08-06-2012, 06:34 PM
در قسمتی دیگر از کتاب:
از زبان (بورابوریاش) پادشاه بابل: یک روز برای تماشای شیشه بزرگ کننده به برج (مردوک)رفته بودم این شیشه که تصور نمیکنم در هیچ نقطه از جهان باشد در بابل ساخته میشود و شیشه ایست ضخیم و بسیار شفاف مانند یک قطعه یخ درخشنده و بدون کدورت ولی وقتی انسان از پشت شیشه به چیزی نظر می اندازد بقدری انرا بزرگ مینماید که سبب وحشت میشود و روزیکه من برای دیدن شیشه رفته بودم موری را اوردند و من شیشه را به دست گرفتم و از پشت ان مور را نگریستم و نزدیک بود از وحشت بگریزم زیرا مورچه انقدر بزرگ شده بود که از حیث بزرگب جثه به یک اسب ابی شباهت داشت.
توضیحات خودم:
ایا واقعا این میتواند اولین ذره بین باشد ؟؟؟؟؟؟
یا سینوهه از زبان پادشاه اغراق کرده ؟؟؟؟؟؟
از زبان (بورابوریاش) پادشاه بابل: یک روز برای تماشای شیشه بزرگ کننده به برج (مردوک)رفته بودم این شیشه که تصور نمیکنم در هیچ نقطه از جهان باشد در بابل ساخته میشود و شیشه ایست ضخیم و بسیار شفاف مانند یک قطعه یخ درخشنده و بدون کدورت ولی وقتی انسان از پشت شیشه به چیزی نظر می اندازد بقدری انرا بزرگ مینماید که سبب وحشت میشود و روزیکه من برای دیدن شیشه رفته بودم موری را اوردند و من شیشه را به دست گرفتم و از پشت ان مور را نگریستم و نزدیک بود از وحشت بگریزم زیرا مورچه انقدر بزرگ شده بود که از حیث بزرگب جثه به یک اسب ابی شباهت داشت.
توضیحات خودم:
ایا واقعا این میتواند اولین ذره بین باشد ؟؟؟؟؟؟
یا سینوهه از زبان پادشاه اغراق کرده ؟؟؟؟؟؟
«اهورامزدا گفت ای زرتشت اسپنتمان تو نباید که عهد و پیمان بشکنی
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2
چه آن عهدی که تو با یک دروغ پرست بستی و
نه آن عهدی که با یک راستی پرست بستی
چه معاهده با هر دو درست است خواه یکتاپرست خواه مشرک»
مهریشت فقره 2