تالار گفتگو ستاره‌شناسان

نسخه‌ی کامل: گزارش دیدار از نمایشگاه نقاشی و برگزاری همایش سال جهانی نجوم
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
آقای میرطاووسی از دو ماه پیش به بچه های انجمن گفته بودند که خودشون رو برای برگزاری یکی از پروژه های سال جهانی ستاره شناسی آماده کنند و پس از تشریح پروزه های سال جهانی ستاره شناسی توسط استاد برای دانش آموختگان سطح مقدماتی و عمومی اولین جلسه ی انجمن به یاری خدا و با حضور بچه های انجمن ،دوشنبه مورخ 5/12/87آغاز شد...
در این جلسه ایده هایی توسط اعضا داده شد ...یکی از این ایده ها برگزاری نمایشگاه نقاشی ستاره شناسی به همراه طرح یک سوال در زیر هر یک از نقاشی ها توسط بچه های دبستانی بود... با موضوع : آسمان از نگاه من

قرار بر این شد که دو تن از اعضای انجمن خانم دیلمی و خانم سلیمانی به تعدادی از مدارس رجوع کرده ، و این طرح را با آنان در میان بگذارند...

پس از هماهنگی با مدیران مدارس و رسیدن تعدادی نقاشی به دست ما و برگزاری جلسات متعدد توسط اعضای انجمن ، به خاطر آن که در داوری نقاشی های ارسالی تنها دید ستاره شناسی ما دخیل نباشد ، از دو تن از نقاشان مجرب ماهشهر تقاضای داوری نمودیم...داوری نقاشی ها توسط جناب آقای کیارمین غیاثی و سرکار خانم صالحی و پدرم (داود دهداری) ، انجام شد . در داوری نقاشی ها سعی بر آن شد که به رویاهای کودکان بیشتر اهمیت داده و تکنیک ، کمتر مدنظر قرار گیرد. از این میان نفرات اول تا دهم انتخاب شدند . از آنجایی که مبعث پیامبر اسلام نزدیک بود برنامه را به جای سه شنبه ، به پنج شنبه بیست و دوم اسفند 1387 در سالن آمفی تئاتر سربندر موکول کردیم. اکنون زمان بیشتری داشتیم... در این میان هر یک از اعضاء کاری را بر عهده گرفتند...

آقای میرطاووسی نوشتن دعوت نامه برای خانواده ی شرکت کنندگان ، فرماندار ، شهردار ، بخشدار ، امام جمعه ، رؤسای آموزش پرورش و اعضای خاص دیگر...

سه تن از بچه ها نوشتن روزنامه دیواری را به عهده گرفتند که یکی از آنها شامل گردونه ی آسمان شب برای آشنایی بیشتر افراد با ابزار نجومی بود...

چهار تن دیگر چسباندن نقاشی ها بر روی کاغذ کش دار...خانم خرّمی درست کردن ماکت مدل بطلمیوسی... خانم مهتاب روشن درست کردن چندین ماکت از موشک ها و سیارات زحل...مشتری و مریخ را عهده دار شدند .

من هم که بیشتر نقش اجرایی و هماهنگ کننده داشتم . تقسیم کارها و هماهنگی های لازم ، نوشتن مطلبی پیرامون سال جهانی ستاره شناسی دربروشور ها(100 ساعت ستاره شناسی و آگاهی از کیهان)...تهیه ی تصاویر و پوسترهای ستاره شناسی…درست کردن یک بادبادک نجومی و ...برعهده ی من بود.

طبق برنامه ریزی ، روز چهارشنبه دعوت نامه ی مدعوین توسط استاد میرطاووسی داده شد...

از ساعت 17 روز چهارشنبه تمامی اعضا به همراه نقاشی ها در سالن آمفی تاتر شروع به چسباندن نقاشی ها نمودند که تا ساعت 9 شب ادامه داشت . در این میان استاد در منزلشان در حال درست کردن ساعت آفتابی و پارچه نویسی بودند ، آن هم تا ساعت 3 صبح.ساعت 21 آقای میرطاووسی با ما تماس گرفتند و از همه خواستند که فردا صبح ( پنجشنبه ) در آمفی تئاتر حضور داشته باشند . با گفتن این جمله آن هم به دانش آموزان و مژده ی نرفتن به مدرسه ، شاید بتوانید جَو محیط حاکم و جیغ و فریاد و ذوق بچه ها را تصور کنید...

از آنجا که حساسیت بسیاری در زمینه ی مسولیتی که برعهده می گیرم دارم با وجود دوری راه ، ساعت 7 صبح از ماهشهر به سربندر رفتم تا کارهای عقب افتاده را قبل از ورود اعضا ی انجمن و خوشحال شدن استاد و بچه ها از خوب اجرا شدن برنامه ها ، انجام دهم ...

نقاشی ها را دوباره خودم به همراه یکی از بچه ها و مادرم در راهرو چسباندیم طوری که نقاشی ها بازدیدکنندگان را به سالن راهنمایی می کرد . دو تن از بچه ها در حال درست کردن ماکت مریخ و مشتری (که به اصرار بچه ها چشم مشتری حتما باید در آن می بود) ، بودند... من هم به همراه یکی از بچه ها دعوت نامه های باقیمانده را در بین مدارس پخش کردیم...

در راه بازگشت استاد را دیدم...آن هم با دست پر...

با ورود استاد ، بچه ها انگار دوباره جانی تازه گرفته بودند . تعدادی شروع به کادو کردن جوایز ...عده ای وصل کردن ماکت ها و استاد به همراه یکی ، دو تا از بچه ها نصب کردن پلاکاردها . یکی از بچه ها هم مسئول خرید وسایل پذیرایی بود...

دو مدل بروشورهم چاپ شده بود که یکی ، اطلاعات مختصری از اصطلاحاتی همچون کهکشان،سحابی،سیارات،ستاره،صورفلکی و نامگذاری آن ها به مردم می داد و بروشور دیگر زمان بندی برنامه ها به همراه مقاله ای پیرامون سال جهانی ستاره شناسی و توضیح 2 تا از پروژه های سال جهانی نجوم (100ساعت ستاره شناسی و آگاهی از کیهان ) بود...


بازدید از نمایشگاه نقاشی ستاره شناسی 18:30 الی 19:15 —-
قرائت قرآن و سرود ملی 19:15 الی 19:30 —-
خیرمقدم و گزارش های فعایت انجمن 19:30 الی 19:40 میرطاووسی
سخنرانی امام جمعه ی شهرستان 19:40 الی 19:50 حاج اقا تابش
سخنرانی رئیس آموزش و پرورش ۱۹:50 الی 20:00 مهندس قنواتی
پخش تصاویر نجومی به همراه پذیرایی 20:00 الی 20:10 —-
تشریح پروژه های سال جهانی نجوم 20:10 الی ۲۰:30 میرطاووسی
اهدا جوایز و احکام دانش آموختگان مقدماتی ۲۰:30 الی 20:45 —-
تشریح اجرام فلکی قابل رصد ۲۰:45 الی 21:00 گلناز دهداری
رصد اجرام آسمانی 21:00الی 21:30 —-


از ساعت 18 کم کم شاهد حضور مردم بودیم . با دیدن گردونه ها و تلسکوپ ها سوالاتی می پرسیدند . دیدن پوستر ها و عکس های ستاره شناسی آن ها را به وجد آورده بود . هر یک از اعضا دارای یک کارت شناسایی بود تا شناسایی آن ها برای مردم با سهولت انجام شود .

از آن جایی که این همایش متعلق به بچه ها بود خب سرو صدا های بچه ها زیاد بود . من هم ناچار بودم مدام بهشون آبمیوه بدهم تا شاید ساکت شوند . بیشتر سر و صداها هم از یک گروه 10 نفره بود آن هم از پسران شلوغ که بیشتر نقاشی های برگزیده از همین گروه شر و شیطان بود...
گروهی که یکی از آنها عکس ایستگاه فضایی بین المللی را دیده بود و مرتبا فریاد می زد آقا ، آقا ، من میدونم اون عکسه چیه ؟؟؟ آنتنه... آنتن ...!

به هر حال حرف های بامزه ای از بچه ها می شنیدیم . آگاه شدن از دنیای ستاره شناسی و آسمانی بچه ها برای من خیلی جذاب بود...

پس از تشریح پروژه های سال جهانی نجوم ، نوبت به اهدا جوایز رسید . نام هر یک از بچه ها که خوانده می شد نقاشی او روی پرده ، برای مردم به نمایش گذاشته می شد . و از نفرات اول تا سوم هم تقاضا شد تا در مورد نقاشی هایشان توضیحی دهند . نفر اول بر خلاف تمامی نقاشی ها،خورشیدش را قرمز کشیده بود وقتی علتش را می پرسیدی می گفت: من همیشه خورشید هایم را قرمز می کشم...

هیچ یک از بچه ها دلیلی برای استفاده از رنگ های غیر مرسوم نداشتند...همه ی آنها از دنیای زمینی کنده شده و به آسمان ها عروج کرده بودند و همه چیز را آسمانی می دیدند...

اما بعد متوجه شدم همان که خورشیدش همیشه قرمز است ، فرزند یک آتش نشان است ! و پدرش را همیشه به رنگ قرمز و با لباس قرمز دیده... مطمئنا بی تاثیر نبوده است...

پس از اهدا جوایز من هم به نیابت از تمامی اعضا انجمن ، شروع به تشریح اجرام قابل رصد آن شب که شامل : سحابی جبار، خوشه ی پروین، خوشه ی کندو در خرچنگ، سیاره ی زحل و ماه که آن شب هلال حدود 16 روز و 12 ساعت بود ، پرداختم...

و در آخر همه ی مردم : پیش به سوی آسمان... به همراه چهار تلسکوپ و دو دوربین دوچشمی...

یک تلسکوپ دابسونی 10 اینچ ، تال 120، یک شکستی و نیوتونی دیگر و دوربین 80*20 و 70*15

اما آن قدر جمعیت زیاد و وقت تنگ بود که نتوانستیم همه اجرام را به همه مردم نشان دهیم...

ساعت 11 همه محل را ترک کردیم . از شدت خستگی ، کسی دیگر حسی در بدن نداشت .

همه به منزلمان رفتیم و در خواب تا صبح مهمان آسمان بودیم . اما این خواب ها این بار محدود به خواب های ما اعضای انجمن نجوم نبود ، آن شب بسیاری از مردم شهر با ما در آسمان ها بودند...

این حاصل چند هفته برنامه ریزی آن هم با حداقل امکانات و پول تو جیبی بچه ها بود...
گلناز جان گزارشت رو خوندم. عالي بود. آخ كه چقدر دلم واسه يه كار گروهي تنگ شده.
فكر ميكردم توي سال ستاره شناسي فعاليت ها به اوج ميرسه اما Sad
گزارش خوبي بود متشكرم
منم همون حس خانم parastoo دارم