09-15-2012, 02:42 PM
پروین در میان عربها نیز برای زمان سنجی به کار می رفته ، چنانکه در آثارالباقیه این معنی در بیتی چنین آمده است : چون ماه در شب سوم با پروین مقارن شود، زمستان پایان می یابد (ابوریحان بیرونی ، ص 540؛ نیز رجوع کنید به ابن قتیبه ، ص 29). عربها اعتقاد داشتند که ورود پروین به تحت الشعاع ، بدترین اوقات سال از جهت شیوع بیماریهاست و مدت تحت الشعاع بودن آن را چهل روز می دانستند (ابوریحان بیرونی ، 1363ش ، ص 549 ـ 550)؛ همچنین آن را جزو ستارگانی می شمردند که بویژه به چشم آسیب می رسانند (همو، 1362ش ، ص 428). ظهور پروین در صبحگاه ، پس از تحت الشعاع ، نشانة قوت گرما بوده است و در وسط آسمان بودن آن ، به هنگام غروب خورشید، نشانة شدت سرما (ابن قتیبه ، همانجا).
بطلمیوس فقط چهار ستاره از شش یا هفت ستاره (قابل مشاهده با چشم غیرمسلح ) را در خوشة پروین مشخص کرده و آنها را ستارگان 30 تا 33 صورت فلکی ثور شماره گذاری کرده است (ص 363). صوفی نیز (ص 148) در این باره از بطلمیوس پیروی نموده ، با این تفاوت که شمارش آنها را از 29 آغاز کرده است . بیرونی (1373ـ 1375، ج 3، ص 1060) دو ستارة دیگر پروین را نیز به این فهرست افزوده و آنها را شمارة 33 و 34 دانسته است . به نوشتة صوفی (ص 145) عربها شش یا هفت کوکب را، که به شکل دانه های یک خوشة انگور گرد هم آمده اند، ثریا می نامند که به پارسی پروین است . به سبب پیوستگی آنها با یکدیگر، همگی را به منزلة یک کوکب قرار داده اند و اسم «نجم (النجم )» بر آنها نهاده اند و گاه همگی را «نجوم ثریا» می خوانند. مراد از واژة «النجم » در قرآن ( رجوع کنید به نحل : 16، النجم : 1، الرحمن : 6، طارق : 3) نیز از نظر برخی مفسران خوشة پروین (ثریّا) است ( رجوع کنید به تفاسیر، ذیل آیة اول سورة نجم ).
بیرونی از کسانی که خوشة پروین را شبیه سحابی می دانند انتقاد می کند. به نوشتة او (1373ـ1375، ج 3، ص 993) ثریا شبیه هیچکدام از سحابیها نیست ، ستاره های آن شش تاست و هیچ ناظری در شمارة آنها اختلاف ندارد. هفتمین ستارة خوشه را که برخی دیده و برخی ندیده اند در اروپا «پلیاد مفقود» می نامیدند. در دانش نجوم امروزی ، این احتمال مطرح شده است که پلیاد مفقود کم نور یا ناپدید شده باشد ( > دایرة المعارف نجوم مک گراو ـ هیل < ، ذیل "Pleiades" ).
ابن قتیبه در قرن سوم هجری نوشته است که در ثریا شش ستاره ظاهر است و در بین آنها ستاره های بسیار کم نور فراوان اند (ص 23). البته امروزه می دانیم که در آسمان صاف و تاریک می توان با چشم غیر مسلح ستاره های این خوشه را تا قدر شش مشاهده کرد. بر این اساس ، در شرایط مناسب رصدی ، با چشم غیرمسلح ، تا نُه ستاره در خوشة پروین می توان تشخیص داد. حتی برخی از رصدکنندگان در شرایط بسیار عالی رصدی ، تا 14 ستاره را با چشم غیرمسلح در خوشة پروین تشخیص داده اند (ورنبرگ ، ص 50). در نجوم دورة اسلامی ، درخشانترین ستارة این مجموعه «الوسط » نامیده می شده ، که به نامهای «الجوز» و «نیّرالثریا» نیز معروف بوده است (طباطبائی ، ذیل «الوسط »). ابوریحان بیرونی در التفهیم نوشته است : اعراب پروین را مانند سری با دو دست در نظر می گرفتند که دست بلندتر به سوی شمال دراز شده و در انتها به ستارة کفّالخضیب (بتا ـ ذات الکرسی ) می رسد (ص 104). ازینرو کفّالخضیب ، دست شمالی ثریا، را «کفّ الثریا» نیز نامیده اند (مصفّی ، ذیل «کف الخضیب ») و دست کوچکتر را که به سوی جنوب کشیده شده ، به دلیل کوچکتر بودن ، «کفّ الجَذْماء» نامیده اند (ابوریحان بیرونی ، 1362ش ، همانجا).
امروزه ، می دانیم که خوشة پروین از گونة خوشه های باز ستاره ای است و دست کم از مجموع 250 ستاره پدید آمده است (ورنبرگ ، ص 50 ـ51). این خوشه در > فهرست مسیه < با شمارة 45 (به اختصار 45 M ) رده بندی شده است و با قدر ظاهری کلی 2ر1، از لحاظ درخشندگی ظاهری ، سومین خوشة ستاره ای آسمان محسوب می شود ( > فهرست آسمان 2000 < ، ج 2، ص 275ـ284).
مختصات استوایی مرکز خوشة پروین ، بر اساس اعتدال سال 2000 میلادی ، عبارت است از بُعد: 3 ساعت و 47 دقیقه ؛ میل : َ7 ْ24 (همان ، ج 2، ص 276). ستاره های خوشة پروین در آسمان ، شبیه آبگردان کوچکی هستند که قطر زاویه ای کاسة آبگردان به اندازة قطر زاویه ای ماه (نیم درجه ) اما قطر زاویه ای کل خوشه حدود ْ2 است ( > سالنمای نجومی 1995 < ، ص 49 H ، همانجا). ستارگان این خوشه به رنگ سفید یا سفید مایل به آبی اند و جرم آنها حدود چهار تا هفت برابر خورشید و قطرشان پنج تا هشت برابر خورشید است (کاکس و مانکهاوس ، ص 6ـ7). پیرامون ستاره های اصلی خوشة پروین ، سحابیهایی از گونة بازتابی قرار دارند که بزرگترین آنها پیرامون ستاره های مائیا و مروپه اند ( > فهرست آسمان 2000 < ، ج 2، ص 297). قطر واقعی خوشة پروین حدود سیزده سال نوری است که با توجه به قطر زاویه ای آن ، حدود 420سال نوری با زمین فاصله دارد ( > سالنمای نجومی 1995 < ، همانجا). ستاره های خوشة پروین حدود هشتاد میلیون سال پیش شکل گرفته اند و با سرعت پنج کیلومتر در ثانیه از ما دور می شوند ( > فهرست آسمان 2000 < ، ج 2، ص 276).
بطلمیوس فقط چهار ستاره از شش یا هفت ستاره (قابل مشاهده با چشم غیرمسلح ) را در خوشة پروین مشخص کرده و آنها را ستارگان 30 تا 33 صورت فلکی ثور شماره گذاری کرده است (ص 363). صوفی نیز (ص 148) در این باره از بطلمیوس پیروی نموده ، با این تفاوت که شمارش آنها را از 29 آغاز کرده است . بیرونی (1373ـ 1375، ج 3، ص 1060) دو ستارة دیگر پروین را نیز به این فهرست افزوده و آنها را شمارة 33 و 34 دانسته است . به نوشتة صوفی (ص 145) عربها شش یا هفت کوکب را، که به شکل دانه های یک خوشة انگور گرد هم آمده اند، ثریا می نامند که به پارسی پروین است . به سبب پیوستگی آنها با یکدیگر، همگی را به منزلة یک کوکب قرار داده اند و اسم «نجم (النجم )» بر آنها نهاده اند و گاه همگی را «نجوم ثریا» می خوانند. مراد از واژة «النجم » در قرآن ( رجوع کنید به نحل : 16، النجم : 1، الرحمن : 6، طارق : 3) نیز از نظر برخی مفسران خوشة پروین (ثریّا) است ( رجوع کنید به تفاسیر، ذیل آیة اول سورة نجم ).
بیرونی از کسانی که خوشة پروین را شبیه سحابی می دانند انتقاد می کند. به نوشتة او (1373ـ1375، ج 3، ص 993) ثریا شبیه هیچکدام از سحابیها نیست ، ستاره های آن شش تاست و هیچ ناظری در شمارة آنها اختلاف ندارد. هفتمین ستارة خوشه را که برخی دیده و برخی ندیده اند در اروپا «پلیاد مفقود» می نامیدند. در دانش نجوم امروزی ، این احتمال مطرح شده است که پلیاد مفقود کم نور یا ناپدید شده باشد ( > دایرة المعارف نجوم مک گراو ـ هیل < ، ذیل "Pleiades" ).
ابن قتیبه در قرن سوم هجری نوشته است که در ثریا شش ستاره ظاهر است و در بین آنها ستاره های بسیار کم نور فراوان اند (ص 23). البته امروزه می دانیم که در آسمان صاف و تاریک می توان با چشم غیر مسلح ستاره های این خوشه را تا قدر شش مشاهده کرد. بر این اساس ، در شرایط مناسب رصدی ، با چشم غیرمسلح ، تا نُه ستاره در خوشة پروین می توان تشخیص داد. حتی برخی از رصدکنندگان در شرایط بسیار عالی رصدی ، تا 14 ستاره را با چشم غیرمسلح در خوشة پروین تشخیص داده اند (ورنبرگ ، ص 50). در نجوم دورة اسلامی ، درخشانترین ستارة این مجموعه «الوسط » نامیده می شده ، که به نامهای «الجوز» و «نیّرالثریا» نیز معروف بوده است (طباطبائی ، ذیل «الوسط »). ابوریحان بیرونی در التفهیم نوشته است : اعراب پروین را مانند سری با دو دست در نظر می گرفتند که دست بلندتر به سوی شمال دراز شده و در انتها به ستارة کفّالخضیب (بتا ـ ذات الکرسی ) می رسد (ص 104). ازینرو کفّالخضیب ، دست شمالی ثریا، را «کفّ الثریا» نیز نامیده اند (مصفّی ، ذیل «کف الخضیب ») و دست کوچکتر را که به سوی جنوب کشیده شده ، به دلیل کوچکتر بودن ، «کفّ الجَذْماء» نامیده اند (ابوریحان بیرونی ، 1362ش ، همانجا).
امروزه ، می دانیم که خوشة پروین از گونة خوشه های باز ستاره ای است و دست کم از مجموع 250 ستاره پدید آمده است (ورنبرگ ، ص 50 ـ51). این خوشه در > فهرست مسیه < با شمارة 45 (به اختصار 45 M ) رده بندی شده است و با قدر ظاهری کلی 2ر1، از لحاظ درخشندگی ظاهری ، سومین خوشة ستاره ای آسمان محسوب می شود ( > فهرست آسمان 2000 < ، ج 2، ص 275ـ284).
مختصات استوایی مرکز خوشة پروین ، بر اساس اعتدال سال 2000 میلادی ، عبارت است از بُعد: 3 ساعت و 47 دقیقه ؛ میل : َ7 ْ24 (همان ، ج 2، ص 276). ستاره های خوشة پروین در آسمان ، شبیه آبگردان کوچکی هستند که قطر زاویه ای کاسة آبگردان به اندازة قطر زاویه ای ماه (نیم درجه ) اما قطر زاویه ای کل خوشه حدود ْ2 است ( > سالنمای نجومی 1995 < ، ص 49 H ، همانجا). ستارگان این خوشه به رنگ سفید یا سفید مایل به آبی اند و جرم آنها حدود چهار تا هفت برابر خورشید و قطرشان پنج تا هشت برابر خورشید است (کاکس و مانکهاوس ، ص 6ـ7). پیرامون ستاره های اصلی خوشة پروین ، سحابیهایی از گونة بازتابی قرار دارند که بزرگترین آنها پیرامون ستاره های مائیا و مروپه اند ( > فهرست آسمان 2000 < ، ج 2، ص 297). قطر واقعی خوشة پروین حدود سیزده سال نوری است که با توجه به قطر زاویه ای آن ، حدود 420سال نوری با زمین فاصله دارد ( > سالنمای نجومی 1995 < ، همانجا). ستاره های خوشة پروین حدود هشتاد میلیون سال پیش شکل گرفته اند و با سرعت پنج کیلومتر در ثانیه از ما دور می شوند ( > فهرست آسمان 2000 < ، ج 2، ص 276).
«اهورامزدا گفت ای زرتشت اسپنتمان تو نباید که عهد و پیمان بشکنی
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2