08-12-2009, 04:44 PM
نام یک صورت فلکی نه چندان نمايان – كه به خاطر ستارگان كم سويي كه دارد ، در شهرهاي بزرگ هيچ قابل رويت و شناسايي نيست – انسان را به ياد قهرمان كبير يوناني هركول يا " هراكلس " ( heracules ) يا " هركولس " ( Hercules ) مي اندازد . او ماموريت داشت يك اژدهاي آبي چند سر را بكشد . اين نبرد نخست نا اميد كننده به نظر مي رسيد . به جاي هر سري كه هركول از بدن اژدها قطع مي كرد ، دو سر مي روئيد . تمام جانوران از هركول پشتيباني مي كردند ، مگر يك خرچنگ – كه از سوي الهه " هرا " ( hera ) كه از هركول نفرت داشت – فرستاده شده بود . اگرچه خرچنگ مرتب پاشنه پاي قهرمان را گاز مي گرفت ، ولي بالاخره او موفق شد بر اژدهاي بزرگ پيروز شود . پس از آن خرچنگ به پاس كمكهايش به الهه " هرا " از سوي او به شكل يك صورت فلكي ( سرطان) ( در زبان عربي كلمه سرطان به معني خرچنگ است) در آسمان جاي گرفت . جالب توجه است بدانيم خيلي بيشتر از آن مردم در اين صورت فلكي كه ستارگان درخشاني ندارد ، جانوري را با پوسته اي سخت ( لاك پشت مانند ) مجسم مي كردند . در بابل آن را به شكل لاك پشت و در مصر باستان آن را به صورت " اسكارابويس " ( skarabaeus ) سوسك مقدس مي ديدند .
بسياري از اقوام باستاني در صورت فلكي سرطان ، كه به خاطر ستارگان كم سويش مانند لكه كم رنگي در آسمان اثر مي گذارد ، دروازه اي را تصور مي كردند . آنها معتقد بودند كه روح آدميان از ميان اين دروازه از آسمان به زمين مي آيد .
در اوايل زمانهاي باستاني :خورشيد در انقلاب باستاني يعني زماني كه خورشيد به موقعيت حداكثر ميل شمالي خود ، در عرض جغرافيايي 23.4 درجه در موقع ظهر بالاي سر قرار مي گرفت،در صورت فلكي سرطان بود.اين خط به نام "مدار راس سرطان" نامگذاري شده است.
بسياري از اقوام باستاني در صورت فلكي سرطان ، كه به خاطر ستارگان كم سويش مانند لكه كم رنگي در آسمان اثر مي گذارد ، دروازه اي را تصور مي كردند . آنها معتقد بودند كه روح آدميان از ميان اين دروازه از آسمان به زمين مي آيد .
در اوايل زمانهاي باستاني :خورشيد در انقلاب باستاني يعني زماني كه خورشيد به موقعيت حداكثر ميل شمالي خود ، در عرض جغرافيايي 23.4 درجه در موقع ظهر بالاي سر قرار مي گرفت،در صورت فلكي سرطان بود.اين خط به نام "مدار راس سرطان" نامگذاري شده است.
هرکجا هستم باشم ، آسمان مال من است!