![]() |
نجوم و ادبیات - نسخه قابل چاپ +- تالار گفتگو ستارهشناسان (https://www.astrotalk.ir) +-- انجمن: گوناگون (https://www.astrotalk.ir/forumdisplay.php?fid=7) +--- انجمن: آموزش ستاره شناسی (https://www.astrotalk.ir/forumdisplay.php?fid=54) +--- موضوع: نجوم و ادبیات (/showthread.php?tid=2397) |
نجوم و ادبیات - هلیا - 10-10-2012 [FONT=&]ارباب ایام :[/FONT][FONT=&]به گفته ی اهل احکام و کسانی که برای پیش گویی در کارها و امور جهان و انسان از حرکت ستارگان و مواضع آن ها استفاده می کرده اند . برای هر روز از ایام هفته رب یا صاحبی است و به فارسی خداوند ساعت گویند . به این ترتیب :[/FONT][FONT=&]رب یا خداوند روز شنبه که صاحب آن زحل است .[/FONT] [FONT=&]رب یا خداوند روز یک شنبه که صاحب آن خورشید است .[/FONT] [FONT=&]رب یا خداوند روز دوشنبه که صاحب آن ماه است .[/FONT] [FONT=&]رب یا خداوند روز سه شنبه که صاحب آن مریخ است .[/FONT] [FONT=&]رب یا خداوند روز چهارشنبه که صاحب آن عطارد است . [/FONT] [FONT=&]رب یا خداوند روز پنج شنبه که صاحب آن مشتری است . [/FONT][FONT=&]برج : [FONT=&]در اصطلاح نجومی عبارت از قوسی است در منطقه البروج که به سی درجه تقسیم شده است که یک دوازدهم 360 درجه ی دور دایره ی بزرگی در آن منطقه است و هر قسمت به نام یکی از صور فلکی یا ماه های شمسی است و خواجه نصیر الدین طوسی ترتیب برج ها را به شعر چنین آورده است :[/FONT][/FONT][FONT=&]حمل و ثور بعد از آن جوزا [/FONT][FONT=&]سرطان و اسد دگر عذرا [/FONT][FONT=&]عقرب و قوس دان پس از میزان [/FONT][FONT=&]جدی و دلو است و حوت از پس آن [/FONT][FONT=&]" عذرا " نام دیگر " سنبله و خوشه " و " خرچنگ " نام دیگر [/FONT][FONT=&]" برج سرطان "[/FONT][FONT=&] است .[/FONT][FONT=&] خانه[/FONT][FONT=&] : [/FONT][FONT=&]در کتاب های نجومی به معنی برج و خانه های سیارات در منطقه البروج است و دوازده برج یا منزل است که بین هفت سیاره طبق نجوم تقسیم شده است . به ترتیب زیر :[/FONT][FONT=&]خانه ی آفتاب : برج اسد [/FONT][FONT=&]خانه ی ماه[/FONT][FONT=&] : برج سرطان [/FONT][FONT=&]خانه ی گیسوان : برج جدی و دلو [/FONT][FONT=&]خانه ی مشتری : برج قوس و حوت [/FONT][FONT=&]خانه ی مریخ : برج حمل و عقرب [/FONT][FONT=&]خانه ی زهره : برج ثور و میزان [/FONT][FONT=&]خانه ی عطارد : برج جوزا و سنبله [/FONT][FONT=&]اختصاص خانه ها به سیارات در ابیات زیر از ابونصر فراهی آمده است : [/FONT][FONT=&]حمل و عقرب است یا بهرام [/FONT][FONT=&]قوس و حوت است مشتری ورا رام[/FONT][FONT=&]ثور و میزان چو خانه ی زهره است [/FONT][FONT=&]مر زحل راست جدی و دلو مقام [/FONT][FONT=&]تیر چوزا و خوشه ، ماه سرطان[/FONT][FONT=&]خانه ی آفتاب شیر مدام [/FONT][FONT=&]این خانه ها در معرفت طوالع و تعیین کمیت عمر مولود در احکام نجومی مورد استفاده بوده است .[/FONT] نجوم و ادبیات - هلیا - 10-12-2012 درود اینم ازاصطلاحات ستاره شناسی در پارسی میانه: ستَویس یا سَدویس: به ظن قوی نام ستاره سهیل تیشتَر: نام ستاره شِعرای یَمانی روزآهنگ و شباهنگ: نامهای سیاره زهره در زبان عامیانه دیگپایه: صورت فلکی شَلیاق هَشتبَر: صورت فلکی تَنَیُّن، اژدها موشپر و موشپار و موشپاریک: "ستاره"دنباله دار نیزک و نیازک: شهاب ثاقِب کَندَر: حرکت رِجعی نوماه: هلال پُرماه: بدر نیم ماه [نیما] و نیم پُری: تربیع سروش: نام ستاره عَیّوق ماهیگیر: نام ستاره α دَلو روجینه: ستاره وسطی کمربند جبار چشم شیر: ستاره وسطی از سه ستاره که در گردن اَسَد اند. نجوم و ادبیات - هلیا - 10-24-2012 در اوستا نام پنج ستاره آمده است که ایرانیان از ۴ هزار سال پیش از چهار ستاره اول برای دستیابی به چهار جهت اصلی جغرافیایی استفاده می کرده اند: ۱- ستاره تیشتر ( تیر ) ( فرشته باران ) نشانه جهت مشرق ایران ۲- ستاره ستویس ( الدبران ) در صورت فلکی گاو نشانه جهت مغرب ایران ۳- ستاره هفتورنگ ( دب بزرگ ) نشانه جهت شمال ایران ۴- ستاره ونند ( وگا ) در صورت فلکی نسرالواقع نشانه جهت جنوب ایران نجوم و ادبیات - هلیا - 11-10-2012 بنام خداوند خورشيد و ماه/ كه دل را بنامش خرد داد راه خداوند كيوان و گردان سپهر/ فروزنده ماه و ناهيد و مهر ز نام و نشان و گمان برترست /نگارنده برشده پيكرست به بينندگان آفريننده را /نبينى مرنجان دو بيننده را نيابد بدو نيز انديشه راه /كه او برتر از نام و از جايگاه خداوند هستى و هم راستى /نخواهد ز تو كژّى و كاستى خداوند بهرام و كيوان و شيد /ازويم نويد و بدويم اميد ستودن مر او را ندانم همى/ از انديشه جان بر فشانم همى ازو گشت پيدا مكان و زمان/ پى مور بر هستىء او نشان ز گردنده خورشيد تا تيره خاك/ دگر باد و آتش همان آب پاك بهستىء يزدان گواهى دهند/ روان ترا آشنايى دهند ز هرچ آفريدست او بىنياز /تو در پادشاهيش گردن فراز ز دستور و گنجور و از تاج و تخت/ ز كمّى و بيشى و از ناز و بخت همه بىنيازست و ما بندهايم /بفرمان و رايش سر افگندهايم فردوسی نجوم و ادبیات - mars - 11-11-2012 [COLOR="#0000FF"] با سلام و خسته نباشید من از طرف خودم و دیگر اعضاء که استفاده های مفیدی از این بخش و تاریخ نجوم (قوم آریا)بردن از شما تشکر میکنیم زحمات زیادی برای جمع آوری مطالب کشیدید . با تشکر [/COLOR] نجوم و ادبیات - aynaz22 - 11-16-2012 نجوم در دیوان حافظ - مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو***یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو گفتم ای بخت،بخفتیدی و خورشید دمید ***گفت با این همه از سابقه نومید مشو گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک ***از چراغ تو به خورشید رسد صد پر تو تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار*** تاج کاووس ببرد و کمر کیخسرو نجوم و ادبیات - هلیا - 11-18-2012 تیر: نخستین سیاره ی منظومه ی شمسی است او را دبیر فلک می دانند در پهلوی به (نیشتر) که به ستاره ی شعرای یمانی اطلاق می شود. فرشته ی مزبور نگهبان باران است و به کوشش او باران جاری شود و زمین سیراب گردد در اوستا: تیشتر آمده و در پهلوی همچنین است بدیهی است که (تیر) تغییر کرده (تیشتر) است ماه چهارم سال خورشیدی ایرانی و روز سیزدهم هر ماه است کنارنگ گوید: به ماه چهارم ز ایزد بخواه /که باران بیاید در آن روز و گاه
نجوم و ادبیات - هلیا - 11-18-2012 ناهید: نام ناهید در اوستا به گونه اناهیت می باشد این نام از دو بهر ساخته شده است. بهر نخست که از ادات نفی است و بهر دوم آهیت یعنی چرکین و پلید همین کلمه است که در پهلوی آهک (آهوک) و در زبان فارسی آهو گردیده و به معنی عیب و نقص گرفته اند چون کلمه ی آهیت مصدر است به «آ» بنا به قعده ی کلی یک حرف نون به «ا» افزوده و گفتند اناهیت؛چنانکه از کلمه ی ایران،انایران (مملکت خارجه) ساخته شد. بنا بر این اناهیت یعنی پاک و بی آلایش،این صفت بسا برای فرشتگان و اشیاء استعمال شده است. قالبا مهر و تشتر (تیر) و هوم و برسم و آبزور و فروغ و...در اوستا به صفت اناهیت یا به صفت پاکی و بی آلایشی صفت گرفته شده است کلمه ی ناهید در نام فرشته ی آب نیز به کار رفته و از او در اوستا به نام اردوی سور اناهیت نام برده شده است و البته سياره ى ناهيد نماد فرشته ى نگهبان بر آب ها است. نجوم و ادبیات - هلیا - 11-23-2012 [SIZE=3]ستاره شناسان ایرانی در سده های نخستین پس از یورش تازیان، واژه سیاره (=راه پیما) برای ترجمه واژه πλανήτης (پلانِتِس) یونانی به کار بردند. در عربی به سیاره «کوکب» می گویند. در زبان پارسی «اخترِ گردان»، «گویال»، «هَرپاسپ» و «روان گوی» نیز در نوشتار کهن پارسی برای سیاره به کار رفته. واژهٔ «هرپاسب» واژه ای کهن است که در واژه نامه های آنندراج، برهان قاطع و فرهنگ جهانگیری از آن نام برده شده است. نام های پارسی روان گویها ی سامانه ی خورشیدی: [/SIZE] سیاره عطارد = روان گوی، هرپاسپ و یا گویال تیر
سیاره زهره = روان گوی، هرپاسپ و یا گویال ناهید سیاره زمین = روان گوی، هرپاسپ و یا گویال زمین سیاره مریخ = روان گوی، هرپاسپ و یا گویال بهرام سیاره مشتری = روان گوی، هرپاسپ و یا گویال هرمزد سیاره زحل = روان گوی، هرپاسپ و یا گویال کیوان نجوم و ادبیات - هلیا - 11-30-2012 [TABLE="class: wikitable"] [TR] [TD="align: center"]نام پارسی میانه[/TD] [TD="align: center"]نام عربی[/TD] [TD="align: center"]نامگذاری بایر[/TD] [/TR] [TR] [TD]اَبدُم[/TD] [TD]صرفه[/TD] [TD]بتا شیر[/TD] [/TR] [TR] [TD]اسپور[/TD] [TD]سماک اعزل[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]پسیگ، پها[/TD] [TD]دبران[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]بزیسر[/TD] [TD]هقعةالجوزا[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]بَشن[/TD] [TD]اِبط*الجوزا[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]رَخوَت[/TD] [TD]ذراع مبسوطه[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]تریشَگ، تَرَهه[/TD] [TD]نثره[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]اَزَره[/TD] [TD]طرف[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]پیش*پرویز[/TD] [TD]بُطَین[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]کَهت میان[/TD] [TD]فرغ مقدم[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]کَهت[/TD] [TD]بطن*الحوت[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]ماشاهه[/TD] [TD]عوا[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]مزده*داد[/TD] [TD]نسر طائر[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]تیشتر، تیر[/TD] [TD]شِعرای یمانی[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]خسرو[/TD] [TD]غفر[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]پارند[/TD] [TD]عیوق[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]میان[/TD] [TD]ظهرالاسد[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]موری[/TD] [TD]سعد بلع[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]دِرَفشه (دِرَفشَگ)[/TD] [TD]شوله[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]نَخو[/TD] [TD]قلب*الاسد[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]میخگاه[/TD] [TD]جدی[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]پدیوَر، پدیسپَر، پریسپر[/TD] [TD]سماک اعزل[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]سَدویس، دِل[/TD] [TD]قلب*العقرب (دبران و سهیل هم حدس زده*اند)[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]وَنَند[/TD] [TD]نسر واقع[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]وَر[/TD] [TD]اوسط اکلیل[/TD] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD]سِرو(ی)[/TD] [TD]زُبانا[/TD] [TD]آلفا و بتا ترازو[/TD] [/TR] [TR] [TD]یوغ[/TD] [TD]سعد ذابح[/TD] [TD]آلفا و بتا بره[/TD] [/TR] [/TABLE] |