تالار گفتگو ستاره‌شناسان

نسخه‌ی کامل: یک اتفاق عجیب
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2
یه خاطره عجیب:چند شب قبل نزدیک صبح داشتم ستاره دنباله دار مکنات رو رصد میکردم و هی با خودم غرغر میکردم که چرا این ستاره دنباله نداره.(البته شاید با ابزار رصدی قوی داشته باشه)اینم بگم که این رصد رو اکثرا صبح زود انجام میدادم.یدفعه تو همون زمان که غرغر میکردم دنبالشو دیدم وخوشحال شدم.با تلسکوپ نگاه کردم خبری از دنباله نبود.ولی با چشم برهنه میتونستم به اندازه 5 تا 6 برابر خودش دنبالشو ببینم.همش حواسم به این ستاره بود(تقریبا 3تا4 دقیقه)تو این احوال بودم که یهو برگشتم دیدم 2 تا ستاره دنباله دار اونسمت اسمون در حرکتند .بالای سرم رو نگاه کردم دیدم همه اسمون پر از ستاره دنباله داره.داشتم از ترس سکته میکردم وا قعا چند لحظه حالم بد شد. قدم از قدم بر نمیداشتم.یکم که گذشت و حالم بهتر شد گفتم شاید چشام مشکلی پیدا کرده.یکم چشامو مالیدم این چشمو گرفتم اون چشمو گرفتم دیدم فرقی نمیکنه و این چیزها دارم میبینم.سریع وسایلم رو برداشتم ورفتم خونه(از پشت بوم).الان که فکر میکنم میگم شاید دیدم مشکل پیدا کرده بوده یا مشکل دیگه ای که من نمیدونم ولی واقعا خیلی ترسناک وخیلی زیبا بود.من که غافلگیر شدم.
سلام

دوست عزیز فقط توهمه!!!!!

منم شب هایی که برای بارش های شهابی به بیرون شهر می رم بعد از چند دقیقه همه ی آسمان رو پر از شهاب می بینم و فکر کنم ناشی از باز پلک نزدن چشم باشه!!!
يك نكته اي رو هم بگم كه به اشتباه برخي دوستان دنباله دار هارو ستاره ي ندباله دار بهش ميگن كه اين كاملا اشتباه سعي كنيد از اين كلمه استفاده نكنيد :wink:
بهتر به جای خندیدن و مسخره کردن به گفته های دوستتون احترام بزارین و درباره اتفاقی که براش رخ داده کمی فکر کنید ! اینجا رو با چت روم یاهو اشتباه نگیرید لطفا!!!
مهمترین چیز در علم نجوم اندیشیدن است ! شما خیلی سطحی به موضوعات مختلف فکر می کنید !
rezash نوشته: یه خاطره عجیب:چند شب قبل نزدیک صبح داشتم ستاره دنباله دار مکنات رو رصد میکردم و هی با خودم غرغر میکردم که چرا این ستاره دنباله نداره.(البته شاید با ابزار رصدی قوی داشته باشه)اینم بگم که این رصد رو اکثرا صبح زود انجام میدادم.یدفعه تو همون زمان که غرغر میکردم دنبالشو دیدم وخوشحال شدم.با تلسکوپ نگاه کردم خبری از دنباله نبود.ولی با چشم برهنه میتونستم به اندازه 5 تا 6 برابر خودش دنبالشو ببینم.همش حواسم به این ستاره بود(تقریبا 3تا4 دقیقه)تو این احوال بودم که یهو برگشتم دیدم 2 تا ستاره دنباله دار اونسمت اسمون در حرکتند .بالای سرم رو نگاه کردم دیدم همه اسمون پر از ستاره دنباله داره.داشتم از ترس سکته میکردم وا قعا چند لحظه حالم بد شد. قدم از قدم بر نمیداشتم.یکم که گذشت و حالم بهتر شد گفتم شاید چشام مشکلی پیدا کرده.یکم چشامو مالیدم این چشمو گرفتم اون چشمو گرفتم دیدم فرقی نمیکنه و این چیزها دارم میبینم.سریع وسایلم رو برداشتم ورفتم خونه(از پشت بوم).الان که فکر میکنم میگم شاید دیدم مشکل پیدا کرده بوده یا مشکل دیگه ای که من نمیدونم ولی واقعا خیلی ترسناک وخیلی زیبا بود.من که غافلگیر شدم.

شاید اون موقع شهاب باران بوده و تو خبر نداشتی؟ :wink:
من هم تقریبا یک موضوعی شبیه این برام پیش اومده:
سیزده بدربود رفته بودم باغ عمه ام وچون خارج از شهر بود اسمانو با چشم ساده هم میشد ببینم چون تاریک بود داشتم اسمون را نگاه میکردیم که یکدفعه یک ستاره افتاد خیلی شبیه ستاره بوداول فکر کردم یک ستاره واقعا افتاده بعد فکر کردم یک بشقاب پرنده بوده. بهتم زده بوده بودیکدفعه یک پشه توی روشنایی دیدم و فهمیدم اون یک پشه بوده.

شاید اتفاقی که برای من افتاده برای شماهم افتاده
Mehdi Dehrouyeh نوشته: بهتر به جای خندیدن و مسخره کردن به گفته های دوستتون احترام بزارین و درباره اتفاقی که براش رخ داده کمی فکر کنید ! اینجا رو با چت روم یاهو اشتباه نگیرید لطفا!!!
مهمترین چیز در علم نجوم اندیشیدن است ! شما خیلی سطحی به موضوعات مختلف فکر می کنید !
منم با شما موافقم واقعا كه بعضي دوستان...
نچ نچ
caspian nojum نوشته: نچ نچ
يعني چي
خوب مسخره نکنید دیگه

تمومش کنید
صفحات: 1 2