معرفی ستاره شناسان
#21
دکتر آلینوش طریان
[ATTACH=CONFIG]1012[/ATTACH]
زندگی شخصی آلینوش طریان در تهران و در تاریخ سه شنبه ۹ نوامبر ۱۹۲۰ (۱۸ آبان ۱۲۹۹) از پدر و مادری ارمنی و مسیحی زاده شد. طریان در تاریخ ۱۵ اسفند ماه ۱۳۸۹ به علت کهولت سن در تهران درگذشت. او در اواخر عمر در سرای سالمندان اقامت داشت.
پدر طریان در جلفای اصفهان و مادرش در تهران چشم به جهان گشودند. پدر طریان پاره*هایی از شاهنامه را به ارمنی بازگردانی کرده بود. مادر طریان نیز دانش*آموختهٔ رشتهٔ ادبیات از سوئیس بود.
زندگی علمی طریان تحصیلات پایه را در مدرسهٔ ارامنه و دوره دبیرستان را در دبیرستان انوشیروان دادگر زرتشتیان سپری کرد. سپس به گروه فیزیک دانشکدهٔ علوم دانشگاه تهران رفت و با دریافت درجهٔ کارشناسی در خرداد ماه ۱۳۲۶ دانش آموخته شد و همانجا به عنوان متصدی عملیات آزمایشگاهی دانشکده علوم استخدام شد. سپس برای بورس تحصیلی درخواست کرد، ولی محمود حسابی —رئیس وقت گروه فیزیک— به دلیل زن بودن او، که تحصیل را تا همینجا برای وی زیاد می*دانست، با درخواست او موافقت نکرد. از استادان بانو طریان میتوان به کمال الدین جناب و دکتر علی اکبر خمسوی نام برد.
طریان به هزینه پدر خود راهی فرانسه شد و در دانشگاه سوربن درس خواند و سر انجام در سال ۱۹۵۶ میلادی دانشنامه دکترای خود را کسب نمود . با وجود پیشنهاد استادی در دانشگاه سوربن، دکتر طریان به ایران بازگشت و در دانشگاه تهران به عنوان دانشیار ترمودینامیک منصوب شد.
وی به زبانهای فارسی، ارمنی، فرانسوی تسلط و با ترکی و انگلیسی آشنایی داشت.
طریان در سال ۱۳۵۸ پس از سی سال کوشش پیوسته به در خواست خویش باز نشسته شد.
خدمات علمی
  • پایه*گذاری نخستین رصدخانهٔ فیزیک خورشیدی
  • برای نخستین بار درس*های فیزیک خورشیدی و اختر فیزیک را ارایه داد
  • طریان برای گسترش دانش و بهره*گیری دانشجویان ارمنی خانه خویش را وقف کرد
  • پایه*گذاری نخستین تلسکوپ خورشیدی
سمت ها
  • طریان در سال ۱۳۴۳ به جایگاه استادی در دانشگاه تهران رسید
  • ریاست گروه تحقیقات فیزیک خورشیدی
گفتاورد
  • من دانشجوها را خیلی دوست داشتم و بالطبع دانشجوها هم من را خیلی دوست داشتند و این مسئله باعث شده بود تا کوچکترین ناراحتی*ای در دوران تدریسم احساس نکنم و با دانشجویانم مثل دوست رفتار می*کردم و اصلاً خودم را نمی*گرفتم. معلم باید مهربان باشد [و] مهربانی را باید به دانشجوها و دانش*آموزانش یاد دهد چرا که این جوانان آینده کشور هستند. اگر اساتید بداخلاق باشند، نمی*توانند درس اخلاق بدهند.
  • اساتید باید به طور مرتب مطالعه داشته باشند و باید اطلاعات خود را مطابق با مطالب روز کنند و دانشجویان هم باید خوب درس بخوانند.


فایل‌های پیوست
.jpg   Alenoush+Terian+new+Pic.jpg (اندازه 21.25 KB / تعداد دانلود: 2)
كاش میمردم و دوباره زنده میشدم و میدیدم كه هیچ كس دور خانه اش دیوار نكشیده است. (فروغ فرخزاد)
http://www.beyondsky.ir
پاسخ
#22
[COLOR="#0000FF"]

ابوریحان محمد بن احمد بیرونی
از دانشمندان بزرگ ایران در علوم حکمت و اختر شناسی و ریاضیات و تاریخ و جغرافیا مقام شامخ داشته، در سال 362ابوریحان محمد بن احمد بیرونی از دانشمندان بزرگ ایران در علوم حکمت و اختر شناسی و ریاضیات و تاریخ و جغرافیا مقام شامخ داشته، در سال 362 هجری قمری در حوالی خوارزم متولد شده و از این جهت به بیرونی یعنی خارج از خوارزم معروف شده. هیچ اطلاعی درباره اصل و نسب و دوره کودکی بیرونی در دست نیست. نزد ابونصر منصور علم آموخت. در هفده سالگی از حلقه ای که نیم درجه به نیم درجه مدرج شده بود، استفاده کرد تا ارتفاع خورشیدی نصف النهار را در کاث رصد کند و بدین ترتیب عرض جغرافیایی زمینی آن را استنتاج نماید. چهار سال بعد برای اجرای یک رشته از این تشخیصها نقشه هایی کشید و حلقه ای به قطر پانزده ذراع تهیه کرد. در 9 خرداد 376 بیرونی ماه گرفتگی (خسوفی) را درکاث رصد کرد و قبلاً با ابوالوفا ترتیبی داده شده بودکه او نیز در همان زمان همین رویداد را در بغداد رصد کند. اختلاف زمانی که از این طریق حاصل شد به آنان امکان داد که اختلاف طول جغرافیایی میان دو ایستگاه را حساب کنند. وی همچنین با ابن سینا فیلسوف برجسته و پزشک بخارایی به مکاتبات تندی درباره ماهیت و انتقال گرما و نور پرداخت. در درباره مأمون خوارزمشاهی قرب و منزلت عظیم داشته چند سال هم در دربار شمس المعالی قابوس بن وشمگیر به سر برده، در حدود سال 404 هجری قمری به خوارزم مراجعت کرده، موقعی که سلطان محمود غزنوی خوارزم را گرفت در صدد قتل او برآمد و به شفاعت درباریان از کشتن وی درگذشت و او را در سل 408 هجری با خود به غزنه برد. در سفر محمود به هندوستان، ابوریحان همراه او بود و در آنجا با حکما و علماء هند معاشرت کرد و زبان سانسکریت را آموخت و مواد لازمه برای تألیف کتاب خود موسوم به ماللهند را جمع آوری کرد.
بیرونی به نقاط مختلف هندوستان سفر کرد و در آنها اقامت گزید و عرض جغرافیایی حدود یازده شهر هند را تعیین نمود. خود بیرونی می نویسد که در زمانی که در قلعه نندنه (nandana) به سر می برد، از کوهی در مجاورت آن به منظور تخمین زدن قطر زمین استفاده کرد. نیز روشن است که او زمان زیادی را در غزنه گذرانده است. تعداد زیاد رصدهای ثبت شده ای که به توسط او در آنجا صورت گرفته است با رشته ای از گذرهای خورشید به نصف النهار شامل انقلاب تابستانی سال 398 آغاز می شود و ماه گرفتگی روز 30 شهریور همان سال را نیز در بر دارد. او به رصد اعتدالین و انقلابین در غزنه ادامه داد که آخرین آنها انقلاب زمستانی سال 400 بود. بیرونی تألیفات بسیار در نجوم و هیئت و منطق و حکمت دارد از جمله تألیفات او قانون مسعودی است. در نجوم و جغرافیا که به نام سلطان مسعود غزنوی نوشته، دیگر کتاب آثار الباقیه عن القرون الخالیه در تاریخ و آداب و عادات ملل و پاره ای مسائل ریاضی و نجومی که در حدود سال 390 هجری بنام شمس المعالی قابوس بن وشمگیر تألیف کرده این کتاب را مستشرق معروف آلمانی زاخائو در سال 1878 میلادی در لیپزیک ترجمه و چاپ کرده و مقدمه ای بر آن نوشته است. دیگر کتاب «ماللهند من مقوله فی العقل او مرذوله» درباره علوم و عقاید و آداب هندیها که آن را هم پروفسور زاخائو ترجمه کرده و در لندن چاپ شده است. دیگر «التفهیم فی اوائل صناعه التنجیم» در علم هیئت و نجوم و هندسه. بیرونی هنگامی که شصت و سه ساله بود کتابنامه ای از آثار محمد بن زکریای رازی پزشک تهیه نمود و فهرستی از آثار خود را ضمیمه آن کرد. این فهرست به 13 عنوان سر می زند که بعضی از آنها برحسب موضوع و گه گاه با اشاره کوتاهی به فهرست مندرجات آنها تنظیم شده اند. این فهرست ناقص است زیرا بیرونی دست کم چهارده سال پس از تنظیم آن زنده بود و تا لحظه مرگ نیز کار می کرد. به علاوه هفت اثر دیگر او موجود است و از تعداد فراوان دیگری هم نام برده شده است. تقریباً چهار پنجم آثار او از بین رفته اند بی آن که امیدی به بازیافت آنها باشد. از آنچه برجای مانده در حدود نیمی به چاپ رسیده است. علایق بیرونی بسیار گسترده و ژرف بود و او تقریباً در همه شعبه های علومی که در زمان وی شناخته شده بودند سخت کار می کرد. وی از فلسفه و رشته های نظری نیز بی اطلاع نبود اما گرایش او به شدت بسوی مطالعه پدیده های قابل مشاهده در طبیعت و در انسان معطوف بود. در داخل خود علوم نیز بیشتر جذب آن رشته هایی می شد که در آن زمان به تحلیل ریاضی در آمدند. در کانی شناسی، داروشناسی و زبان شناسی یعنی رشته هایی که در آنها اعداد نقش چندانی نداشتند نیز کارهایی جدی انجام داد اما در حدود نیمی از کل محصول کار او در اخترشناسی، اختربینی و رشته های مربوط به آنها بود که علوم دقیقه به تمام معنی آن روزگاران به شمار می رفتند. ریاضیات به سهم خود در مرتبه بعدی جایمی گرفت اما آن هم همواره ریاضیات کاربسته بود. از آثار دیگر بیرونی که هنوز هم در دسترس هستند می توان اینها را نام برد: اسطرلاب، سدس، تحدید، چگالیها، سایه ها، وترها، پاتنجلی، قره الزیجات، قانون، ممرها، الجماهر و صیدنه. بیرونی درباره حرکت وضعی زمین و قوه جاذبه آن دلایل علمی آورده است. می گویند وقتی کتاب قانون مسعودی را تصنیف کرد سلطان پیلواری سیم برای او جایزه فرستاد. ابوریحان آن مال را پس فرستاد و گفت: من از آن بی نیازم زیرا عمری به قناعت گذرانیده ام و ترک آن سزاوار نیست. نظر پردازی، نقش کوچکی در تفکر او ایفا می کرد. وی بر بهترین نظریه های علمی زمان خود تسلط کامل داشت اما دارای ابتکار و اصالت زیادی نبود و نظریه های تازه ای از خود نساخت. ابوریحان بیرونی در سال 440 هجری در سن 78 سالگی در غزنه بدرود حیات گفت. هجری قمری در حوالی خوارزم متولد شده و از این جهت به بیرونی یعنی خارج از خوارزم معروف شده. هیچ اطلاعی درباره اصل و نسب و دوره کودکی بیرونی در دست نیست. نزد ابونصر منصور علم آموخت. در هفده سالگی از حلقه ای که نیم درجه به نیم درجه مدرج شده بود، استفاده کرد تا ارتفاع خورشیدی نصف النهار را در کاث رصد کند و بدین ترتیب عرض جغرافیایی زمینی آن را استنتاج نماید. چهار سال بعد برای اجرای یک رشته از این تشخیصها نقشه هایی کشید و حلقه ای به قطر پانزده ذراع تهیه کرد. در 9 خرداد 376 بیرونی ماه گرفتگی (خسوفی) را درکاث رصد کرد و قبلاً با ابوالوفا ترتیبی داده شده بودکه او نیز در همان زمان همین رویداد را در بغداد رصد کند. اختلاف زمانی که از این طریق حاصل شد به آنان امکان داد که اختلاف طول جغرافیایی میان دو ایستگاه را حساب کنند. وی همچنین با ابن سینا فیلسوف برجسته و پزشک بخارایی به مکاتبات تندی درباره ماهیت و انتقال گرما و نور پرداخت. در درباره مأمون خوارزمشاهی قرب و منزلت عظیم داشته چند سال هم در دربار شمس المعالی قابوس بن وشمگیر به سر برده، در حدود سال 404 هجری قمری به خوارزم مراجعت کرده، موقعی که سلطان محمود غزنوی خوارزم را گرفت در صدد قتل او برآمد و به شفاعت درباریان از کشتن وی درگذشت و او را در سل 408 هجری با خود به غزنه برد. در سفر محمود به هندوستان، ابوریحان همراه او بود و در آنجا با حکما و علماء هند معاشرت کرد و زبان سانسکریت را آموخت و مواد لازمه برای تألیف کتاب خود موسوم به ماللهند را جمع آوری کرد.
[/COLOR]
پاسخ
#23
[COLOR="#0000FF"]

زندگینامه ی ابوالوفای بوزجانی (نابغه ی بوزجان)


ابوالوفای بوزجانی از بزرگترین ریاضیدانان و منجمین ایرانی است. او در ۳۲۸ هجری قمری در بوزجان (تربت جام امروزی) به دنیا آمد. در بیست سالگی به بغداد رفت و به خدمت شرف الدوله- فرزند عضدالدوله- درآمد و در رصدخانه ای كه شرف الدوله در بغداد ساخته بود، با سرپرستی ابوسهل كوهی مشغول به كار شد. ابوالوفا مانند بسیاری از دانشمندان زمان خود به شرح و ترجمه آثاری از پیشینیان (مانند اقلیدس، دیوفانت و خوارزمی) پرداخت.
اهمیت آثار ریاضی بوزجانی بیشتر به دلیل سهم بسزایی است كه او در پیشرفت مثلثات داشته است. او اولین كسی است كه جدول های سینوس و تانژانت را در بازه های ۱۵ دقیقه ای تنظیم كرد. این كار قسمتی از كار اكتشافی درباره مدار ماه بود.
ابوالوفا برای محاسبه جدول های سینوس روش جدیدی ابداع كرد. اگر اعداد جدول های مثلثاتی او را به صورت اعشاری بنویسیم، اعداد تا هشت رقم اعشار دقیق هستند. بوزجانی تابع های سكانت و كسكانت را معرفی كرد. یكی از كتاب های او كتاب «محبسطی» است.
بعضی معتقدند كتاب محبسطی ابوالوفا ترجمه المحبسطی بطلمیوس است، ولی برخی نیز گمان می كنند كتاب ابوالوفا كتابی مستقل از كتاب بطلمیوس است. این كتاب را می توان به سه بخش عمده شامل مثلثات، به كار بردن دستورهای مثلثاتی درباره رصدها و فرضیه سیارات تقسیم كرد. ابوالوفا در این كتاب، روابطی مثلثاتی را كه اكنون نیز برای ما آشنا و مهم هستند (مثلاً رابطه سینوس مجموع و تفاضل) ثابت كرده است.
[/COLOR]
[COLOR="#0000FF"]یكی دیگر از كتاب های ابوالوفا بوزجانی «كتاب فی ما یحتاج الیه الكتاب و العمال من علم الحساب» نام دارد و مهمترین كتاب او در حساب است. این كتاب را «منازل» یا «منازل السبع» نیز می نامند. كتاب هفت منزل دارد:
منزل اول: درباره نسبت ها
منزل دوم: درباره ضرب و تقسیم(محاسبات با اعداد صحیح و گویا)
منزل سوم: درباره كارهای مساحی(مساحت اشكال، حجم اجسام، یافتن فاصله)
منزل چهارم: درباره اعمال خراج
منزل پنجم: درباره تصریف (ظاهراً: صرافی) و مقاسمات (ظاهراً: تقسیم به نسبت)
منزل ششم: درباره انواع گوناگون حساب كه در دوایر دولتی به آن نیاز است (واحدهای پول، پرداخت به سربازان و...)
منزل هفتم: درباره معاملات تجار
در منزل دوم كتاب، نخستین مورد كاربرد اعداد منفی در تاریخ ریاضیات در جهان اسلام را ذكر و از اصطلاح «دین» (وام) برای این مفهوم استفاده شده است.
«كتاب فی مایحتاج الیه الصانع من اعمال الهندسه» از دیگر آثار ابوالوفاست. این كتاب ۱۳ بخش دارد و در آن ابتدا از ابزارهایی كه برای ساختمان های هندسی لازم است (خط كش، پرگار، گونیا) صحبت می كند، بعد ساده ترین مسائل ترسیم هندسه(مثل تقسیم پاره خط یا زاویه دو بخش برابر، رسم عمود بر خط راست و بر صفحه، رسم خط های راست موازی، رسم مماس بر دایره، پیدا كردن مركز دایره را شرح می دهد و سپس به رسم شكل های پیچیده (مثل چند ضلعی هایی با ضلع ها یا زاویه های برابر، شكل های محاطی و محیطی، تقسیم مثلث یا چهار ضلعی به دو یا چند بخش هم ارز، تبدیل یك مربع به چند مربع و برعكس،...) می پردازد.
این كتاب به نحو احسن روابط بین مهندس و صنعت گر را نشان می دهد. بوزجانی همه جا، با استدلال و گاه با چند روش حل مسأله را می دهد و به كاربردهای عملی راه حل های خود توجه دارد. تلفیق نظریه و كاربرد در جمله زیر كه از ترجمه فارسی كتاب اعمال هندسی او انتخاب شده است، به خوبی معلوم می شود: «... اكنون در این باب، قسمت كردن و بریدن بعضی شكل ها را به چند بخش، آن طور كه صنعت كاران به كار می برند، می آوریم...» . او در این كتاب به شكل های فضایی هم توجه می كند و به خصوص درباره رسم شكل روی كره و ساختن چند وجهی های منظم و نیمه منظم، مسأله هایی متعدد حل می كند. در ضمن شكل های زینتی هندسی را هم كه در گلدوزی و قالیبافی و كاشیكاری كاربرد دارند، فراموش نمی كند.
یكی از آثار ابوالوفا كه شهرت كمتری دارد، رساله ای است با نام «رساله فی جمع اضلاع المربعات و المكعبات» اصل موضوع رساله- همان طور كه از نامش برمی آید- حل و اثبات اتحاد و معكوس اتحادهای مختلف جبری است. او در این رساله، موضوعی عددی و به عبارت امروز، جبری را با استفاده از روشهای هندسی حل و اثبات می كند. البته این روش در ریاضیات دوره اسلامی روشی كم سابقه نیست و افرادی چون خوارزمی و كرجی از آن بسیار استفاده كرده اند. ابوالوفا برای اثبات اتحاد a+b)2)=a2+۲ab+b2، مربعی به ضلع a+b در نظر می گیرد و آن را به دو مربع به ضلع های a و b، و دو مستطیل هر یك به عرض a و طول b تقسیم می كند و با محاسبه مساحت مربع اول به دو روش، اتحاد را ثابت می كند.
یكی از كارهای مرتبط با فیزیك ابوالوفا كه در كتاب اعمال هندسی آمده است، دستور ساخت آینه های سوزان است. آینه سوزان، آینه مقعر و سهی وار است. خاصیت این آینه این است كه نوری كه از خورشید به آن می رسد، پس از انعكاس در نقطه ای به نام كانون جمع می شود و اگر جسمی در این نقطه قرار بگیرد و نور خورشید به آینه بتابد، ممكن است جسم آتش بگیرد (شاید این داستان را شنیده باشید كه ارشمیدس برای آتش زدن كشتی های رومی از چنین آینه هایی استفاده كرد) ابوالوفا دو الگوی هندسی برای ساختن این آینه ها پیشنهاد می كند كه حقیقت رسم سهی از طریق نقطه یابی است. یونانیان نیز با یكی از روش ها آشنا بوده اند، اما روش دوم در كارهای ریاضیدانان یونانی دیده نمی شود. در روش دوم، ابوالوفا راهی ابتكاری و جالب برای یافتن نقاطی كه سهی را با كمك آنها رسم كنیم بیان می كند.
بوزجانی با چند اثر كوتاه نجومی، راه را برای كاربرد عملی علم نجوم هموار كرد و رساله «فی معرفته الابعاد بین المساكن» یكی از آنهاست. او در این رساله، با دو روش متفاوت فاصله شهر بغداد تا مكه را تعیین می كند و سپس این روش را برای تعیین فواصل سایر شهرها تعمیم می دهد.
ابوریحان بیرونی، ابوالوفا را می شناخت و با او مكاتبه داشت. وقتی ابوریحان در خوارزم بود، برای رصد هم زمان ماه گرفتگی، با بوزجانی قرار گذاشت. بیرونی می نویسد: «با ابوالوفا[...]قرار گذاشته بودم كه او در بغداد و من در خوارزم، ماه گرفتگی را رصد كنیم و این رصد در ۳۸۷ هجری صورت گرفت و از مقایسه میان دو عمل نتیجه چنان شد كه اختلاف ساعت میان نصف النهارهای این دو شهر نزدیك یك ساعت مستوی است...» در واقع با این رصد، اختلاف طول جغرافیایی را اندازه گرفتند و البته این رصد، به نوعی ارتباط و همكاری علمی میان این دو اخترشناس مشهور و هم عصر و نشاط علمی آن دوره را نشان می دهد.
ابوالوفا در سال ۳۸۸ هجری قمری در بغداد درگذشت[/COLOR]
پاسخ
#24
[COLOR="#0000FF"]

[COLOR="#FF0000"]زندگي نامه خيام
[/COLOR]
امام غياث الدين ابوالفتح عمر بن ابراهيم خيام نيشابوري يكي از حكماء و رياضي دانان و شاعران بزرگ ايران در اواخر قرن پنجم و اوايل قرن ششم است . سال ولادت او دقيقا" مشخص نيست . او در شهر نيشابور به دنيا آمد . به اين علت به او خيام مي گفتند چون پدرش به شغل خيمه دوزي مشغول بوده است . او از بزرگترين دانشمندان عصر خود به حساب مي آمد ، او داراي هوشي فوق العاده بوده و حافظه اي نيرومند و قوي داشته . او در دوران جواني خود به فراگيري علم و دانش پرداخته به طوري كه در فلسفه ، نجوم و رياضي به مقامات بلندي رسيد و در علم طب نيز مهارت داشته به طوري كه گفته شده او سلطان سنجر را كه در زمان كودكي به مرض آبله گرفتار شده بود معالجه كرد . او به دو زبان فارسي و عربي نيز شعر مي سرود و در علوم مختلف كتاب هاي با ارزشي نوشته است . خيام در زمان خود داراي مقام و شهرت بزرگي داشته و معاصران او همه وي را به لقب هاي بزرگي مانند امام ، فيلسوف ، حجه الحق ستوده اند . او در زمان دولت سلجوقيان زندگي مي كرد كه قلمرو حكومت آنان از خراسان گرفته تا كرمان ، ري ، آذربايجان و كشورهاي روم ، عراق و يمن و فارس را شامل مي شد . او معاصر با حكومت آلپ ارسلان و ملكشاه سلجوقي بود . در زمان حيات خيام حوادث مهمي به وقوع پيوست از جمله جنگ هاي صليبي ، سقوط دولت آل بويه ، قيام دولت آل سلجوقي . خيام بيشتر عمر خود را در شهر نيشابور گذراند اما در طي دوران حياط خود دو بار به قصد سفر از نيشابور خارج شد كه يكي از اين سفرها براي انجام دادن مراسم حج بود و سفر دوم به شهر ري و بخارا بوده است . خيام در علم نجوم مهارتي تمام داشت به طوري كه گروهي از منجمين كه با او معاصر بودند در بناي ساختن رصد خانه سلطان ملكشاه سلجوقي همكاري كردند و همچنين خيام به درخواست سلطان ملكشاه سلجوقي تصميم به اصلاح تقويم گرفت كه به تقويم جلالي معروف است . خيام در دوران زندگي خود از جهت علمي و فلسفي به معروفيت رسيد و مورد احترام علما و فيلسوفان زمان خود بود . سرانجام شاعر بزرگ در سال 517 ﻫ . ق در شهر نيشابور دارفاني را وداع گفت . او قبل از مرگ خود محل آرامگاه خود را پبش بيني كرده بود كه نظامي عروضي در ملاقاتي كه با وي داشته اين پيش بيني را اينطور بيان كرده كه گور من در موضعي باشد كه هر بهاري شمال بر من گل افشان مي كند كه نظامي عروضي بعد از چهار سال كه از وفات خيام مي گذشت به شهر نيشابور رفته و به زيارت مرقد اين شاعر بزرگ رفته و با كمال تعجب ديد كه قبر او درست در همان جايي است كه او گفته بوده .
[/COLOR]
پاسخ
#25
[COLOR="#0000FF"]


یوهان کپلر



کپلر در تاریخ ۲۷دسامبر سال ۱۵۷۱میلادی در وورتمبرگ چشم به جهان گشود این دانشمند آلمانی در خانواده ای فقیر به دنیا آمد وی از نظر ظاهری وضعیت نا مناسبی داشت زیرا وقتی ۳ ساله بود به بیماری آبله مبتلا شده بود و در اثر این بیماری چشمانش ضعیف گشت .

بنابراین او را در مدرسه ی طلاب پروتستان فرستادند و به مرور نبوغ وی در ریاضی آشکار گشت و به طور خصوصی شروع به آموختن ریاضیات کرد .

در سال ۱۵۹۴دروس دینی را رها کرد و سمت استادی ریاضیات را در دانشگاه گراتس اتریش بدست آورد .

کپلر در اثر فقر وتنگدستی به نجوم روی آورد و با مطالعه ی دقیق احکام نجوم آن را به صورت علمی درآورد در سال ۱۶۰۱ نجوم دربار قیصر ردولف دوم امپراطوری آلمان گشت در اثر اختلاف مذهبی کپلر شهر گراتس را رها کرد و نزد نیکو براهه به پراگ رفت و در آن جا به فعالیت های خود ادامه داد کپلر به موسقی فلکی اعتقاد داشت وی معتقد بود سیارات مختلف در حین چرخش موسیقی خاصی را ایجاد می کنند در سال ۱۶۰۹ مدار بیضی شکل سیاره ی مریخ را کشف کرد و متوجه شد که مدارمریخ منحنی دیگری غیر از دایره باشد .وی موفق شد مدار بیضی شد دیگرسیارات را کشف کند و بعد سه قانون ابدی را به یادگار گذاشت که عبارت اند از :

۱ مدار سیارات به دور خورشید به صورت بیضی است که خورشید وماه یکی از کانون های آن قراردارد

۲ هر چه فاصله ی سیاره از خورشید کمتر باشد سرعت حرکت آن بیشتر خواهد بود

۳ مدت زمان گردش هر سیاره به دور خورشید تعیین کننده ی فاصله ی آن سیاره از خورشید است .

کپلر قوانین فوق را در مورد قمر های مشتری استفاده کرد ولی نتوانست با وضع قمر زمین تطبیق دهد زیرا حرکات آن ها در هم وپیچیده بود باید اذعان کرد که طرح کپلر برای منظومه ی شمسی تا به حال بدون تغییر عمده مورد قبول منجمین است اهمیت قوانینی که کپلر آن ها را کشف کرد پس از اختراع لگاریم در اوایل قرن ۱۷ مشخص شد .

کپلر با گالیله نیز ارتباط داشت (از طریق نوشتاری ) و حتی نظرات خود را در ارتباط با نجوم در اختیاروی قرار میداد بعد ها به مرور رابطه ی دوستانه ی کپلر با گالیله قطع شد اما گالیله زمانی که دوربین نجومی خود را ساخت یک دستگاه از آن را در اختیار کپلر گذاشت .

در سال ۱۶۱۲ رودلف پشتیبان و حامی کپلر فوت کرد امپراطور جدید حقوق وی را پرداخت نکرد و زندگی بر اثر مشکلات مالی به سختی برایش میگذشت .

در سال ۱۶۲۰ مادر وی به اتهام جادوگری محکوم به سوختن شد کپلر برای نجات مادر خود تلاش فراوانی کرد و توانست او را نجات دهد کپلر کتاب جدیدی را به عنوان نجوم جدید منتشر کرد و در آن نظر و عقاید خود را شرح داده است کپلر در ۱۵ نوامبر ۱۶۳۰ در رگنسبورگ ایالت باواریا فوت کرد

در این سفر علمی وی وضع چندین هزار ستاره ی جنوبی را مشخص کرد و همچنین نقشه ی جزایر بوربون و ایلدوفرانس را تهیه کرد .اطلسی که وی ازآسمان تهیه کرد خیلی دقیق تر و کامل تر از نقشه ی هاله بود .

وی فاصله ی زمین تا ماه را ۳۸۴۰۰۰کیلومتر معین کرده بود واین سبب شور و شوق زیادی در بین منجمین شد که به دنبال آن مایل بودند که اندازه ی خورشید تا زمین را محاسبه کنند لاگای مرد فقیر و تهیدست بود و با این حال اگر کسی نسخه ای از تحقیقات او را می خواست در اختیارش می گذاشت او پیوسته کار میکرد و بر اثر کار مداوم و پیوسته در پی تلاش های شبانه که گاه شب ها در رصد خانه میخوابید از پای در آمد

وی در ۲۱مارس ۱۷۶۲درگذشت
[/COLOR]
پاسخ
#26
نیکولا لویی لاگای

[COLOR="#0000FF"]

وی منجم بزرگ فرانسوی در ۱۵ مارس ۱۷۱۳ در رومینی به دنیا آمد وی در جوانی به تحصیل الهیات پرداخت از این رو به صف روحانیون پیوست اما علاقه ی شدید او به ریاضیات و نجوم باعث شد که به مطالعه و تحقیق در این زمینه بپردازد و یکی از مهمترین کار های علمی لاگای این بود که سرپرستی هیئت اکتشافی و علمی را بر عهده بگیرد وی با استدلال هندسی ثابت کرد که اگر دو نفر ناظر بر آسمان یکی از آن ها در برلن ویکی دیگر از آن ها در دماغه ی امید نیک باشد نتیجه ی مطلوب و درست حاصل میشود بنا براین لاگای به دماغه ی امید نیک رفت وهمکارش هم به برلن .

لاگای پس از ۱۲۷ شب وضعیت و شرایط بیش از ۱۰ هزار ستاره را در آسمان از نظر طول قوسی از نصف النهار را مشخص کرد.

در این سفر علمی وی وضع چندین هزار ستاره ی جنوبی را مشخص کرد و همچنین نقشه ی جزایر بوربون و ایلدوفرانس را تهیه کرد .اطلسی که وی ازآسمان تهیه کرد خیلی دقیق تر و کامل تر از نقشه ی هاله بود .

وی فاصله ی زمین تا ماه را ۳۸۴۰۰۰کیلومتر معین کرده بود واین سبب شور و شوق زیادی در بین منجمین شد که به دنبال آن مایل بودند که اندازه ی خورشید تا زمین را محاسبه کنند لاگای مرد فقیر و تهیدست بود و با این حال اگر کسی نسخه ای از تحقیقات او را می خواست در اختیارش می گذاشت او پیوسته کار میکرد و بر اثر کار مداوم و پیوسته در پی تلاش های شبانه که گاه شب ها در رصد خانه میخوابید از پای در آمد

وی در ۲۱مارس ۱۷۶۲درگذشت
[/COLOR]
پاسخ
#27
[COLOR="#0000FF"]
[B] اين تصوير، مشهورترين تصوير دانشمندان دنياي فيزيك است كه به يادگار مانده است.
[ATTACH=CONFIG]1033[/ATTACH]

تصوير حاضر در پنجمين كنفرانس Solvay، اكتبر1927 ميلادي برابر با مهر 1306 شمسي در بروكسل بلژيك گرفته شده است.

كشور بلژيك آن زمان، ميزبان بزرگ*ترين فيزيك*دانان آن روزگار بود. اين تصوير دسته*جمعي، مشهورترين تصوير دنياي فيزيك لقب گرفته است.

موسسه بين*المللي فيزيك و شيمي Solvay در سال 1912 در بروكسل بلژيك، تاسيس شد. اين موسسه در نيمه اول قرن بيستم بسيار مشهور بود و كنفرانس*هاي بين*المللي آن كه هر چند سال يك*بار برگزار مي*شد، شاهد دستاوردهاي بسيار بزرگ علمي بود.


مشهورترين كنفرانس* اين موسسه، پنجمين كنفرانسي بود كه در اكتبر 1927 برابر با مهر 1306 با عنوان الكترون*ها و پروتون*ها برگزار شد.

29 نفر از دانشمندان مشهور فيزيك در آن زمان در اين كنفرانس شركت كرده بودند. از 29 دانشمند فيزيك 17 نفر برنده جايزه نوبل بوده يا در سال*هاي بعد از آن، برنده اين جايزه شدند.

موضوع اين كنفرانس، بحث و بررسي در مورد نظريه كوانتومي بود كه به *تازگي ارايه شده بود. اصل و عدم *قطعيت هايزنبرگ به موضوع بحث داغ بين آلبرت اينشتين و نيلز بوهر تبديل شده بود. اينشتين مي*گفت؛ خدا وند تاس نمي*اندازد و نيلز بوهر در جواب مي*گفت؛ كافيه! نگو خداوند بايد چه*كار كند.

به تصوير اين دانشمندان نگاه كنيد... هيچ كدام از آنها ديگر در اين كره خاكي زندگي نمي*كنند. آيا به نظر شما در دنياي ديگر آنها دوباره گرد هم خواهند آمد؟

عكس يادگاري دانشمندان



دانشمندان حاضر از راست به چپ:

رديف اول نشسته: اوون ريچاردسون (نوبل فيزيك 1928) - چارلز ويلسون (نوبل فيزيك 1927) - چارلز گويه
- پل لانگه*وين - آلبرت اينشتين (نوبل فيزيك 1921) - هنريك لورنتز (نوبل فيزيك 1902) -
ماري كوري (نوبل فيزيك 1903 و نوبل شيمي 1911، توجه كنيد، خانم ماري كوري، تنها دانشمند زن اين گروه تنها دانشمندي است كه داراي دو جايزه نوبل در فاصله زماني كم است)
- مكس پلانك (نوبل فيزيك 1918) - اروينگ لنگ*موير (نوبل شيمي 1932)

رديف دوم نشسته: نيلز بوهر (نوبل فيزيك 1922) - مكس بورن (نوبل فيزيك 1954) - لوييس دي*بروگلي (نوبل فيزيك 1929) - آرتور كامپتون (نوبل فيزيك 1927) - پل ديراك (نوبل فيزيك 1933) - هنريك كرامرز - ويليام براگ (نوبل فيزيك 1915) - مارتين نادسن - پيتر دبيه (نوبل شيمي 1936)

رديف سوم ايستاده: لئون بريلوئين - رالف فاولر - ورنر هايزنبرگ (نوبل فيزيك 1932) - ولفگانگ پائولي (نوبل فيزيك 1945) - ژولز اميل ورشافلت - اروين شرودينگر (نوبل فيزيك 1933)- تئوفيل دي*داندر-ادوارد هرزن - پل اهرنفست- اميل هنريوت- آگوست پيكارد

منبع: همشهري[/B][/COLOR]


فایل‌های پیوست
.jpg   phsic.jpg (اندازه 72.79 KB / تعداد دانلود: 2)
پاسخ
#28
[COLOR="#0000FF"][COLOR="#0000FF"][ATTACH=CONFIG]1045[/ATTACH]

ادموند هالی

ادموند هالی یک اخترشناس،ریاضیدان و مخترع انگلیسی بود. از بیست سالگی در سنت هلن جزیره ای در جنوب اقیانوس اطلس به رصد کردن ستارگان آسمان نیمکره جنوبی پرداخت. در بازگشت به وطن از دوستان بسیار نزدیک نیوتن شد. وی معتقد بود که دنباله دارها مانند سیارات احتمالا" دارای مدار بیضوی هستند. این بدان معنا بود که دنباله دارها را می توان ردیابی نمود و بازگشت آنها را محاسبه و حتی پیش بینی کرد. هالی با کمک قانون جاذبه نیوتن پیش بینی کرد که دنباله داری که در سالهای 1607 و 1682 از کنار زمین گذشت در سال 1758 باز خواهد گشت. دنباله دار مزبور در سال 1759 بازگشت یعنی یک سال دیرتر، زیرا از مجاورت مشتری رد شده بود و جاذبه نیرومند مشتری از سرعت آن کاسته بود. ولی سال 1759 به سال 1758 بسیار نزدیک است پس پیش بینی هالی دقیق بود و دنباله دار مزبور به افتخار او هالی نامیده شد.[/COLOR][/COLOR]


فایل‌های پیوست
.jpg   11-10-18-234048book1.jpg (اندازه 12.78 KB / تعداد دانلود: 0)
پاسخ
#29
[[attach=config]1046[/attach]color="#0000ff"]
[b] جیووانی دومینیکو کاسینی


اخترشناس فرانسوی ایتالیایی تبار و استاد نجوم دانشگاه بولونیا بود و بیشتر اوقات به رصد ستارگان می پرداخت. او مدت حرکت وضعی مریخ و مشتری را به دست آورد و چهار قمر زحل را کشف کرد. با ارزشترین کار علمی وی تعیین اختلاف منظر مریخ و تعیین فاصله سیاره مریخ از زمین بود. او به همین طریق توانست فاصله خورشید از زمین را به دست آورد اما نتیجه این کار چندان درست نبود. در سال 1669 میلادی لویی چهاردهم پادشاه فرانسه وی را به پاریس دعوت کرد. کاسینی این دعوت را پذیرفت و بقیه عمر را در پاریس گذراند.
[/b][/color]


فایل‌های پیوست
.jpg   11-10-18-234048book1.jpg (اندازه 9 KB / تعداد دانلود: 0)
پاسخ
#30
[COLOR="#0000FF"]
[ATTACH=CONFIG]1047[/ATTACH]

[B] آرتور سی. کلارک


آرتور چارلز کلارک (1917-2008)، نویسنده داستان*های علمی- تخیلی، از مشاهیر عصر حاضر است که در اغلب کشورها او را به دلیل رویاهای بلندپروازانه*اش می*شناسند؛ خصوصاً به این خاطر که بسیاری از رویاهای او در زمان زندگی*اش رنگ واقعیت به خود گرفت. وی تالیفات بسیاری در زمینه علوم و کاربردهای فناوری فضایی دارد که بسیاری از آنها الهام*بخش هم*عصرانش در بهره*مندی از موهبت فضا بوده است.

آرتور سي كلارك، شانزدهم دسامبر 1917 در مزرعه*اي در ماينهد، شهري ساحلي در غرب سامرست انگلستان، در خانواده*اي كشاورز به دنيا آمد. از همان سال*هاي نخستين زندگي*اش مجذوب داستان*هاي تخيلي و نجوم بود و به مجلات علمی- تخيلی مانند "داستان*های شگفت*انگيز" علاقه زيادي داشت.
گفته دوستانش، آرتور هميشه در کتابفروشی محل پرسه می*زد و کتاب*های علمی- تخيلی مثل "جنگ دنياها" اثر "اچ. جی. ولز" را ورق می*زد و آنها را تا مرز از بين رفتن مي*خواند. در مزرعه، او دائم در حال آزمايش بود و برای خودش موشک*های کوچک درست می*کرد. او حتی يك*بار يکی از همکلاسی*هايش را راضی کرد موشکی را به هواپيمای مدل او ببندد که بعد از جهشی فشفشه*وار سقوط کرد و سوخت.



وقتي كلارك شانزده ساله بود، "انجمن بين*سياره*ای بريتانيا" در ليورپول تاسيس شد. چندي نگذشت كه كلارك يكي از اعضاي فعال آن شد.

آرتور پس از گذراندن دوران مدرسه در زادگاهش، در سال 1936 به لندن رفت و با پيوستن به اين انجمن، علاقه*اش را به علوم فضايي دنبال كرد. او با نوشتن مطالب علمي- تخيلي همكاري*اش را با اين انجمن آغاز كرد. تحصيلات پيش از دانشگاه را در سامرست گذراند و به عنوان مميز حسابداري در بخش بازنشستگان هيأت آموزشي مشغول به كار شد.

در زمان جنگ دوم، او نيز مانند بسياري از مردان جوان ديگر، درگير جنگ و مسائل مربوط آن شد. در سال 1941 در نيروي هوايي سلطنتي انگلستان نام*نويسي كرد و در آنجا به عنوان تكنسين و سپس مربي رادار تا سال 1946 خدمت نمود.

سامانه دفاعي هشدار راداري از جمله برنامه*هايي بود كه كلارك در آنها شركت داشت و همين موضوع باعث علاقه جدي او به مسائل ارتباطات راداري شد. او در مه 1943 به عنوان افسر خلبان (رده فني) گماشته شد و در نوامبر همان سال به سمت افسر پرواز ترفيع يافت. سپس به سمت مربي ارشد در آراي*اف (رويال ايرفورس يا نيروي هوايي سلطنتي) منصوب شد.
كلارك بعدها رمان گلايد پث (مسير پرواز) را بر اساس تجربه دوران خدمتش نوشت. آن*طور كه كلارك در اين زندگي*نامه نوشته، در زمان جنگ بيشتر وقت خود را در بخش رادار كنترل زميني گذرانده است. شيوه كنترل زميني يا سي*جي*اِي، اگرچه در جنگ خيلي كارآمد نبود، چند سال پس از اختراع در خلال سال*هاي 1948 تا 1949 در حمل و نقل هوايي بسيار مفيد واقع شد. گلايد پث تنها رمان غيرعلمي- تخيلي كلارك است.


[/B][/COLOR]


فایل‌های پیوست
.jpg   11-10-18-234048book1.jpg (اندازه 8.51 KB / تعداد دانلود: 0)
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
اولین ستاره شناس ایرانی به معنای سنتی چه کسی بوده مجید 4 4,183 08-16-2015, 01:31 AM
آخرین ارسال: mortezar
چهره های ستاره شناسی ایران bigstar344 1 2,599 05-06-2014, 11:39 PM
آخرین ارسال: bigstar344
یک لحظه فکر کنید که اصلا علاقه ای به ستاره شناسی نداشتید Castor va Pollux 22 8,317 10-08-2013, 10:42 PM
آخرین ارسال: رضا باجلان
آیا نابینایان می توانند ستاره شناس شوند؟! Sun girl 1 2,245 01-17-2010, 04:20 PM
آخرین ارسال: spacecrazee
معرفی موسیقی و آهنگهای مخصوص سال جهانی نجوم! spacecrazee 9 5,045 01-07-2010, 08:01 PM
آخرین ارسال: spacecrazee
انجمن ستاره شناسی دبیرستان احسان Castor va Pollux 2 2,553 07-04-2009, 10:10 PM
آخرین ارسال: Castor va Pollux
معرفی مشاهیر Castor va Pollux 14 5,495 03-01-2009, 11:06 PM
آخرین ارسال: Belder

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان