گویند این ستاره سپهبد یا فرمانده نواحی آسمان خراسان بود .
2- ستوئس - سپاهپت خوروران ( الدبران ) در صورت فلکی ثور .
3- وننت – سپاهپت نیمروج – وگا در صورت فلکی نسر طایر .
4- هیپتوایرنگ – سپاهپت اباختر- دب اکبر .
ایرانیان مشخصات کامل برای یکایک آن ها داشتند و اطلاعاتی که از کتب و سنگ نوشته ها به دست می آید عبارت از مطالب و جملات پر ارزشی هستند که در تحقیق و بررسی یکایک کلمات و جملات آن ها نه تنها به دنیایی از دانش و علم اخترشناسی بلکه طب و امور اجتماعی و فلسفی روبرو می شویم که حیرت و تعجب زاید الوصفی را در وجود ما بر می انگیزد . مطالبی که تذکر آن در این جا ضروری به نظر می رسد این است که با توجه به تحقیقی که درباره ی کتاب " الموالید علی الوجود و المحدود " به عمل آمده ثابت شده که کتاب مذکور ترجمه ی عربی کتاب ( پارسیک ) است که در اصل به زبان پهلوی بوده و به دستور انوشیروان انجام گرفته . مطالب کتاب پارسیک از نوشته های مرد دانشمندی است که کلید دار رصدخانه ی ( آزی دهاک ) بوده و سرپرستی هفت منجمی را داشته که مسئولین پرستشگاه ( هفت گوهران آسمان بودند ) .
این حیرت ها و کنجکاوی ها بود که (هنینگ ) ، (ماکنزی ) ، (دارمستتر ) ، (بارتلومه ) ، (ویلیام جکسن ) ، (پوپ ) ، ( گیرشمن ) ، ( گدار ) ، ( تلینو ) ، ( وست ) ، ( هوسینگ ) ، (سن جانا ) ، ( اشپیگل ) ، ( ویتدیشمن ) ، ( گیگر ) ، (پلیو ) و (شاوانس ) و سایر محقیقین دانشمند جهان را بر انگیخت تا کتب و رسالات متعددی درباره ی زردشت ، اوستا و ایرانیان قدیم و اقوام آریایی و مادها و مذهب مانوی به رشته ی تحریر در آورند که نه تنها کتب آن ها امروز زینت بخش کتابخانه ها و موزه های بزرگ دنیا ست بلکه حاصل این کند و کاو و بصورت کلیدی برای تکاپوگری نسل های آینده به جای مانده است .
شکی نیست که علم ستاره شناسی از زمان بسیار قدیم مورد توجه ایرانیان بوده به ویژه آن که آسمان صاف و هوای خوش ایران که فروغ ستارگان را چندین برابر می کرده و جلای آسمان کویر و شهرهای نزدیک آن ، درخشش ستارگان آن جا که شهرتش در هر جا پراکنده است بهترین انگیزه و دلیل برای تشویق و تهییج افراد به بررسی و تحقیق درباره ی اختران در این سرزمین بوده است .
کتاب ( بندهشن ) که به معنی کتاب راز آفرینش است اثر پر ارزشی است که در آن از دانش ستاره شناسیی ایران سخن بسیار رفته ، مباحث این کتاب درباره ی آفرینش جهان از روز نخست است و توسط " گویت شاه رستم بندار " نویسنده ی دست نویس راتستان متعلق به کتابخانه ی پدر بهرام گور رونویسی شده است ، متاسفانه تاریخ دقیق نوشتن آن معلوم نیست و به احتمال قوی در زمان تهمورث شاه مجددا " آن را به زبان پهلوی نوشته اند و بنیاد فرهنگ ایران تحت شماره 4 زبان شناسی ایرانی آن را عینا " چاپ و منتشر کرده است . این کتاب از جمله مهم ترین و مفصل ترین آثار پهلوی است .
اگر بخش " هوس پارم یا نسک هفدهم " اوستا را مطالعه کنیم در می یابیم که شامل مسایل بسیاری درباره ی ستاره شناسی ایرانیان قدیم است .
در قسمتی از کتاب مقدس اوستا تفسیر و تالیف پور داود که از سلسله انتشارات انجمن زردشتیان ایرانی و انجمن ایران لیک است این طور نوشته است که : (تشتر) در اوستا ( تیشتریه ) آمده است و در زبان پهلوی تیشتر و تیشترین اسم بعضی از ستارگان است که در نزدیک تشتر می باشند و آن را همراهی می کنند و این ستاره ( شعری یمانی ) است و بیرونی می گوید که ستاره ای است بر دهان ( کلب الجبار ) و پلوتارک هم می نویسد که ایرانیان آن را از زمان بسیار قدیم می شناختند و می دانستند که تشتر ستاره ی شعری یمانی است و مورخ مذکور صریحا از ستوده بودن این ستاره نزد ایرانیان اشاره کرده و می گوید : هرمزد ، (سیریوس ) را که در نزد منجمین اسلام به نام شعری یمانی است – نگهبان و پاسبان سایر ستارگان قرار داد و این مطابق است با آن چه در خصوص ( تشتر ) در اوستا ذکر شده است و در فقره ی 44 از تشتریشت آمده است " ما ستاره ی (( تشتر )) درخشان و با شکوه را می ستاییم که اهورا مزدا او را سرور و نگهبان همه ی ستارگان برگزیده ( چنان چه زردشت را برای مردمان ) ."
در کتاب ( بندهشن ) و مجموعه مقالات و نوشته های
w.h.henning an astronomical chapter of bundhashan journal of the royal Asiatic society.
که در اکتبر 1942 منتشر شده صفحات 248 و 249 و همچنین با توجه به فصل دوم بندهشن که از یادداشت های
D.N.Mackenzie
Zorasterian astrology in bundhashan school of oriental and African student.
در بولتن مطالب بسیار ارزنده و جالبی درباره ی ستاره شناسی ایرانیان قدیم آمده است و در کتاب بندهشن مشخصات و نام ستارگان و نام ماه ها و صور فلکی و مسیر حرکت و تقارن و سایر مشخصاتی را برای آن ها ذکر شده است .
نکته جالبی که اخیرا کشف شده حاکی از آن است که مشخصات ستاره " شعرای یمانی " و ستاره ی " وگا " هر یک برابرند با 10000 درجه کلوین حرارت و با اسپکتروم 0A و دارای تشعشعات هیدروژنی و ستاره ی ملتهب درخشان و سفید از یک خانواده بنابراین با توجه به نکات فوق این خود مایه ی کمال تعجب است که ایرانیان در 2700 سال پیش چگونه و با چه وسایلی توانسته بودند این دو ستاره را در دو گوشه ی آسمان مورد توجه خاص قرار داده و هر یک را به عنوان فرمانده و صاحب اقتدار یک قسمت از آسمان بگمارند . اهمیت این مطلب موقعی عیان می شود که بدانیم در عصر حاضر دانشمندان با وسایل بسیار پیچیده ی علمی ، تازه دریافته اند که این دو ستاره که در دو نقطه ی آسمان قرار دارند از لحاظ مشخصات کاملا شبیه یکدیگرند و یک چنین تشابهی بین ستارگان دیگر بسیار نادر است و انتخاب آن دو بی مورد نبوده . در مورد ستاره ی وننت که در نسر طایر است این مطلب قابل توجه است ، که در ماه مارس 1964 بر اساس مقاله ای که در روزنامه ی معروف لنینگرد منتشر شد این مسئله مطرح گردید که موجوداتی هوشمند از برج دجاجه یکی از صور فلکی cygni که مورد توجه و تحت بررسی های فلکی است سعی دارند ، با زمین تماس بگیرند : صاحبان این نظریه دو دانشمند معروف « ژنریک التوف » و « والتینا شوراله وا » معتقدند که این حادثه پاسخ و عکس العمل موجودات آسمانی در برابر انفجارهای عظیم آتشفشانی ( کاراکاتون ) است که واقع در اقیانوس هند بود و در سال 1853 به وقوع پیوست . این آتشفشانی ، طوفانی از امواج رادیویی را به فضا فرستاده و موجودات هوشمند منظومه مذکور آن را نوعی پیام رسیده از سایر کرات تلقی کرده و در پاسخ از اشعه ی لیزر بسیار قوی استفاده کرده و به فضا پاسخ داده اند . چقدر مایه تعجب است که امروزه در می یابیم که محل مورد نظر دانشمندان ستاره شناسیی و رصدخانه ی مذکور همان محل ستاره ی وننت است که در کتاب بندهشن آن را مورد توجه قرار داده است .
آن چه در مورد ستاره شناسی در دوران قبل از اسلام قابل توجه است این است که برای حرکات ماه که در مدت 28 روز شکل های مختلفی به خود می گرفته ، منازل و جایگاه هایی در آسمان تعیین کرده بودند و هر یک از این مکان ها را به اسمی می خواندند . حالات و منازل ماه بعد ها در دوره ی اسلام در نزد عرب ها و مسلمانان و دانشمندان ستاره شناس و ریاضی دان اهمییت خاصی داشته و حتی در قرآن کریم به آن اشاره شده است :
« والقمر قدرناه منازل حتی عاد کالعرجون القدیم » ( یس /39 )
مطلبی که در این باب بسیار جالب و در خور تعمق و تحقیق بوده و به همین مناسبت مایه ی غرور و افتخار هر ایرانی است که ایرانیان قدیم و تیره ی آریایی یکایک این منازل را می شناختند و برای هریک از آن ها نام های جداگانه ای انتخاب کرده بودند و هر منزلی را به نام « ناک چترا » می گفتند ( چترا به معنی چهره ) .
بررسی کتاب بندهشن و اوستا و دیگر کتاب های مقدس زردشت این واقعیت را روشن می کند که پرتوی اولیه ی دانش اختر شناسی از مردم دانشمند ایران و تیره ی آریا ها بود که امروز به دیگر نقاط جهان پرتو افکنده است .
نام منازل ماه در دانش ستاره شناسی ایرانیان که آن را خورتک می گفتند از کتاب بندهشن استخراج شده و برای بررسی و تحقیق و توجه به این مطلب مهم ، همراه با نام های عربی آن نوشته می شود .
پاسخ
#2
دوران پیش از اسلامدانش ستاره‌شناسی در ایران مانند دیگر نقاط جهان پیشینه طولانی دارد. به راستی از آن جا که ابزار کار آن آسمانی پاک و دو چشم تندرست خداداد است، از نخستین علومی است که بدست انسان مورد توجه قرار گرفته است.
برخی برخی از نقوش تخت جمشید را نشانه‌ای از آشنایی سازندگان آن‌ها با اخترشناسی می‌‌دانند؛ از این میان است نقش حمله شیر به گاو که در بسیاری حجاری های تخت جمشید هست.
مطالعاتی هم روی جهت گیری چهارطاقی‌های بجا مانده از آتشکده‌های کهن نشان داده است که می‌توان رابطه‌هایی میان ساختمان آن‌ها و طلوع و غروب اجرام سماوی یافت.
ولی از دوران پیش از اسلام به جز کتاب زیج شهریار سند مکتوبی بر جای نمانده است. ابوریحان بیرونی در کتاب "آثارالباقیه عن القرون الخالیه" اطلاعات نغزی درباره باورها اقوام گذشته درباره اخترشناسی ارایه کرده است.
دوران پس از اسلامستاره شناسان ایرانی بزرگ ستاره شناسان اسلامی را پایه ریزی می‌‌دهند. پس از دوران خلافت مامون که دارالترجمه نامی خود را برای برگردان آثار علمی ملل گوناگون بنیاد نهاد، پیشرفت اخترشناسی بمانند علوم دیگر سرعت فراوانی گرفت.
نخستین محاسبات دقیق قطر زمین در همین زمان و بدست برادران بنوشاکر انجام گرفت. (توضیحات بیشتر در کتاب" تاریخ اخترشناسی اسلامی" بدست نللینو.)
یکی از انگیزه‌های توجه ویژه به اخترشناسی در دوران اسلامی تعیین سالنامه و اوقات شرعی است که نیازمند مشاهدات و محاسبات دقیق ستاره‌شناسیی است. "هندسه کروی" که بدست ابوالوفای بوزجانی شناسایی شد این محاسبات را به گونه بزرگ تسهیل کرد.
به گونه سنتی در دربار شاهان و امرای ایرانی همیشه شاعران و منجمان سلطنتی وجود داشتند و این امر به رونق پیشه منجمی می‌‌افزود. البته از رایزنی منجمان برای تعیین زمانهای سعد و نحس بهره گیری می‌‌شد؛ ولی خود این امر نیازمند سالهای متمادی تحصیل و مطالعه بوده است.
زیج‌های بسیاری در دوران اسلامی نوشته شده‌اند که واپسین آن‌ها در سده ۱۸ میلادی و در هند تهیه شده است.
ستاره‌شناسی در دوران معاصردر دوران معاصر آشنایی ایرانیان با اخترشناسی با برگردان مقالات بیگانه در نشریات همگانی آغاز شد- سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰-.
آغاز انتشار مجله فضا در دوران فتح ماه رویداد دیگری است که به آشنایی ایرانیان با اخترشناسی نوین کمک کرد. انتشار این گاهنامه که به برپایی کانونی موسوم به "کانون فضایی ایران" هم انجامید تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت.
گاهنامه «مرزهای بی کران فضا» نیز در میان نشریات پارسی زبان تخصصی پس از انقلاب از معدود نشریاتی بود که به زمینه فضا می‌‌پرداخت. مصاحبه‌های اختصاصی با فضانوردان، ارتباط با مراکز فضایی، گرفتن مطالب اختصاصی (همانند داستان‌های یوری گلازکف یا زندگی نامه آندریان نیکلایف به قلم خودش) و بسیاری دیگر از مطالب نو و ابتکاری دیگر، با پافشاری بر توانمندی‌های فضایی شورویها،از ویژگی‌های شاخص مرزهای بی کران فضا، در دوران انتشار بود. از دیگر اقدامات جنبی این گاهنامه، برگزاری نمایشگاه‌های فضایی- ستاره‌شناسیی به مناسبت‌های گوناگون، نشست‌های به سامان همراه با نمایش فیلم و سخنرانی و همچنین راه اندازی بازار فضایی، برای ایجاد ارتباط بیشتر با مخاطبان خود بود. به فراخور سی امین سالگرد پرواز گاگارین نمایشگاه عکسی روبه روی سینما آزادی برگزار کرد که بدست شادروان دکتر حسابی گشایش شد. این گاهنامه بخش‌هایی از صفحات خود را به اخترشناسی اختصاص داده بود که کسانی همچون توفیق حیدرزاده و بهرام عفراوی در آن مطلب داشتند و عناوینی همچون «آسمان شب» به خوانندگان اجازه می‌‌داد تا چگونگی ستارگان را به گونه مرتب دنبال کنند.

گاهنامه دانشمند نیز در برگردان مقالات ستاره‌شناسیی پیشینه طولانی دارد. پس از انقلاب تا پیدایش دوباره دنباله دار هالی فعالیت چشمگیری در نشریات ایرانی به چشم نمی‌خورد؛ جز چاپ دو کتاب "شناخت مقدماتی ستارگان" و "ستاره‌شناسی به زبان ساده" (هر دو از انتشارات گیتا شناسی) که فعالیت‌های فردی و کارساز کسان دوستدار بودند.
با پیدایش دنباله دار هالی در نشریات و به ویژه در گاهنامه دانشمند به اخبار پیوسته بااین امر پرداخته می‌‌شد. تلاش‌های مهندس احمد دالکی از استادان دانشگاه شهید بهشتی در آن زمان برای آشنایی همگانی با اخترشناسی چشمگیر است.
پس از افول دنباله دار هالی انتشار مقالات ستاره‌شناسیی در گاهنامه دانشمند ادامه پیدا کرد که بیشتر این مقالات گزینش و برگردان آقای توفیق حیدرزاده بود که پیش از این نیز کتاب "شناخت مقدماتی ستارگان" را برگردان و منتشر کرده بود. راه اندازی بخش "آسمان در این ماه" بدست وی که به بررسی رویدادهای رصدی آسمان هر ماه می‌‌پرداخت کارایی فراوانی در آشنایی خوانندگان با ستاره‌شناسی رصدی داشت. مرکز رصد خانه زعفزانیه نیز از سال ۱۳۶۷ با کوشش آقای مهندس دالکی آغاز به کار کرد و پس از او مهندس حسین رضایی این مرکز را به پیش برد و سپس محمد رضا نوروزی (او پیشتر از دانش آموختگان همین مرکز بوده) سرپرستی این مرکز را بر دوش گرفت. اکنون بانو فریبا یزدانی سرپرست این مرکز است. رصد خانه زعفرانیه در اخترشناسی آماتوری ایران بسیار کارساز بوده است و بسیاری از نخستین‌ها در اخترشناسی آماتوری ایران وهمینطور بسیاری از کسان و گروههای آماتوری در ایران از این مرکز سرمشق گرفته اند.
در سال ۱۳۷۰ توفیق حیدرزاده مجله ستاره شناسی را منتشر کرد که انتشار آن سرآغازی بر آشنایی جدی خوانندگان پارسی زبان با اخترشناسی شد. هم اکنون، پس از ۱۵ سال، ستاره شناسی تنها نشریه همگانی اخترشناسی است که در خاورمیانه منتشر می‌شود. امروزه ماهنامه ستاره شناسی به سردبیری بابک امین تفرشی، فعالیت‌های خود را در زمینه‌های گوناگون گسترش اخترشناسی در میان مردم گسترش داده است؛ از آن میان: برگزاری کلاس‌های آموزش اخترشناسی برای مقاطع سنی گوناگون، برگزاری سمینارهای ماهانه درباره موضوعات روز اخترشناسی برای عموم، برگزاری سلسله نشست‌های نمایش و نقد علمی فیلم‌های علمی-تخیلی به نام "سینما-فضا" و کمک به انجمن ستاره شناسی ایران در برگزاری باشگاه ماهانه ستاره شناسی تهران در چهارشنبه پایانی هر ماه در آمفی تئاتر مرکزی دانشگاه امیرکبیر است.
همچنین امروز گروه‌های اخترشناسی آماتوری فراوانی در سطح ایران پرکار هستند که می‌توان به گروه روجا و ادیب اصفهان و [انجمن ستاره شناسی اهواز]و ‌‌مرکزستاره شناسی آستان حضرت عبدالعظیماشاره کرد.
منبع : سایت وکی پدیا
پاسخ
#3
با سلام
مطالبی که راجع به تاریخ ستاره شناسی نوشته اید بسیار جالب و قابل تقدیر است . این یکی از بهترین مقالاتی است که تا بحال در این مورد خوانده ام . به شما تبریک میگویم
پاسخ
#4
شدیدا دمت گرم خیلی با حال بود مرسی
ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است . . .
biyusa.blogfa.com
پاسخ
#5
مقاله*اي كه در پي مي*آيد، نوشته آقاي فريبرز رهنمون است كه آقاي رضا دستجردي آن به فارسي برگردان كرده و در صفحه ايران شهر روزنامه اعتماد ملي شماره ٧٧٠ چاپ شده است. متن مقاله چاپ شده از اين قرار است: ستارگان همواره انسان را شيفته و مجذوب خود ساخته*اند به طوري كه بعضي از آن*ها مورد پرستش انسان*ها واقع مي*شدند. «آسترون» در زبان يوناني به معناي ستاره و ستاره*شناسي ، علم مطالعه اجرام آسماني است. مطالعه و بررسي ستارگان، سياره*ها و تاثيرشان بر بشر در ايران باستان همواره موضوع تحقيق محققان باستان بوده است. از ميان علوم به جاي مانده در ايران باستان، اطلاعات ارزشمندي در مورد آخرين اكتشافات علوم نوين حاصل مي*شود. نمونه آن، « ماه*يشت» است كه در اوستا يافت شده است. در باب تاثير آن اين*طور آمده كه اگر در بهار و در هنگامي*كه قرص ماه كامل است، دانه*اي كاشته شود ميوه آن گياه، شيرين و فراوان خواهد بود. در ايران باستان ، خرد در آفرينش همواره مورد بحث بوده و معارف حاصل از اين مباحثات كاربرد فراواني در سازمان بخشي و اصلاح حيات بشر روي زمين داشته است. هدف، قرار گرفتن در مسير صواب و پيشروي به سوي تكامل هرچه بيشتر بود. اين محققان در انجام ماموريت*شان كاملا موفق بودند و ما اگر به درستي اطلاعات بسيار اندكي را كه در اين ارتباط به جاي مانده است تحليل كنيم، به درستي اين موضوع پي*خواهيم برد. امروزه يكي از ابزار مهم يگانگي ارتباطات ، تجارت و بازرگاني، بهره*گيري از تاريخ است. انديشه و تفكر چنين تاريخي، انديشه**اي ايراني است و «گرينويچ» كهن در سيستان قرار داشت كه نيمروز خوانده مي*شد. در دوران باستان رصدخانه*اي تحت عنوان نيمروز احداث شده بود كه در 5/33 درجه عرض جغرافيايي واقع بود و تاريخ به وسيله آن تعيين مي*شد. دليل انتخاب اين موقعيت مكاني آن بود كه در آن عرض جغرافيايي هيچ تمدني وجود نداشت و به همين خاطر آن*ها نقطه نيمروز را بر 5/33 درجه قرار دادند. از طرف ديگر سيستان از جانب شرق به غرب در مركز تمدن كهن قرار داشت. به طوري كه هنگام ظهر در سيستان، در تمام كشورهاي تمدن باستان، خورشيد طلوع كرده بود؛ در شرق، خورشيد غروب مي*كرد و در غرب سپيده*دم بود. بسياري از پژوهشگران رصدخانه نيمروز را به]اشو[ زردشت نسبت مي*دهند. ايرانيان باستان دانش گسترده*اي هم در مورد سياره خويش داشتند. آن*ها مي*دانستند كه زمين متشكل از هفت منطقه مجزاست همان گونه كه در اوستا بارها عبارت « هفت كشور زمين» قابل مشاهده است. نكته مهم*ترآن است كه ايرانيان باستان از ارتباط ميان خورشيد و زمين آگاه بودند. آن هنگام كه در سال ١٦١٦ ميلادي گاليله را به خاطر باورش به گردش زمين به دور خورشيد محاكمه و مجازات كردند، ايرانيان دوهزار سال پيش از حركات زمين به دور خورشيد آگاه و مطلع بودند.جشن نوروز از بزرگ ترين نتايج كاوش*هاي ستاره*شناسي ايرانيان است. ايرانيان كهن از تمام تحولات ستاره شناسي از جمله اعتدالين هم مطلع بودند. ايرانيان در اين راستا روشي هم براي ايجاد تقويمي*كه با طبيعت نيز انطباق داشته باشد، ابداع كردند. ايرانيان كه در باب خرد در آفرينش تحقيقات فراواني انجام داده بودند، به اين نتيجه رسيدند كه براي انطباق اعتدال با طلوع آفتاب كه آغاز سال نو خوانده مي*شد، در نقطه*اي از كشور منتظر بمانند. چنين نوروزي كه از نظر باستان*شناسي هم در تاريخ ثبت شده بود، در سال ٤٨٧ پيش از ميلاد با انطباق اعتدال بهاري با طلوع آفتاب در تخت*جمشيد معين شد. ايرانيان در تمدن كهن از دانش ستاره*شناسي براي تاثير گذاردن بر ديگران نيز استفاده مي*كردند. يهوديان در چرخش هزاره در انتظار ظهور مسيح بودند اما با عدم ظهور وي، مايوس و نااميد شده بودند. ايرانيان به يهوديان كمك كردند تا تقويم شان را با وارد كردن يك سالنماي خورشيدي دوباره محاسبه كنند. روش پيشنهادي ايرانيان مورد پذيرش واقع شد و راه را براي شناسايي هر چه بيشتر عيسي مسيح و مساله ظهور ايشان باز كرد. با نگاهي اندك، مي*توان اقدامات صورت گرفته دست ايرانيان را با ديگر تمدن*هاي هم عصرشان مقايسه كرد. يك نمونه به ستاره**شناسي مصريان باستان برمي*گردد كه اعتقاد داشتند بايد نقش ستارگان روي زمين طراحي شده و هرمي*ساخته شود كه نشان دهنده هريك از ستاره ها باشد و پادشاهان*شان را به اين اميد در آن اهرام دفن كنند كه آنها به ستارگاني رجعت خواهند كرد كه طرح*شان روي اهرام كشيده شده بود. نيروي كار و ثروت اين ملت صرف پرداختن به اين باورها مي*شد. اما بابليان تحت تاثير تمدن ايراني قرار داشتند. انجيل به نحوه بناي برج بابل براي رسيدن به خداياني كه آن سوي ابرها و در ميان ستارگان قرار داشتند، اشاره مي*كند. آسمان*ها براي ايرانيان باستان برپايه آموزه*هاي ]اشو[ زرتشت، جايگاه بهشت موعود نبود؛ چون بهشت و جهنم زرتشتيان روي زمين قرار داشت. ايرانيان كهن دانش وسيعي درباب ستاره*شناسي داشتند و از آن هم به منظور سازماندهي و اصلاح زندگي خود و هموطنان*شان بهره مي*جستند. آن*ها طبيعت را مورد مطالعه قرار مي*دادند و از مزيت*هاي آن برخوردار مي*شدند.
«اهورامزدا گفت ای زرتشت اسپنتمان تو نباید که عهد و پیمان بشکنی
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2
پاسخ
#6
ممنون هلیا خانوم مقاله بی نظیری بود:mrgreen:
میشه درباره چرخه ستاره شناسی یا همون ستاره یاب ایران باستان توضیح دهید . بخاطر اینکه انگار شنیدم اصل چرخه ستاره یاب مال ایران بوده و بعد یونان و مصر و هند و چین از روی اون به سبکهای مختلف درست کردند:mrgreen:
پاسخ
#7
ببخشید دوست عزیز از سپاستون سپاس گزارم ولی مقاله از فریبرز رهنمون بوده
«اهورامزدا گفت ای زرتشت اسپنتمان تو نباید که عهد و پیمان بشکنی
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2
پاسخ
#8
هلیا نوشته: ببخشید دوست عزیز از سپاستون سپاس گزارم ولی مقاله از فریبرز رهنمون بوده

خوب میدونم . سپاس من هم به خاطر این بود که مقاله خوبی رو از ایشون گذاشتی.
در همون پست یک تقاضا داشتم اگه توضیح بدید ممنون میشم .
پاسخ
#9
بذارین 5 دقیقه بگذره از پستی که من دادم نمیدونم باید برم بگردم
وقتی چیزی دستگیرم شد حتما میذارم
«اهورامزدا گفت ای زرتشت اسپنتمان تو نباید که عهد و پیمان بشکنی
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2
پاسخ
#10
سلام با تشکر از زحمات خیلی زیاد خانم هلیا

یه چیزی میخوام بگم شاید زیاد خوشایند نباشه خدای ناکرده منظورم با شخص خاصی نیست من نظر خودم رو در این رابطه عنوان میکنم و شما هم فقط در حد یک نظر بدونید .اینکه اقوام ما در قدیم کلی با دانش و علم نجوم در ارتباط بودن قبول اما اینجا سوالات زیادی نباید نادیده گرفته بشن خب سرانجام داشتن اونهمه علم چی شد این شد که الان جایگاه اینگونه ای در علم نجوم داشته باشیم وقتی علمی از قدیم و دیرباز به قومی ارتباط داده میشه باید در زمان حال هم حرفایی خیلی بیشتر از آن زمان برای گفتن وجود داشته باشه ....پس چی شد؟؟؟ اینکه سنگ قدیم را به سینه بزنیم چیزی را عاید ما نخواهد کرد . الان از کسی نمی پرسن چی بودی بلکه میپرسن چی هستی ؟و حقیقت امر هم همینه الان کجای این علم هستیم ؟ ایرانی بودن و افتخار به ایرانی بودن درست ،این چیزی است که در خون ماست اما انصافا با دیدی منطقی به اوضاع خودمون نگاه کنیم .خدا رو شکر از نظر علمی جایگاه بدی نداریم و بهتر از این هم خواهیم شد اما همیشه از خودمان سوال کنیم که اگر همه این حرفا صد در صد راست و حقیقت باشن چه بر سر اون همه علم و آگاهی آمد ؟؟؟؟


تو رو خدا نگید کتابهای مارا آتش زدن و از این حرفا درست در حد خودش میتونست ویران کننده باشه اما نه این قدر علمی که فقط در کتابها و نوشته جات نهفته باشه همان بهتر که همون جا بمونه.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
تاریخ نجوم در کشور های قدیم دنیا هلیا 32 17,652 08-20-2016, 11:03 PM
آخرین ارسال: irantrn
نجوم در قرآن kamy 3 3,786 11-02-2012, 12:29 AM
آخرین ارسال: kamy
تاریخچه علم نجوم mars 4 4,241 02-29-2012, 04:12 PM
آخرین ارسال: amir adib
منجمان تاریخ ایران abadanastro 2 3,881 08-07-2007, 02:08 PM
آخرین ارسال: abadanastro

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان