بیگ بنگ
#31
سلام وقت بخیر. [COLOR="#0000CD"]آیا سیارات فرا زمینی وجود دارد ؟[/COLOR] ( منظور از فرا زمینی سیاراتی بهتر و از نظر محیط آب و هوایی _ طبیعت و دیگر فرایندی که به انسان لذت می بخشد وجود دارد ؟ ).در کتب مذهبی آمده است که آدم و هوا از بهشت به زمین نیامده اند بلکه از سیاره ای در ماوراء زمین به اینجا منتقل شدند سیاره ای که مثل بهشت است و فکر کردن درباره آن کاری است بیهوده چون غیر قابل تصور است که از آن به نام بهشت یاد شده است البته در بعد مذهب و عقاید مذاهب بحث نمیکنم چون باید از نظر علمی اثبات شود @ فقط چون کمی شبیه نظریه دانشمندان بود عنوان کردم. به نظر من در اعماق کیهان نهفته شده است البته این نظریه _ نظریه ای بسیار محکم است که در ادیان مختلف درباره آن گفتگو می شود . جالب اینجاست که دانشمندان بسیار بزرگی از جمله آنها Martin Rees هم به این نتیجه رسیده اند که تنها زمین محل سکونتی راحت برای انسان نیست بلکه سیاراتی زمین گونه وجود دارد که انسان میتواند حتی بسیار راحت تر از زمین در آنجا زندگی کند ولی کجا هستند و در کدام قسمت کیهان قرار دارند سوالیست بی جواب برای دانشمندان . البته این یک نظریه است اما به نظر من نظریه ای محکم است زیرا اگر مسائل علمی را کنار بگذاریم در کتب مختلف ادیان هم همین موضوع گنجانده شده است . اما بدور از محاسبات پیچیده علمی وقتی انسان به کیهان پهناور فکر می کند به صورت ناخداگاه به نتیجه ای میرسد که امکان ندارد این جهان پهناور که از عالم ما و عالمیان تشکیل شده است فقط موجودی به نام انسان در آن حکم رانی کند و تنها محل زندگی او در این جهان پهناور زمین باشد . البته وقتی مینویسم عالم خودمان و عالمهای دیگر راحت نوشته و تلفظ می شود اما وقتی نه به عالمهای دیگه و نه به عالمی که در آن هستیم و نه به ابرخوشه و نه به خوشه بلکه وقتی فقط به عظمت کهکشان راه شیری فکر میکنم مغرم داغ میکنه دیگه حالا چه برسه به فراتر از آن . پس به نظر من البته که این نظریه بر گرفته از دانشمندان است در این عالمی که زندگی میکنیم احتمالا میلیونها و شاید هم میلیاردها سیارات زمین گونه و فراتر از آن وجود دارد . نظر شما چیست ؟
پاسخ
#32
شاید تصور جستجو در میلیاردها میلیارد کهکشان که به بزرگی میلیاردها میلیارد .....هستند پیدا کردن یه نقطه خیلی خیلی کوچیک و بازهم کوچک تر از آن مثل زمین و یا با کیفیت زمین بی اندازه سخت باشه اما کسی نمیتونه منکر وجودش باشه .(به قول دانشمندان عالم دریایی است که انسان قطره ای از آن را کشف نموده است ).به نظر من حتی اگر آدرس دقیقی از وجود یک سیاره مثل زمین را داشتیم بازهم دسترسی و گرفتن اطلاعات از آن به سادگی میسر نبود . در اینکه سیاراتی مثل زمین وجود دارند شکی نمیتوان داشت اما اینکه انسان بتونه این سیارات را شناسایی کنه امر ساده ای نیست .هر چند عاقبت جوینده یابنده است .
پاسخ
#33
اول شما ادرس این جمله که ادم وحوا از بهشت نیامده است رو بده ببینم کجا همچنین چیزی نوشته؟
از نظر اب وهوا و شرایط که بشه در اون زنگی کرد کلی سیاره هست که حتی تلسکوپ کپلر هم بعضی هاشون رو پیدا کرده و اینها دسته بندی شده هستن
منظور شما دقیقا چیه می خواین بگین در سیارات دیگر انسان زندگی میکنه؟
پاسخ
#34
آدرس نیامدن آدم و حوا از بهشت : کتاب حیات القلوب از علامه قمشه ای و علامه شیخ محمد تقی جعفری

موضوع : خلقت انسان و زندگی انبیاء

این دو کتاب قدیمی که در دو جلد ارائه شده است کتابهایی نادر و کمیاب هستند . امیدوار هستم گیرت بیاد و دانسته هایی را که اغلب مردم به صورت غلط به آن اعتقاد دارند متوجه بشی .

من نمیخوام بگم که در سیارات دیگه هم انسان زندگی میکنه بلکه منظورم این بود که سیاراتی وجود دارد که از نظر آب و هوایی و امکانات محیطی بسیار فراتر از زمین هستند بطوری که اگر ما آنها را با چشم ببینیم فکر میکنیم بهشتی است که وعده آن در کتب مذهبی داده شده .
پاسخ
#35
اگر چه تصورات ما سعی در به تصویر کشیدن انفجار بزرگ به عنوان یک رویداد متمرکز دارند ولی باید این مسئله را در ذهن به خاطر بسپاریم که انفجار بزرگ در یک محل خاص روی نداده است بلکه حجم کلی عالم را دربر گرفته است . ماده ای که ما از آن ساخته شده ایم بخشی از انفجار بزرگ است ، پس ما در داخل بقایای آن رویداد هستیم و عالم به انبساط خود در پیرامون ما ادامه می دهد . ما نمی توانیم به جهت ویژه ای اشاره کرده و بگوییم انفجار بزرگ در آنجا اتفاق افتاده است . انفجار بزرگ همه جا رخ داده است .

اگر چه انفجار بزرگ در زمان های خیلی دور روی داده است ولی این نظریه پیش بینی می کند که ما می توانیم به علت محدود بودن سرعت نور آن را آشکار سازی کنیم . وقتی به یک کهکشان دور نگاه می کنیم نمی توانیم حالت فعلی آن را ببینیم بلکه وضعیت آن در گذشته بسیار دور برای ما قابل مشاهده است . ما دورترین کهکشان ها را می بینیم آنطور که آنها به سرعت پس از آشفتگی انفجار بزرگ شکل گرفتند،. جهت دید ما مهم نیست چونکه در داخل انفجار قرار داریم و در اطراف ما در هر جهتی کهکشان وجود دارد .

فرض کنیم که حتی به دورتر هم نگاه کنیم و از دورترین اجرام هم بگذریم ، به زمانی بر می گردیم که ابرهای آتشین ماده درون توپ آتشین در حال انفجار بودند . از این فواصل خیلی طولانی نوری را دریافت می کنیم که توسط گاز داغ به سرعت پس از آغاز انفجار گسیل شده بود . باز هم جهت دید ما در فضا اهمیت ندارد . زیرا درون انفجاری هستیم که توسط دیوار بلندی از آتش احاطه شده است . تابشی که از این فاصله به ما می رسد دارای یک انتقال قرمز بسیار بزرگ است . انتقال قرمز برای دورترین کهکشان های مرئی در حدود 1 و در مورد اختر نماها در حدود 4 می باشد . ولی تابش دریافت شده از توپ آتشین انفجار بزرگ دارای انتقال قرمزی در حدود 1000 می باشد . بنابراین نور گسیل شده توسط توپ آتشین به صورت یک تابش فرو سرخ و امواج رادیویی کوتاه به زمین می رسد . این نظریه پیش بینی می کند که ما خواهیم توانست این تابش را آشکار سازی نماییم .
پاسخ
#36
naruto sh نوشته: اگر چه تصورات ما سعی در به تصویر کشیدن انفجار بزرگ به عنوان یک رویداد متمرکز دارند ولی باید این مسئله را در ذهن به خاطر بسپاریم که انفجار بزرگ در یک محل خاص روی نداده است بلکه حجم کلی عالم را دربر گرفته است . ماده ای که ما از آن ساخته شده ایم بخشی از انفجار بزرگ است ، پس ما در داخل بقایای آن رویداد هستیم و عالم به انبساط خود در پیرامون ما ادامه می دهد . ما نمی توانیم به جهت ویژه ای اشاره کرده و بگوییم انفجار بزرگ در آنجا اتفاق افتاده است . انفجار بزرگ همه جا رخ داده است .

اگر چه انفجار بزرگ در زمان های خیلی دور روی داده است ولی این نظریه پیش بینی می کند که ما می توانیم به علت محدود بودن سرعت نور آن را آشکار سازی کنیم . وقتی به یک کهکشان دور نگاه می کنیم نمی توانیم حالت فعلی آن را ببینیم بلکه وضعیت آن در گذشته بسیار دور برای ما قابل مشاهده است . ما دورترین کهکشان ها را می بینیم آنطور که آنها به سرعت پس از آشفتگی انفجار بزرگ شکل گرفتند،. جهت دید ما مهم نیست چونکه در داخل انفجار قرار داریم و در اطراف ما در هر جهتی کهکشان وجود دارد .

فرض کنیم که حتی به دورتر هم نگاه کنیم و از دورترین اجرام هم بگذریم ، به زمانی بر می گردیم که ابرهای آتشین ماده درون توپ آتشین در حال انفجار بودند . از این فواصل خیلی طولانی نوری را دریافت می کنیم که توسط گاز داغ به سرعت پس از آغاز انفجار گسیل شده بود . باز هم جهت دید ما در فضا اهمیت ندارد . زیرا درون انفجاری هستیم که توسط دیوار بلندی از آتش احاطه شده است . تابشی که از این فاصله به ما می رسد دارای یک انتقال قرمز بسیار بزرگ است . انتقال قرمز برای دورترین کهکشان های مرئی در حدود 1 و در مورد اختر نماها در حدود 4 می باشد . ولی تابش دریافت شده از توپ آتشین انفجار بزرگ دارای انتقال قرمزی در حدود 1000 می باشد . بنابراین نور گسیل شده توسط توپ آتشین به صورت یک تابش فرو سرخ و امواج رادیویی کوتاه به زمین می رسد . این نظریه پیش بینی می کند که ما خواهیم توانست این تابش را آشکار سازی نماییم .

این همیشه برای من سوال بوده که اگه ما از دل این اتفاقات بیرون اومدیم، پس چرا نوری از 14 میلیارد سال پیش رو میبینیم؟
مثل اینه که من نوری از اتفاقی که چند دقیقه قبل در فاصله چند متری من افتاده رو ببینم.
پاسخ
#37
Regulus نوشته: این همیشه برای من سوال بوده که اگه ما از دل این اتفاقات بیرون اومدیم، پس چرا نوری از 14 میلیارد سال پیش رو میبینیم؟
مثل اینه که من نوری از اتفاقی که چند دقیقه قبل در فاصله چند متری من افتاده رو ببینم.

بله من هم همینطور فکر میکنم:confused: به نظر شما میشه اینطور تصور کرد که اگر یک عالم شامل میلیاردها میلیارد کهکشان باشه و هزاران نوع عالم در کیهان وجود داشته باشه و عالم ما یکی از این عالمها باشه انفجار بزرگ میتونه برای هریک از این عالم ها اتفاق افتاده باشه ( منظورم اینه که هر عالم توسط یک انفجار بوجود اومده باشه ):confused::confused::confused:
پاسخ
#38
naruto sh نوشته: بله من هم همینطور فکر میکنم:confused: به نظر شما میشه اینطور تصور کرد که اگر یک عالم شامل میلیاردها میلیارد کهکشان باشه و هزاران نوع عالم در کیهان وجود داشته باشه و عالم ما یکی از این عالمها باشه انفجار بزرگ میتونه برای هریک از این عالم ها اتفاق افتاده باشه ( منظورم اینه که هر عالم توسط یک انفجار بوجود اومده باشه ):confused::confused::confused:
یه نظریه ای هست، اگر اشتباه نکنم اسمش نظریه تورمی بود.
میگفت جهان ها از دل جهان های بزرگتر بوجود میان.
دلیلش دقیقا یادم نیست.
به هر حال میگفت بیگ بنگ همون لحظه تشکیل یک یا چند جهان از فروپاشی یه جهان بزرگتر هست.
پاسخ
#39
در اوسط دهه 1960 دو فیزیکدان تجربی به نامهای آرنونپزیاس و روبرت ویلسون از یک آنتن شاخدار برای اندازه گیری روشنایی رادیویی آسمان استفاده کردند . اندازه گیری آنها نوفه ویژه ای را در سیستم نشان داد. پس از بازسازی گیرنده و ادامه آشکارسازی نوفه این مسئله را با یک جفت کبوتر ساکن در درون آنتنها توضیح دادند . آنها کبوتران را به دام انداختند و دوباره آنها را در مکان قرار دادند و پاکسازی ریزشها را آغاز کردند . شاید آنها از کار بیشتر لذت میبردند اگر می دانستند که جایزه نوبل 1978 فیزیک را بخاطر کشفی که برایش زحمت کشیدند از آن خود خواهند کرد .

وقتی که آنتن تمیز شد روشنایی آسمان را در طول موجهای رادیویی اندازه گیری کرده و نوفه رادیویی سطح پایینی را یافتند . کبوتران بیگناه بودند ولی چه چیزی باعث سیگنال شد :confused:

تفسیر نوفه رادیویی به سال 1948 باز میگردد هنگامی که جرج گاموف پیشبینی کرد که مراحل اولیه انفجار بزرگ بسیار داغ بوده است و مقدار زیادی از تابش جسم سیاه را باعث می شود . یک سال بعد فیزیکدانانی با نامهای رالف آلفر و روبرت هرمان ثابت کردند که انتقال قرمز بسیار بزرگ باعث افزایش طول موجها شده و ابرهای گازی انفجار بزرگ را در نظر خیلی سرد نشان می دهد . در اوخر دهه 1940 هیچ راهی برای شناسایی این تابش وجود نداشت ولی در اواسط 1960 رابرت دیک در پرینستون نظریه های خود را توسعه داد و نتیجه گرفت که تابش به حد کافی برای آشکار سازی قوی می باشد . دیک و همکارانش ساخت یک دریافت گیرنده را برای جستجو آن آغاز کردند .

وقتی پنزیاس و ویلسون خبر کار دیک را در یک مکالمه تلفنی اتفاقی شنیدند نوفه ای را که بصورت تابش از سوی انفجار بزرگ آشکارسازی کرده بودند با عنوان تابش زمینه نخستین تشخیص دادند .
جهان های حبابی
پاسخ
#40
درباره پیدایش جهان فرضیات زیادی است اما سه مورد از آنها اساسی است .

1. همگنی
2. همسانگردی
3. عمومیت

همگنی : فرضیه ای است که بیان میکند ماده به طور یکنواخت در سرتاسر جهان گسترده شده است . این مسئله در مقیاس کوچک درست نیست . چون ما میتوانیم ماده را بصورت متمرکز در سیارات ، ستاره ها و کهکشان ها مشاهده کنیم . همگنی به توزیع در مقیاس بزرگ اشاره دارد . اگر عالم همگن باشد میتوان از کهکشان های منفرد صرف نظر کرد و به ماده به عنوان یک گاز پراکنده شده یکنواخت فکر کنیم که در آن در هر ذره خوشه ای از کهکشان هاست . مشاهدات اخیر نشان میدهد که عالم فقط در مقیاس های بزرگ میتواند همگن باشد .

همسانگردی : فرضیه ای است که بر اساس آن عالم در جهت یکسان به نظر میرسد . در مقیاس کوچک این فرضیه درست نیست ولی اگر ما از تغییرات محلی مانند کهکشانها و خوشه کهکشانی چشم پوشی کنیم عالم در هر جهت یکسان به نظر میرسد . برای مثال باید تعداد یکسانی از کهکشانها را در هر جهت ببینیم . مشاهدان نشان میدهد که عالم در مقیاس بزرگ همسانگرد است .

عمومیت : فرضیه ای است که با راحت ترین روش مورد بازبینی قرار گرفته است . فرضیه عمومیت دربر گیرنده قوانین فیزیکی است که ما بر روی زمین میشناسیم و در همه جای عالم اعمال می شود . اگر چه شاید این مسئله در ابتدا بدیهی به نظر میرسد ولی بعضی از ستاره شناسان عمومیت را با نشان دادن این که هنگامی که ما به فضا نگاه میکنیم به زمان گذشته نظر انداخته ایم ، مبادله می کنند . اگر قوانین فیزیک با گذشت زمان تغییر پیدا کنند ممکن است وقتی به کهکشانهای دور نگاه می کنیم ، اثرات ویژه ای را ببینیم . در حال حاضر فرض خواهیم کرد که قوانین فیزیکی مشاهده شده بر روی زمین در هر جایی از عالم اعمال می شوند .
جهان های حبابی
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان