نچوم و زرتشت
#1
سلام
جالب ترین مطلبی که درباره ی زردشت باید بدانیم این است که گروهی از محققین و دانشمندانی که درباره ی " زرتشت پیغمبر ایران باستان " می نویسند : زرتشت در ده سال (تفکر) تنها به اندیشه نگذارند بلکه علم ستاره شناسی را نیز دنبال کرد و شکاف سنگی را که از طاق غار تا سر کوه بود برای رصد ستارگان به کار می برد و به ستاره یابی و پژوهش در گردش ستارگان و به ساختن زیج و اسطرلاب می پرداخت . گفته اند که همه ی طاق ها و دیواره های آن غار پر از نگار ستارگان و پیکره ی ماه و خورشید و مسیر گردش آنان بوده . این غار پس از سال های بسیار زیارتگاه ایرانیانی بود که زردشت را به پیامبری برگزیده بودند . قزوینی محل آن را در کوه سبلان و " میر خواند " آن را نزدیک اردبیل گزارش داده است .
پاسخ
#2
این خیلی خوشحال کننده است. :d آیا تا به حال این کوه رو کسی پیدا کرده ؟یا برای پیدا کردنش ادقامی شده؟ :?:
شجاعت همیشه فریاد زدن نیست، گاهی صدای آرامی است در انتهای روز که فردا دوباره تلاش خواهم کرد.
پاسخ
#3
اشو زرتشت در گاتها شگفت زده از اهورمزدا میپرسد:
[اگر تو نه، پس] کیست که به خورشید و ستارگان راه [گردش و چرخش] بخشیده است؟ به نیروی چه کسی ماه بالا می آید و دوباره می کاهد؟ چه کسی زمین را نگه داشته و مانع فرو افتادن سپهر شده است؟ کیست که آب و گیاه را آفریده است و به باد و ابر تندی و تیزی داده است؟ آفریدگار منش نیک کیست؟ [اگر تو استاد روشنایی و تاریکی و خواب و بیداری را آفریده است؟ چه کسی بامداد و نیمروز و شب را به وجود آورده است تا فرزانگان را عهد و پیمان در یاد بماند؟ (یسنا۴۴)

در تیر یشت، شهرآسمان، شهری است با راههای باشکوهی که نه در روی زمین یافت می شوند و نه در خیال افسانه پردازان. هنگامی که سیارات در ادب پهلوی اَباختران خوانده می شوند، پیداست که این اصطلاح در دانشی کهن و نجومی کاربرد داشته و فقط مخلوق ذهن نویسنده ی بُندهش نیست: سیاره را از این روی اَباختر می گویند که اختر نیست. ستیز اباختران با اختران (ثوابت) و افسانه های در پیوند با اینان در ادبیات کشورمان ایران باستان حامل نخستین برخوردها و برداشت های ایرانیان باستان با دنیای ستارگان است. هرمزد برای آفریدن روشنایی، پیش از ماه و خورشید، نخست ستارگان اختری و نااختری (اباختران) را آفرید. از اباختر در اوستا،به صورت اپاختَرَه و اپاخِذرَه به معنی «پشت سر» مفهوم شمال برداشت می شود. ایرانیان شرقی، جهت را با جنوب می سنجیدند و از این روی جنوب را «فَرَتَرَه» (=آنچه در جلو است) می خواندند و به «شمال» اباختر ، یعنی «آنچه در پشت سر است» می گفتند. یوستی با ترجمه ی اباختر به «بی ستاره» به معنی «شمال» می رسد. همین واژه در پهلوی به صورت اپاختر و اباختر به معنی شمال و ستاره ی سیّار آمده و در فارسی از آن به صورت «باختر» هم به معنی شرق و هم غرب استفاده شده است. این جابجایی از این روی پیش آمده است که هندیان جهت را با شرق می سنجیدند.

بارتلمه برخلاف یوستی تجزیه ی اپاختر پهلوی را به «اَپَه» و «اختر» نادرست می خواند و آن را ترکیب «اَپ» و «اختر» به معنی شمال و «اوپه» و «اختر» به معنی سیاره می داند. با تأکیدی که در اوستای متأخر بر «بدی» شمال می شود، باید که ریشه های این باور را در زمان هایی دورتر از زمان ادبیات پهلوی جست. در اردیبهشت یشت خواسته می شود که دروغ در اپاختر گم شود تا راستی را نابود نسازد. دروغ در وندیداد به پیکر پلیدترین حشرات و اهریمن مرگ آفرین که سالار دیوان است از اباختر می آید. در گزیده های زادسپرم اباختر، سپاهبد اهریمن برای ایجاد خطر است.
«اهورامزدا گفت ای زرتشت اسپنتمان تو نباید که عهد و پیمان بشکنی
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2
پاسخ
#4
سلام.
البته این چیزی که میگم فقط شنیدمRolleyes آیا زرتشت عنوان کرده که جهان ما به فرض اینکه از میلیاردها جهان متفاوت تشکیل شده باشه از یک خدا و جهانهای دیگری هم هست که توسط خدایان دیگه درست شده ؟؟

آیا زندگی اجتماعی ما عینا مثل زندگی دستی هست که ما رو آفریده اما سطحی خیلی خیلی پایین تر ؟؟
قابل توجه من به ادیان کاری ندارم اما و میدونم از نظر علمی کار خیلی سخت و دشواریه اما فقط خواستم بدونم که این نظریه صحت داره ؟؟؟
بخاطر اینکه من این نظریه رو از یکی از دانشمندان بزرگ فهمیدم الته در حد یک نظریه است فقط یک نظریه علمی. ( همچنین شاید بعضی ها اشتباه برداشت کنند من فقط خلاسشو گفتم قصد بیحرمتی به خدا و هیچ دینی رو ندارم ).
پاسخ
#5
NARUTO نوشته: سلام.
البته این چیزی که میگم فقط شنیدمRolleyes آیا زرتشت عنوان کرده که جهان ما به فرض اینکه از میلیاردها جهان متفاوت تشکیل شده باشه از یک خدا و جهانهای دیگری هم هست که توسط خدایان دیگه درست شده ؟؟

آیا زندگی اجتماعی ما عینا مثل زندگی دستی هست که ما رو آفریده اما سطحی خیلی خیلی پایین تر ؟؟
قابل توجه من به ادیان کاری ندارم اما و میدونم از نظر علمی کار خیلی سخت و دشواریه اما فقط خواستم بدونم که این نظریه صحت داره ؟؟؟
بخاطر اینکه من این نظریه رو از یکی از دانشمندان بزرگ فهمیدم الته در حد یک نظریه است فقط یک نظریه علمی. ( همچنین شاید بعضی ها اشتباه برداشت کنند من فقط خلاسشو گفتم قصد بیحرمتی به خدا و هیچ دینی رو ندارم ).

با توجه به اینکه بسیاری از منابع مکتوب پارسی با حمله مغول ها و اعراب از بین رفت ، خیلی از مطلابی که گفته میشن فقط شایعه هستند
پاسخ
#6
سلام
در مورد (زرتشت وافسانه های صورفلکی) درمجله نجوم شماره 133مطالب خوبی آورده شده است.البته اگر بشه مجله رو پیدا کرد،چون جزو شماره های نایاب هست.
پاسخ
#7
مرسی فرنوش جان
وللی کسی هست که این شماره مجله نجوم رو داشته باشه؟؟؟؟
«اهورامزدا گفت ای زرتشت اسپنتمان تو نباید که عهد و پیمان بشکنی
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2
پاسخ
#8
هلیا نوشته: مرسی فرنوش جان
وللی کسی هست که این شماره مجله نجوم رو داشته باشه؟؟؟؟

یکسری کتابای قدیمی هست که توضیح دادن من بجه بودم یکیشو توی کتابخونه دیدم
در مورد بندهشن بود
پاسخ
#9
abadanastro نوشته: یکسری کتابای قدیمی هست که توضیح دادن من بجه بودم یکیشو توی کتابخونه دیدم
در مورد بندهشن بود


تازه اینکه چیزی نیست اصل اوستا در مورد دین ایران باستان و ستارگانه که متاسفانه در اوستای امروزی به فراموشی سپرده شده چونکه در این کتاب وجود نداره.
پاسخ
#10
NARUTO نوشته: تازه اینکه چیزی نیست اصل اوستا در مورد دین ایران باستان و ستارگانه که متاسفانه در اوستای امروزی به فراموشی سپرده شده چونکه در این کتاب وجود نداره.

خب معلومه وقتی اعراب به ایران حمله میکنن دیگه خیلی از چیزای خوب از بین میره همین چیزی هم که از اوستا امروزه به دست ما رسیده با هزار بدبختی بوده و باید خداوند رو شاکر باشیم
«اهورامزدا گفت ای زرتشت اسپنتمان تو نباید که عهد و پیمان بشکنی
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان