| صورت های فلکی آسمان |
#1
[COLOR="#FF0000"][B]با سلام و خسته نباشید خدمت کاربران محترم

در این تایپیک قصد دارم تا آنجایی که می تواندم صورت های فلکی را معرفی کنم.سعی میکنم هر روز چند تا صورت را معرفی میکنم.
لطفا جواب ندهید تا تایپیک کمی مرتب باشد.[/COLOR]
[/B]
پاسخ
#2
جبار/شکارچی/بزرگ منش/orion
یکی از زیبا ترین و مشخص ترین صور فلکی که در این شب ها قادر به دیدن آن هستیم صورت فلکی جبار (بزرگ منش,شکارچی) هست.

[عکس: oriongfr.jpg]

این صورت فلکی دارای چندین ستاره است اما هشت ستاره ی آن پرنورتر و مشخص تر از بقیه هستند.
بهترین راه تشخیص آن از بقیه ی صورت های فلکی پیدا کردن سه ستاره ی کنار هم آن است که کمربند شکارچی را تشکیل می دهند .
رجل الجبار(ستاره ی پایین سمت راست)و ابط الجوزا (ستاره ی بالایی سمت چپ) دو ستاره ی پر فروغ این صورت اند .رجل الجبار هفتمین ستاره ی پر نور آسمان به لحاظ روشنی ظاهری است .در واقع این ستاره درخشنده ترین ستاره ی کهکشان ما است.هر گاه رجل الجبار به فاصله ی خورشید از زمین بود و نه پانصد سال نوری 21000 مرتبه از خورشید پر نور تر به نظر می آمد.رجل واژه ای عربی به معنای پا و پای شکارچی را مشخص می کند.ابط الجوزا به رنگ نارنجی روشن زیر بغل شکارچی را نشان می دهد و به چند دلیل متمایز است.این ستاره نخستین ستاره ای بود که قطر آن از طریق اندازه گیری مستقیم با استفاده از وسیله ی نبوغ آمیزی به نام تداخل سنج تابه ای به دست آمد. این ستاره یکی از بزرگترین ستاره های شناخته شده است و قطر آن تقریبا 800 برابر قطر خورشید است .مدار زمین کاملا در دل ستاره جای می گیرد این ستاره به دلیل تغییرات پیوسته ای که درونس روی می دهد شایان توجه است قطر آن مثل بادکنکی که باد و خالی شود متناوبا افزایش و کاهش می یابد.
بین ابطل الجوزا و رجل الجبار سه ستاره است از قدر دوم به فاصله ی مساوی از هم که کمربند جبار را مشخص می کند.
شیئ بسیار جالب توجهی در شمشیر جبار(چند ستاره ی نسبتا پرنور واقع شده در فاصله ی میان کمربند جبار و دو ستاره ی تشکیل دهنده ی پای آن) قرار دارد .در آنجا چشم برهنه ستاره ی محو ابر مانندی را مشاهده می کند ; مطالعه ی دقیق تر نشان می دهد که این جسم سحابی بزرگ جبار است ; توده ی عظیمی از گاز و غبار که درحالت انگیزش دائمی است و جرم آن به 10000 برابر جرم خورشید براورد می شود این سحابی بر اثر نور ستاره ی تتای جبار که در نزدیکی مرکز این ابر وسیع قرار دارد , دیده می شود .تتای جبار دز واقع از چهار ستاره تشکیل شده است که ذوزنقه ای را می سازند.
[عکس: 9F7_m42_christensen.jpg]
تصویر سحابی جبار

جبار در افسانه ها
در باره ی جبار که نام لاتین آن اریون است افسانه های زیادی وجود دارد بنابر یکی از افسانه ها اریون لاف آن زد که هیچ جانوری نمی تواند بر وی چیره شود . او جان خود را بر سر این لاف گذاشت.عقربی که ژوپیتر آن را فرستاده بود او را کشت .الهه دیانا دل بر اریون بسوخت و او را به آسمان برد و در مکانبی دور از عقرب به دوری نیمی از آسمان جای داد.
جبار را اغلب به صورت مردی که گردی در یک دست و پوست شیری یا سپری در دست دیگر دارد تصویر می کنند.
[عکس: 101997.jpg]

----------------
معرفی جبار : (سایت هفت آسمان)

بدرستی که زیباترین وچشمگیرترین صورت فلکی زمستانی صورت فلکی جبار یا شکارچی با ستاره های برجسته کمر٬پاوشانه هایش می باشد.افسانه هایی که درباه این صورت فلکی بزرگ آسمان بر سر زبانهاست ، آنقدر زیادند که خود به تنهایی می توانند کتابی را به وجود آورند .
نام این صورت فلکی به ترکیب ستاره هایش بسیار نزدیک است واز هزاران سال پیش شناخته شده بوده است.یک شکارچی که وسیله شکار در دست دارد ویک شمشیر در کمر ..ستاره آلفای آن یعنی ستاره ابط الجوزا ابرغولی است که قطرش از مدار چرخش سیاره مریخ بدور خورشید بزرگتر است.ستاره بتای آن هم ابرغولی است که رجل یا رجل الجوزا( رجل به معنای پا در زبان عربی)نام دارد. سحابی تاریک معروف کله اسبی هم در محدوده آن قراردارد.
چنین به نظر می رسد که هر گاه عقرب طلوع می کند ، این صورت فلکی در حال فرار است . برابر افسانه ای دیگر ، جبار ( شکارچی ) سرنوشتی به مراتب بدتر داشته است . می گویند روزی او " آرتمیس " الهه شکار را هنگام شنا در آب غافلگیر کرد ، آرتمیس از این واقعه عصبانی شد و شکارچی را به صورت گوزن در آورد . آنگاه سگهای شکاری او نتوانستند شکارچی را باز شناسند و وی را تکه تکه کردند و از هم دریدند . پس از آن جبار به همراه سگها به شکل صورت فلکی به آسمان صعود کرد و به واقع در آسمان می توانید کلب اکبر و کلب اصغر را با ستارگان اصلی باشکوهشان شعرای یمانی و شعرای شامی مشاهده کنید و به تحسین زیبایی و شکوه آنها بپردازید .
در داستان دیگر جبار ، معشوق آرتمیس یا " آروارا " ( aurora ) ، الهه سرخ فام بامداد ، انگاشته می شود . می گویند الهه شکار آرتیمیس ، که وظیفه نور افشانی ماه را نیز بر عهده داشت ، به خاطر جبار فراموش کرد ، نور ماه را بتاباند . خدای خورشید از این موضوع چنان عصبانی شد ، که شکارچی را با تابش اشعه های نورانی خود نابینا کرد . بر اساس این افسانه آرتمیس خود از روی اشتباه جبار درمانده را مورد اصابت تیر قرار داد . او برای آن لااقل بخشی از این بی عدالتی را جبران کند ، از پدرش ، زئوس خواست که شکارچی یا جبار را با سگهایش و شکاری که کرده بود ، یعنی خرگوش ( صورت فلکی ارنب ) ، به آسمان منتقل کند .
در بابل باستان مردم در صورت فلکی جبار نقش خدایی را می دیدند ، که سنگهای قیمتی و جواهرات را خلق می کرد . در واقع هم ستاره نورانی قرمز رنگ " یدالجوزا " و ستاره نورانی سفید متمایل به آبی " رجل الجوزا " یاقوت و الماس را به خاطر انسان می آورند .
انسان می تواند در صورت فلکی جبار حتی با چشم معمولی و غیر مسلح هم پدیده های پیدایش و فنا را در کیهان مشاهده کند . زیر ستارگان مشخص کمربند صورت فلکی جبار تحت شرایط دید خوب می توان سحابی کوچک (M42)را که سحابی جبار نام دارد و یک سحابی نشری است تشخیص داد . در این مکان امروزه هنوز هم خورشیدهای جدیدی به وجود می آیند . " یدالجوزا " ، ستاره شانه چپ جبار ، برعکس ، خورشیدی در حال مرگ است ، که در مبارزه با مرگ ، کاملا" بادکرده و متورم شده است . شاید این ستاره ، بزودی با انفجاری بزرگ ، یعنی با یک انفجار ابرنواختر ، نابود شود .

[عکس: costori.gif]
پاسخ
#3
● سوسمار (Lac) مارمولک – بزمجه

[عکس: 93ce4d377b1452c8d7595837071bae71.jpg]
زمان رسیدن به نصف النهار : ۱۸ مهر؛
مساحت : ۲۰۱ درجه مربع
صورت فلکی سوسمار یک صورت فلکی نسبتاً جدید است که در سال ۱۶۸۷ به وسیله ستاره شناس آلمانی، یوهانس هولیوس برای پرکردن منطقه خالی بین دجاجه و آندرومدا، معرفی شده است. او این بخش را سوسمار و یا سمندر آبی نامید. بر خلاف اندازه کوچکش، به لحاظ قرار گرفتن در لبه نوار کهکشان راه شیری، دارای اجرام عمقی بسیاری از نوع خوشه های باز می باشد.
▪ستاره ها
همه ستارگانش از قدر چهارم یا ضعیف ترند.
[عکس: lac1t.gif]
پاسخ
#4
دب اکبر/خرس بزرگ/Ursa Major
[عکس: dob.jpg]

سایت هفت آسمان:
یکی از بزرگترین صورتهای فلکی است وشکل آن در اسناد قدیمی ستاره شناسی به صورت یک خرس بزرگ ترسیم شده است. هفت ستاره پرنور آن که در میان مردم شناخته شده است به شکل یک ملاقه یا آب گردان بزرگ است ودر قسمت پشت و دم خرس بزرگ قرار دارد.این صورت فلکی در اواخر فروردین ماه به بهترین وضعیت رصدی می رسد.

این هفت ستاره با نام هفت برادران نیز درمیان مردم شناخته می شود (گرچه بسیاری نیز بطور اشتباه آن را با نام بادبادکی می شناسند). امتداد دو ستاره جلویی وپرنور با نامهای دبه و مراق به ستاره قطبی میرسد.ستاره دوم ازسمت دسته ملاقه عناق نام دارد ودارای یک همدم نزدیک بانام سها (soha)می باشد.از زمانهای قدیم دیده شدن این ستاره همدم معیاری بوده است برای وضعیت دید افراد. کهکشانهای بسیاری از جمله دو کهکشان معروف با شماره های m81 وm82 در محدوده آن قرار دارد.
در یونان و بابل قدیم ، همچنین در هندوستان و آمریکای شمالی ، مردم در مشهورترین صورت فلکی ، که ما ستارگان اصلی آن را اغلب " ارابه بزرگ " می نامیم ، تصویر خرسی نر یا ماده را می دیدند .
معروفترین افسانه یونانی خرسها ، که به گونه های مختلفی روایت می شود ، افسانه زئوس و کالیستوی زیباست . پدر خدایان ، زنوس ، عاشق این دختر زیبا شده بود ، که البته امر پیامدهایی را در بر داشت . کالیستو از زئوس پسری به نام " آرکاس " به دنیا آورد که بعدها شکارچی ممتازی شد . چون " هرا " ، همسر زئوس ، از داستان عشق و عاشقی آن دو خبردار شد ، بسیار خشمگین شد و کالیستو را به صورت خرس ماده را دید و می خواست آن را شکار کند . او خبر نداشت که این خرس در واقع مادر خود اوست . زئوس در آخرین لحظه موفق شد ، تیر آرکاس را از مسیرش منحرف کند . او برای این که در آینده از کالیستو محافظت کند ، آرکاس را به خرس نر جوانی تبدیل کرد و مادر و پسرش را به آسمان به شکل صورتهای دب اکبر و دب اصغر به آسمان انتقال داد .
بر اساس افسانه ای دیگر ، می گویند خود ، کالیستو را به شکل خرس ماده ای ، و پسر کالیستو یعنی آرکاس در این افسانه صورت فلکی محافظ خرس یا عوا شمرده می شود . از آنجایی که صورت فلکی دب اکبر هرگز غروب نمی کند ، مردم بر این باور بودند که خدایان ممنوع کرده اند که خرس ماده ، در اقیانوس ، یعنی در جایی که او هرگز غرق نمی شود ، شنا کند .
رومیان قدیم در ستارهای نورانی دب اکبر ، هفت گاومیش کشنده گاو آن را می دیدند ،که گاو چران ، یعنی صورت فلکی عوا آنها را تعقیب می کند .
رومیان به هر حال صورت فلکی عوا را قبل از هر چیز ، شبانی می دانستند که خیش یا گاوآهنی را که توسط گاومیشها کشیده می شد ، اختراع کرده بود . به این ترتیب این صورت فلکی نمودار سیر تکاملی زندگی بشر از زندگی کوچ نشینی به جامعه ساکن در یک منطقه نیز به حساب می آید . در انگلستان قدیم مردم در نورانی ترین ستارگان دب اکبر ، ارابه شاه " آرتو " ( king Arthur : قهرمان افسانه ای انگلستان که می گویند شاه بریتانیایی ها در قرن ششم میلادی بوده است) را می دیدند . این صورت فلکی را مردم انگلستان " ارابه چارلز " نیز می خواندند و به این صورت " چارلز کبیر " ( charles the great : شارلمان ، معروف به چارلز کبیر ، چارلز اول پادشاه فرانسه و انگلستان در سال های 768 تا 814 میلادی) را به خاطر می آوردند . به این ترتیب بود که صورت فلکی " ارابه بزرگ " به طریق مختلف و به آرامی در تاریخ اقوام گوناگون شکل گرفت .
اقوام زیادی نیز در این صورت فلکی نقش خیش یا گاوآهنی را می دیدند ، که یک کشاورز ، مثلا صورت فلکی عوا آن را دنبال می کرد . آمریکاییها دب اکبر را " ملاقه بزرگ " ( big dipper )نیز می خوانند .
[عکس: costuma.gif]

دید کلی
هفت ستاره پر نور ، نقش دب اکبر (آب گردان) را پدید می*آورد، چهار ستاره که کاسه را تشکیل می*دهند با نامهای دبه ، مراق ، فخذ و مغرز معروفند که همگی اسامی عربی هستند: دبه به معنای خرس است و مراق به معنی گرده ، فخذو مغرز به ترتیب ران و بن دم خرس هستند. ستارگانی که دسته آب گردان را تشکیل می*دهند به نامهای قائد ، عنان و جون موسومند که باز هم نامهایی عربی به معانی جلودار و بزغاله هستند. معنای دقیق جون هنوز مورد اختلاف است. در نزدیکی عناق ستاره کوچک سها قرار دارد. اعراب این دو ستاره را اسب و سوار می*نامیدند و از ستاره*ها برای آزمون دید خوب استفاده می*کردند.




مقیاس فواصل زاویه*ای
مواضع ستارگان بر حسب زاویه یا قوس بیان می*شود. فاصله زاویه*ای که به درجه سنجیده می*شود زاویه یا قوسی است که راس آن نقطه دید ناظر است. اندازه گیری زوایای کوچک در آسمان دارای اهمیت است قطر ماه در حدود نیم درجه است که بطور رسمی*تر بدین صورت بیان می*شود: زاویه یا قوسی که قطر ماه تمام با آن به چشم ما می*آید 0.5 است. 2.3 فاصله زاویه*ای دیگر که اغلب مورد استفاده قرار می*گیرند، فاصله میان دبه و مراق است که نزدیک به پنج درجه می*باشد. در فاصله بین این دو ستاره می*توان ده ماه را کنار هم جای داد.
[عکس: animation_ursa.gif]
افسانه*ها
یکی از نخستین نامهایی که به این صورت فلکی داده شد خرس بزرگ بود و نامهای عربی به معنای ران ، گرده و غیره قسمتهای مختلف بدن خرس را بیان می*کنند. دلیل این نام روشن نیست، زیرا که ناظر به دشواری می*تواند طرح بدن خرس یا حیوان دیگری را در این صورت تصویر کند. بنابر افسانه*ای کهن ، خرس نشان دهنده کالیستو ، دختر شاه آرکادیا و معشوقه ژوپیتر بود و ژوپیتر برای حفاظت از او وی را به صورت خرسی در آورد و بر آسمانها نهاد.

بنابر افسانه*ای دیگر ، روح بزرگ ، را با قصد و عمد بر آسمان نهاد تا گاه شمار خرسهای زمینی باشد. در نیم سالی که خرس بزرگ بر ارتفاعی کم جای دارد، همه خرسهای زمینی در غارهای خود می*مانند و خود را گرم نگه می*دارند. وقتی که خرس بزرگ در آسمان اوج می*گیرد، خرسها نیز غارهایشان را ترک می*گوبند زیرا تابستان آغاز شده است.







نامهای دیگر
نامهای دب اکبر و آب گردان هنوز مصطلح هستند. نام علمی این صورت فلکی ترجمه لاتینی خرس بزرگ یعنی Ursa Major است. در انگلستان این صورت را گاو آهن یا ارابه گویند. اگر بخواهیم دقیق باشیم اصطلاح آب گردان را باید به هفت ستاره پر نور و اصطلاح دب اکبر یا Ursa Major را به همه ستاره*های این صورت اطلاق کرد. اما اغلب این دو اصطلاح را به جای هم بکار می*برند.
روشنی ظاهری ستارگان
روشنی ظاهری هفت ستاره آب گردان باهم فرق می*کند. پر نورترین آنها جون و کم فروغ*ترینشان مغرز است. این مطلب بطور فنی ، بر حسب قدر ظاهری بیان می*شود: جون کمترین قدر ظاهری (1.7) و مغرز بیشترین قدر ظاهری (3.4) را دارد.
[عکس: sovardoakbar.jpg]
طبقه بندی ابرخس بر اساس روشنی ستارگان
منجمان یونان باستان ستاره*های مرئی را بر حسب روشنی ظاهریشان به شش گروه تقسیم می*کردند. این طبقه بندی اولیه هنوز هم کم و بیش معتبر است. افتخار این طبقه بندی به ابر خس که در قرن دوم قبل از میلاد در جزیره رودس می*زیست داده می*شود.

او پر نورترین بیست ستاره*ای را که می*شناخت بطور دلخواه ستارگان قدر اول نامید، پنجاه ستاره بعدی به ترتیب روشنی ظاهری ستارگان قدر دوم نامیده شدند و الی آخر نام قدر ششم به چند صد ستاره*ای داده شد که به دشواری قابل رؤیت با چشم انسان معمولی بودند. بدین طریق یک طبقه بندی کاملاً اختیاری بر اساس روشنی بدست آمد، اما این قدرها صرفاً قدرهای ظاهری هستند. برخی از ستارگان در واقع پرنورند، ولی به سبب فاصله زیادشان کم نور به نظر می*رسند.
قسمت بندی اعشاری قدرهای ظاهری
تقسیم بندی اعشاری ، در قرن نوزدهم ارائه شد. در این طبقه بندی روشنی ظاهری ستاره*ای از قدر 5.5 حد وسط روشنی ستاره*ای از قدر 6.0 است. همینطور وقتی می*گوییم ستاره قطبی (جدی) از قدر 1.2 است. بدین معنی است که روشنی ظاهری آن مختصری کمتر از روشنی ستاره*ای از قدر 2.0 می*باشد. روش اعشاری تعیین قدرها هر چه وسیعتر بکار رفته و دقیقتر شده است.


[عکس: ursamajor.JPG]

رابطه میان قدر ظاهری و روشنی ظاهری
رابطه ساده*ای میان قدر ظاهری و روشنی ظاهری وجود دارد. این رابطه بر قانونی روان فیزیکی مبتنی است که هرگاه محرک مثلاً روشنی به صورت یک تصاعد هندسی نظیر 1 ، 2 ، 4 ، 8 ، 16 ، 000 افزایش یابد احساس حاصل از آن به صورت یک تصاعد حسابی ، 1 ، 2 ، 3 ، 4 ، 5 ، 0000 زیاد می*شود. از این قانون بطور تجربی تعیین شد که ستارگان قدردوم ، 2.5 ( به عبارت دقیقتر 2.512) برابر روشنتر از ستارگان قدر سوم هستند. همینطور ستارگان قدر سوم ، 2.512 برابر روشنتر از ستارگان قدر چهارم هستند و الی آخر.
مقادیر صفر و منفی قدر ظاهری
بیست ستاره*ای که بدواً ستارگان قدر اول به شمار آمدند، بعدها مجدداً دسته بندی شدند. این کار از آنرو ضرورت داشت که برخی از این ستارگان بسیار پر نورتر از دیگران بودند. ستارگان پر نورتر این گروه با قدرهای 0.7 ، 0.8 ، 0.9 و غیره تا صفر و اعداد منفی مشخص گردیدند. ستاره*ای که شب هنگام بیشترین روشنی ظاهری را دارد شعرای یمانی است. قدر ظاهری آن 1.6- است. در این مقیاس قدر ظاهری خورشید بسیار زیاد است، 26.7-.




تعیین قدرهای ظاهری
روش تعیین قدر ستارگان از طریق رصد نسبتاً ساده است، با داشتن تجزبه نسبتاً دقیقی (دقتی در حدود 0.1 یک قدر) می*توان بدست آورد. این روش بطور وسیع مورد استفاده منجم آلمانی فریدریش آرگه لاندر و همکارانش در تهیه فهرست بزرگ ستارگان کاتالوگ ب. د. (ب.د. علامت اختصاری عنوان آلمانی این فهرست bonner durchmunsterung - کاتالوگ بن است) قرار گرفت. در این روش رصد کننده روشنی ظاهری یک ستاره را با دو یا چند ستاره مجاور که قدرشان معلوم است مقایسه می*کند. به این ترتیب ستاره*ای که اندکی کمسوتر از ستاره مجاوری از قدر 2.4 و اندکی پر نورتر از ستاره*ای از قدر 2.6 است، با قدر 2.5 مشخص می*شوند. در استفاده از این روش باید مطمئن بود که:


ستاره*ای که می*خواهیم قدر آن را بسنجیم و ستارگانی که قدرشان معلوم است، فواصل کم و بیش برابری از افق دارند.
ستارگانی که قدرشان معلوم است، تا حد امکان نزدیک به ستاره*ای باشند که باید سنجیده شود.
یکی از ستارگانی که قدرشان معلوم است اندکی پر نورتر و دیگری اندکی کمتر از ستاره مورد سنجش باشد.
حرکات ظاهری روزانه ستارگان
همه می*دانند که خورشید به ظاهر در مشرق طلوع می*کند قوسی را در آسمان می*پیماید و در مغرب غروب می*کند. ستارگان نیز به ظاهر قوسهایی را (از سمت شرقی افق به سمت غربی آن) در آسمان طی می*کنند. یک دوران کامل 23 ساعت و 56 دقیقه و 4.09 ثانیه طول می*کشد. این را به سهولت می*توان در یک شب صاف به کمک یک ساعت مچی خوب به تقریب ثابت کرد. این دوران شبانه روزی را با مشاهده صورتی چون دب اکبر می*توان بخوبی رصد کرد.

اگر در رصد اول این صورت فلکی محاذی افق و کاسه آن در طرف راست باشد، شش ساعت بعد دسته آبگردان به طرف پایین خواهد بود، دوازده ساعت پس از رصد اول دهانه باز کاسه آبگردان رو به پایین به نظر خواهد آمد. هجده ساعت پس از رصد اول دسته آبگردان به سمت بالا خواهد بود. در هر 23 ساعت و 56 دقیقه و چهار ثانیه دب اکبر را در هر یک از این وضعیتها می*توان دید. البته در بخشی از این زمان ، آفتاب مانع رصد کردن خواهد شد، نور ضعیف ستاره را در آسمان روشن روز نمی*توان مشاهده کرد.




حرکت ظاهری سالانه ستارگان
این واقعیت که ستارگان یک گردش کامل را در کمتر از بیست و چهار ساعت انجام می*دهند، بسیار مهم است. البته معنی آن این است که ستارگان در یک دوره بیست و چهار ساعته بیش از یک گردش کامل را می*پیمایند. بنابراین ستارگان در سه دقیقه و 56 ثانیه باقیمانده دوران بعدی را شروع می*کنند، این را می*توان با رصد اثبات کرد. ستاره ای که فرضاً در ساعت هشت شامگاه یکشنبه در افق پدیدار می*شود، شامگاه روز بعد در ساعت هشت اندکی بالای افق خواهد بود. این ستاره در ساعت هشت شامگاه روز سه شنبه ارتفاع بیشتری از افق خواهد داشت و یک ماه بعد در ساعت هشت ستاره به مقدار قابل ملاحظه*ای از افق بالاتر خواهد بود.

سه ماه بعد ، در ساعت هشت بعد از ظهر ستاره به اندازه یک چهارم دایره از افق شرقی فاصله خواهد داشت. در پایان یک سال ستاره یک دایره ظاهری را کامل کرده است. این حرکت ستاره نیز حرکتی ظاهری و در نتیجه حرکت واقعی زمین حول خورشید است. زمین در حرکت انتقالی خود به دور خورشید یک گردش کامل را در دوازده ماه می*پیماید. این حرکت ظاهری سالانه ستارگان بر صورتهای فلکی نیز حکم فرماست.

بدین طریق در ساعت هشت بعد از ظهر در مهر ماه ، آبگردان دب اکبر نزدیک افق و در وضعیتی است که دهانه کاسه رو به بالاست. سه ماه بعد در همان زمان به هنگام شب ، دسته آبگردان رو به پایین است. در ماه فروردین در همان شب دب اکبر ارتفاع زیادی از افق دارد و کاسه آبگردان در طرف چپ به نظر می*رسد. در تیر ماه در همان ساعت شب کاسه آبگردان به طرف پایین است. بنابراین در مدتی برابر 365 روز دب اکبر 366 بار گردش ظاهری را انجام می*دهد: 365 بار بر اثر دوران زمین به دور محورش و یک بار در نتیجه حرکت انتقالی زمین به دور خورشید.
--------------
یک عکس گرفته شده در هاوایی از دب اکبر:
[عکس: Big_dipper_from_the_kalalau_lookout_at_t...hawaii.jpg]

نام لاتین :;Ursa Major
نام*های دیگر ::دب اکبر
بعد:: ۱۰ ساعت
میل:: ۵۵°
پهنه:: درجه مربع
رتبه ::۳
فاصله نزدیک*ترین ستاره :: ? سال نوری
نام درخشان*ترین ستاره:: جون
مشهود بین عرض*های:: °۹۰+ و °۳۰-
بهترین زمان مشاهده ::در ماه آوریل (فروردین)

اطلاعات بیشتر ...
پاسخ
#5
دب اکبر/خرس بزرگ/Ursa Major
[عکس: dob.jpg]

سایت هفت آسمان:
یکی از بزرگترین صورتهای فلکی است وشکل آن در اسناد قدیمی ستاره شناسی به صورت یک خرس بزرگ ترسیم شده است. هفت ستاره پرنور آن که در میان مردم شناخته شده است به شکل یک ملاقه یا آب گردان بزرگ است ودر قسمت پشت و دم خرس بزرگ قرار دارد.این صورت فلکی در اواخر فروردین ماه به بهترین وضعیت رصدی می رسد.

این هفت ستاره با نام هفت برادران نیز درمیان مردم شناخته می شود (گرچه بسیاری نیز بطور اشتباه آن را با نام بادبادکی می شناسند). امتداد دو ستاره جلویی وپرنور با نامهای دبه و مراق به ستاره قطبی میرسد.ستاره دوم ازسمت دسته ملاقه عناق نام دارد ودارای یک همدم نزدیک بانام سها (soha)می باشد.از زمانهای قدیم دیده شدن این ستاره همدم معیاری بوده است برای وضعیت دید افراد. کهکشانهای بسیاری از جمله دو کهکشان معروف با شماره های m81 وm82 در محدوده آن قرار دارد.
در یونان و بابل قدیم ، همچنین در هندوستان و آمریکای شمالی ، مردم در مشهورترین صورت فلکی ، که ما ستارگان اصلی آن را اغلب " ارابه بزرگ " می نامیم ، تصویر خرسی نر یا ماده را می دیدند .
معروفترین افسانه یونانی خرسها ، که به گونه های مختلفی روایت می شود ، افسانه زئوس و کالیستوی زیباست . پدر خدایان ، زنوس ، عاشق این دختر زیبا شده بود ، که البته امر پیامدهایی را در بر داشت . کالیستو از زئوس پسری به نام " آرکاس " به دنیا آورد که بعدها شکارچی ممتازی شد . چون " هرا " ، همسر زئوس ، از داستان عشق و عاشقی آن دو خبردار شد ، بسیار خشمگین شد و کالیستو را به صورت خرس ماده را دید و می خواست آن را شکار کند . او خبر نداشت که این خرس در واقع مادر خود اوست . زئوس در آخرین لحظه موفق شد ، تیر آرکاس را از مسیرش منحرف کند . او برای این که در آینده از کالیستو محافظت کند ، آرکاس را به خرس نر جوانی تبدیل کرد و مادر و پسرش را به آسمان به شکل صورتهای دب اکبر و دب اصغر به آسمان انتقال داد .
بر اساس افسانه ای دیگر ، می گویند خود ، کالیستو را به شکل خرس ماده ای ، و پسر کالیستو یعنی آرکاس در این افسانه صورت فلکی محافظ خرس یا عوا شمرده می شود . از آنجایی که صورت فلکی دب اکبر هرگز غروب نمی کند ، مردم بر این باور بودند که خدایان ممنوع کرده اند که خرس ماده ، در اقیانوس ، یعنی در جایی که او هرگز غرق نمی شود ، شنا کند .
رومیان قدیم در ستارهای نورانی دب اکبر ، هفت گاومیش کشنده گاو آن را می دیدند ،که گاو چران ، یعنی صورت فلکی عوا آنها را تعقیب می کند .
رومیان به هر حال صورت فلکی عوا را قبل از هر چیز ، شبانی می دانستند که خیش یا گاوآهنی را که توسط گاومیشها کشیده می شد ، اختراع کرده بود . به این ترتیب این صورت فلکی نمودار سیر تکاملی زندگی بشر از زندگی کوچ نشینی به جامعه ساکن در یک منطقه نیز به حساب می آید . در انگلستان قدیم مردم در نورانی ترین ستارگان دب اکبر ، ارابه شاه " آرتو " ( king Arthur : قهرمان افسانه ای انگلستان که می گویند شاه بریتانیایی ها در قرن ششم میلادی بوده است) را می دیدند . این صورت فلکی را مردم انگلستان " ارابه چارلز " نیز می خواندند و به این صورت " چارلز کبیر " ( charles the great : شارلمان ، معروف به چارلز کبیر ، چارلز اول پادشاه فرانسه و انگلستان در سال های 768 تا 814 میلادی) را به خاطر می آوردند . به این ترتیب بود که صورت فلکی " ارابه بزرگ " به طریق مختلف و به آرامی در تاریخ اقوام گوناگون شکل گرفت .
اقوام زیادی نیز در این صورت فلکی نقش خیش یا گاوآهنی را می دیدند ، که یک کشاورز ، مثلا صورت فلکی عوا آن را دنبال می کرد . آمریکاییها دب اکبر را " ملاقه بزرگ " ( big dipper )نیز می خوانند .
[عکس: costuma.gif]

دید کلی
هفت ستاره پر نور ، نقش دب اکبر (آب گردان) را پدید می*آورد، چهار ستاره که کاسه را تشکیل می*دهند با نامهای دبه ، مراق ، فخذ و مغرز معروفند که همگی اسامی عربی هستند: دبه به معنای خرس است و مراق به معنی گرده ، فخذو مغرز به ترتیب ران و بن دم خرس هستند. ستارگانی که دسته آب گردان را تشکیل می*دهند به نامهای قائد ، عنان و جون موسومند که باز هم نامهایی عربی به معانی جلودار و بزغاله هستند. معنای دقیق جون هنوز مورد اختلاف است. در نزدیکی عناق ستاره کوچک سها قرار دارد. اعراب این دو ستاره را اسب و سوار می*نامیدند و از ستاره*ها برای آزمون دید خوب استفاده می*کردند.




مقیاس فواصل زاویه*ای
مواضع ستارگان بر حسب زاویه یا قوس بیان می*شود. فاصله زاویه*ای که به درجه سنجیده می*شود زاویه یا قوسی است که راس آن نقطه دید ناظر است. اندازه گیری زوایای کوچک در آسمان دارای اهمیت است قطر ماه در حدود نیم درجه است که بطور رسمی*تر بدین صورت بیان می*شود: زاویه یا قوسی که قطر ماه تمام با آن به چشم ما می*آید 0.5 است. 2.3 فاصله زاویه*ای دیگر که اغلب مورد استفاده قرار می*گیرند، فاصله میان دبه و مراق است که نزدیک به پنج درجه می*باشد. در فاصله بین این دو ستاره می*توان ده ماه را کنار هم جای داد.
[عکس: animation_ursa.gif]
افسانه*ها
یکی از نخستین نامهایی که به این صورت فلکی داده شد خرس بزرگ بود و نامهای عربی به معنای ران ، گرده و غیره قسمتهای مختلف بدن خرس را بیان می*کنند. دلیل این نام روشن نیست، زیرا که ناظر به دشواری می*تواند طرح بدن خرس یا حیوان دیگری را در این صورت تصویر کند. بنابر افسانه*ای کهن ، خرس نشان دهنده کالیستو ، دختر شاه آرکادیا و معشوقه ژوپیتر بود و ژوپیتر برای حفاظت از او وی را به صورت خرسی در آورد و بر آسمانها نهاد.

بنابر افسانه*ای دیگر ، روح بزرگ ، را با قصد و عمد بر آسمان نهاد تا گاه شمار خرسهای زمینی باشد. در نیم سالی که خرس بزرگ بر ارتفاعی کم جای دارد، همه خرسهای زمینی در غارهای خود می*مانند و خود را گرم نگه می*دارند. وقتی که خرس بزرگ در آسمان اوج می*گیرد، خرسها نیز غارهایشان را ترک می*گوبند زیرا تابستان آغاز شده است.







نامهای دیگر
نامهای دب اکبر و آب گردان هنوز مصطلح هستند. نام علمی این صورت فلکی ترجمه لاتینی خرس بزرگ یعنی Ursa Major است. در انگلستان این صورت را گاو آهن یا ارابه گویند. اگر بخواهیم دقیق باشیم اصطلاح آب گردان را باید به هفت ستاره پر نور و اصطلاح دب اکبر یا Ursa Major را به همه ستاره*های این صورت اطلاق کرد. اما اغلب این دو اصطلاح را به جای هم بکار می*برند.
روشنی ظاهری ستارگان
روشنی ظاهری هفت ستاره آب گردان باهم فرق می*کند. پر نورترین آنها جون و کم فروغ*ترینشان مغرز است. این مطلب بطور فنی ، بر حسب قدر ظاهری بیان می*شود: جون کمترین قدر ظاهری (1.7) و مغرز بیشترین قدر ظاهری (3.4) را دارد.
[عکس: sovardoakbar.jpg]
طبقه بندی ابرخس بر اساس روشنی ستارگان
منجمان یونان باستان ستاره*های مرئی را بر حسب روشنی ظاهریشان به شش گروه تقسیم می*کردند. این طبقه بندی اولیه هنوز هم کم و بیش معتبر است. افتخار این طبقه بندی به ابر خس که در قرن دوم قبل از میلاد در جزیره رودس می*زیست داده می*شود.

او پر نورترین بیست ستاره*ای را که می*شناخت بطور دلخواه ستارگان قدر اول نامید، پنجاه ستاره بعدی به ترتیب روشنی ظاهری ستارگان قدر دوم نامیده شدند و الی آخر نام قدر ششم به چند صد ستاره*ای داده شد که به دشواری قابل رؤیت با چشم انسان معمولی بودند. بدین طریق یک طبقه بندی کاملاً اختیاری بر اساس روشنی بدست آمد، اما این قدرها صرفاً قدرهای ظاهری هستند. برخی از ستارگان در واقع پرنورند، ولی به سبب فاصله زیادشان کم نور به نظر می*رسند.
قسمت بندی اعشاری قدرهای ظاهری
تقسیم بندی اعشاری ، در قرن نوزدهم ارائه شد. در این طبقه بندی روشنی ظاهری ستاره*ای از قدر 5.5 حد وسط روشنی ستاره*ای از قدر 6.0 است. همینطور وقتی می*گوییم ستاره قطبی (جدی) از قدر 1.2 است. بدین معنی است که روشنی ظاهری آن مختصری کمتر از روشنی ستاره*ای از قدر 2.0 می*باشد. روش اعشاری تعیین قدرها هر چه وسیعتر بکار رفته و دقیقتر شده است.


[عکس: ursamajor.JPG]

رابطه میان قدر ظاهری و روشنی ظاهری
رابطه ساده*ای میان قدر ظاهری و روشنی ظاهری وجود دارد. این رابطه بر قانونی روان فیزیکی مبتنی است که هرگاه محرک مثلاً روشنی به صورت یک تصاعد هندسی نظیر 1 ، 2 ، 4 ، 8 ، 16 ، 000 افزایش یابد احساس حاصل از آن به صورت یک تصاعد حسابی ، 1 ، 2 ، 3 ، 4 ، 5 ، 0000 زیاد می*شود. از این قانون بطور تجربی تعیین شد که ستارگان قدردوم ، 2.5 ( به عبارت دقیقتر 2.512) برابر روشنتر از ستارگان قدر سوم هستند. همینطور ستارگان قدر سوم ، 2.512 برابر روشنتر از ستارگان قدر چهارم هستند و الی آخر.
مقادیر صفر و منفی قدر ظاهری
بیست ستاره*ای که بدواً ستارگان قدر اول به شمار آمدند، بعدها مجدداً دسته بندی شدند. این کار از آنرو ضرورت داشت که برخی از این ستارگان بسیار پر نورتر از دیگران بودند. ستارگان پر نورتر این گروه با قدرهای 0.7 ، 0.8 ، 0.9 و غیره تا صفر و اعداد منفی مشخص گردیدند. ستاره*ای که شب هنگام بیشترین روشنی ظاهری را دارد شعرای یمانی است. قدر ظاهری آن 1.6- است. در این مقیاس قدر ظاهری خورشید بسیار زیاد است، 26.7-.




تعیین قدرهای ظاهری
روش تعیین قدر ستارگان از طریق رصد نسبتاً ساده است، با داشتن تجزبه نسبتاً دقیقی (دقتی در حدود 0.1 یک قدر) می*توان بدست آورد. این روش بطور وسیع مورد استفاده منجم آلمانی فریدریش آرگه لاندر و همکارانش در تهیه فهرست بزرگ ستارگان کاتالوگ ب. د. (ب.د. علامت اختصاری عنوان آلمانی این فهرست bonner durchmunsterung - کاتالوگ بن است) قرار گرفت. در این روش رصد کننده روشنی ظاهری یک ستاره را با دو یا چند ستاره مجاور که قدرشان معلوم است مقایسه می*کند. به این ترتیب ستاره*ای که اندکی کمسوتر از ستاره مجاوری از قدر 2.4 و اندکی پر نورتر از ستاره*ای از قدر 2.6 است، با قدر 2.5 مشخص می*شوند. در استفاده از این روش باید مطمئن بود که:


ستاره*ای که می*خواهیم قدر آن را بسنجیم و ستارگانی که قدرشان معلوم است، فواصل کم و بیش برابری از افق دارند.
ستارگانی که قدرشان معلوم است، تا حد امکان نزدیک به ستاره*ای باشند که باید سنجیده شود.
یکی از ستارگانی که قدرشان معلوم است اندکی پر نورتر و دیگری اندکی کمتر از ستاره مورد سنجش باشد.
حرکات ظاهری روزانه ستارگان
همه می*دانند که خورشید به ظاهر در مشرق طلوع می*کند قوسی را در آسمان می*پیماید و در مغرب غروب می*کند. ستارگان نیز به ظاهر قوسهایی را (از سمت شرقی افق به سمت غربی آن) در آسمان طی می*کنند. یک دوران کامل 23 ساعت و 56 دقیقه و 4.09 ثانیه طول می*کشد. این را به سهولت می*توان در یک شب صاف به کمک یک ساعت مچی خوب به تقریب ثابت کرد. این دوران شبانه روزی را با مشاهده صورتی چون دب اکبر می*توان بخوبی رصد کرد.

اگر در رصد اول این صورت فلکی محاذی افق و کاسه آن در طرف راست باشد، شش ساعت بعد دسته آبگردان به طرف پایین خواهد بود، دوازده ساعت پس از رصد اول دهانه باز کاسه آبگردان رو به پایین به نظر خواهد آمد. هجده ساعت پس از رصد اول دسته آبگردان به سمت بالا خواهد بود. در هر 23 ساعت و 56 دقیقه و چهار ثانیه دب اکبر را در هر یک از این وضعیتها می*توان دید. البته در بخشی از این زمان ، آفتاب مانع رصد کردن خواهد شد، نور ضعیف ستاره را در آسمان روشن روز نمی*توان مشاهده کرد.




حرکت ظاهری سالانه ستارگان
این واقعیت که ستارگان یک گردش کامل را در کمتر از بیست و چهار ساعت انجام می*دهند، بسیار مهم است. البته معنی آن این است که ستارگان در یک دوره بیست و چهار ساعته بیش از یک گردش کامل را می*پیمایند. بنابراین ستارگان در سه دقیقه و 56 ثانیه باقیمانده دوران بعدی را شروع می*کنند، این را می*توان با رصد اثبات کرد. ستاره ای که فرضاً در ساعت هشت شامگاه یکشنبه در افق پدیدار می*شود، شامگاه روز بعد در ساعت هشت اندکی بالای افق خواهد بود. این ستاره در ساعت هشت شامگاه روز سه شنبه ارتفاع بیشتری از افق خواهد داشت و یک ماه بعد در ساعت هشت ستاره به مقدار قابل ملاحظه*ای از افق بالاتر خواهد بود.

سه ماه بعد ، در ساعت هشت بعد از ظهر ستاره به اندازه یک چهارم دایره از افق شرقی فاصله خواهد داشت. در پایان یک سال ستاره یک دایره ظاهری را کامل کرده است. این حرکت ستاره نیز حرکتی ظاهری و در نتیجه حرکت واقعی زمین حول خورشید است. زمین در حرکت انتقالی خود به دور خورشید یک گردش کامل را در دوازده ماه می*پیماید. این حرکت ظاهری سالانه ستارگان بر صورتهای فلکی نیز حکم فرماست.

بدین طریق در ساعت هشت بعد از ظهر در مهر ماه ، آبگردان دب اکبر نزدیک افق و در وضعیتی است که دهانه کاسه رو به بالاست. سه ماه بعد در همان زمان به هنگام شب ، دسته آبگردان رو به پایین است. در ماه فروردین در همان شب دب اکبر ارتفاع زیادی از افق دارد و کاسه آبگردان در طرف چپ به نظر می*رسد. در تیر ماه در همان ساعت شب کاسه آبگردان به طرف پایین است. بنابراین در مدتی برابر 365 روز دب اکبر 366 بار گردش ظاهری را انجام می*دهد: 365 بار بر اثر دوران زمین به دور محورش و یک بار در نتیجه حرکت انتقالی زمین به دور خورشید.
--------------
یک عکس گرفته شده در هاوایی از دب اکبر:
[عکس: Big_dipper_from_the_kalalau_lookout_at_t...hawaii.jpg]

نام لاتین :;Ursa Major
نام*های دیگر ::دب اکبر
بعد:: ۱۰ ساعت
میل:: ۵۵°
پهنه:: درجه مربع
رتبه ::۳
فاصله نزدیک*ترین ستاره :: ? سال نوری
نام درخشان*ترین ستاره:: جون
مشهود بین عرض*های:: °۹۰+ و °۳۰-
بهترین زمان مشاهده ::در ماه آوریل (فروردین)

اطلاعات بیشتر ...
پاسخ
#6
صورت فلکی عقرب - کژدم - Scorpius
[عکس: scorpius2.jpg]


نام یک صورت فلکی در نیمکره جنوبی آسمان که به عقرب شباهت زیادی دارد. کمتر صورت فلکی ای را می توانید بیابید که همچون صورت فلکی عقرب نامش با مسمی باشد . این صورت فلکی در سرزمینهای شمالی در پایین آسمان دیده می شود ، اما در سرزمینهای جنوبی میان صورت فلکی میزان و قوس ، عقربی به وضوح در آسمان دیده می شود . بنابراین تعجبی ندارد که صورت فلکی عقرب یکی از قدیمی ترین صورتهای فلکی به شمار می آید که انسان از
صورت فلکی عقرب - کژدم - SCORPIUS
[عکس: scorpius.jpg]
حدود 5000 سال قبل از میلاد آن را با این نام شناخته است . هنگامی که این صورت فلکی در شرق طلوع می کند ، صورت فلکی جبار ، در غرب از نظرها ناپدید می شود . انسان چنین تصورمی کند که جبار ، شکارچی آسمان می خواهد از سر راه عقرب کنار برود . بر اساس افسانه ای یونانی عقرب به فرمان الهه " آرتیمیس " جبار را نیش زد و به قتل رساند . می گویند از آن زمان جبار که به شکل صورتهای فلکی به آسمان انتقال یافته است ، از تمام عقربها چنان نفرت دارد ، که به محض طلوع صورت فلکی عقرب در شرق ، بلافاصله در زیر خط افق غربی آسمان ناپدید می شود . گر چه این صورت فلکی با شکوه هرگز به طور کامل دیده نمی شود و به اصطلاح در ماورای افق قدم نمی گذارد ، ولی به هر حال ستاره اصلی آن قلب العقرب – عقرب " انتارس " ( ariadne ) سرخ رنگ ، از اروپای میانه به خوبی قابل مشاهده است . این ستاره به اصطلاح یک غول قرمز ، و به عبارت دیگر خورشیدی در حال مرگ است . قطر این ستاره حدود 700 بار از قطر خورشید بزرگ تر است .

تمام مداری که زمین به دور خورشید می پیماید می تواند در این ستاره غول آسا جای گیرد ! شاید قلب العقرب در مدت زمانی کوتاه ، که هنوز نسل بشر در جهان باقی است ، با انفجاری عظیم ، انفجار ابرنواختر ( super nova ) ، از زندگی ستاره ای خود خداحافظی کند . در این صورت این ستاره هفته ها در آسمان روز نیز قابل دیدن خواهد بود ، ولی به دلیل مسافت بسیار زیاد – حدود 500 سال نوری که از زمین دارد به حیات و محیط زیست سیاره ما صدمه وارد نخواهد کرد . برای ساکنان نیمکره شمالی زمین ، صورت فلکی عقرب بلااستثناء صورتی تیره و ظلمانی و نشانه بد اقبالی و بیماری آور بوده است . بر خلاف آن ساکنان نیمکره جنوبی این صورت فلکی را نشانه رویدادهای نیک و خوش اقبالی می دانند و در دم نیش مانند این جانور یک قلاب ماهیگیری بزرگ را مجسم می کنند . در یک افسانه پولینزیایی ( Polynesia : یکی از سه بخش اصلی اقیانوسیه ، گروه پراکنده ای از جزایر شرقی و جنوب شرقی اقیانوس آرام) آمده است که مردی جوان با این قلاب ماهی بسیار بزرگی گرفت . جوان هنگامی که خواست ماهی را به خشکی بکشد ، متوجه شد که قطعه زمینی بزرگ با کوهها ، درختان و پرندگان رنگارنگ در قلاب خود دارد . او با نیروی زیادی قلاب را یکباره بالا کشید و به این ترتیب جزیره ای جدید ایجاد شد . این افسانه قدیمی ناظر بر این واقعیت است که بسیاری از جزیره ها در اثر فرایندهای آتشفشانی سر از آب برآورده اند .


صورت فلکی عقرب - کژدم - SCORPIUS

ستاره*ها

آلفای عقرب همان ستاره قلب العقرب بوده که معنای انگلیسی آن Antares رقیب مریخ است. علت این رقابت ، سرخ رنگی این ستاره در قیاس با رنگ سیاره مریخ سرخ روست. این ستاره یک ابر غول بوده و حدود 600 برابر قطر خورشید با طیف M1 Ib و قدر 1.0 می*درخشند. قلب العقرب دارای یک همدم آبی رنگ از قدر پنجم می*باشد که طیف آن B3 و فاصله اش 600 سال نوری است.

اجرام عمقی آسمان

عقرب شامل بیش از دو دوجین خوشه ستاره*ای ، با قدر 7 و 8 است که در دو طرف دم عقرب قرار گرفته*اند. M7 (قدر سوم) و M6 (قدر چهارم) ، هر دو از خوشه*های باز درخشان هستند، در حالی که M4 یک خوشه کروی قدر ششم است.

رصد با چشم غیر مسلح

نورانی*ترین ستاره این صورت فلکی قلب العقرب نام دارد و ستاره*ای درخشان و سرخ رنگ است. ستاره قدر اول قلب العقرب 700 بار نورانی*تر از خورشید است قطر آن حدود 630,000,000 کیلومتر و در فاصله 400 سال نوری می*باشد. اگر در اطراف نیش عقرب (انتهای دم آن) دقت کنید، چندین ستاره دوگانه خواهید یافت. این صورت فلکی ، در عرضهای شمالی کمی بالاتر از سطح افق ظاهر
می*شود و نور ستارگان آن به علت پیمودن مسیر بیشتری در جو زمین ، همواره چشمک می*زنند.



رصد با دوربین دو چشمی
[عکس: Scorpius.gif]



ناحیه ستاره*ای اطراف قلب العقرب را مطالعه کنید. این ناحیه ، شامل ستارگان کم نور زیادی است بعضی از این ستارگان ، دوگانه یا سه*گانه هستند. همچنین خوشه M6 را نیز می*توانید ببینید.




صورت فلکی عقرب - کژدم - SCORPIUS


رصد با تلسکوپ

تقریبا در نیمه راه ما بین قلب العقرب و بتا - عقرب ، یکی از بهترین خوشه*های آسمان یعنی M80 قرار دارد. خوشه*های 80Mو 6Mو 7M را رصد کنید.
ستاره بتا - عقرب دوگانه است. با قدرهای 2و4 و جدائی "14.

خوشه کروی m4
[عکس: m4.jpg]

خوشه باز m6
[عکس: m6.jpg]

خوشه باز m7
[عکس: m7.jpg]

خوشه کروی m80
[عکس: m80.jpg]
پاسخ
#7
صورت فلکی دلو(آب ریز) - AQR, water bearer, aquarius
[عکس: aquaris-map.jpg]

يكی از صورتهای فلكی دايرةالبروج دلو می باشد كه شكلی است باستانی در آسمان و تحت نامهای گوناگون در آسمان شناخته می شود. اين صورت فلكی نمايشگر مردی است كه از كوزه ای آب می ريزد. در بسياری از اسطوره ها و افسانه ها، اين چهره گويای سيل و طوفانی جهانی، پيش از داستان سيل كتاب مقدس بوده است.
دهمین صورت فلکی بزرگ آسمان و از صورتهای فلکی دایره البروجی ، پائیزی بوده و درآن هنگام تقریباً در سر سو مقداری متمایل به جنوب و در جنوب غربی مربع فرس اعظم قرار دارد .

ستاره آلفا با نام سعدالملک (Sadalmelik) به معنای پادشاه سعادتمند از قدر 2.93 ، ستاره بتا با نام سعدالسعود (Sadalsuud) به معنای سعادتمندترین با سعادتها از قدر 2.87 می باشد و ظاهراً هر دو ستاره دارای یک درخشندگی و اندازه هستند و به یک سو حرکت می کنند. ستاره گاما با نام سعد*الچیپا (ظاهراً به معنای ستاره شناس اشیاء ناپیدا) و از قدر 3.84 است. ستاره دلتا با نام یا Scheat و از قدر 3.25 می باشد ستاره زتا یک ستاره دوتایی با قدرهای 4.5 و 4.3، جدایی زاویه*ای 2 ثانیه قوسی و دوره تناوب 856 ساله است.

این صورت فلکی دارای دو سحابی سیاره*ای مهم می باشد. سحابی سیاره*ای زحل با شماره NGC 7009 باقدر 8 و اندازه تقریبی 1.7 دقیقه و سحابی helix با شماره NGC 7293 با قدر 7.3 واندازه تقریبی 13 دقیقه که از همه سحابی سیاره ای ها نزدیکتر و پرنورتر است. دو خوشه کروی M2 با قدر 6.5 و اندازه* تقریبی 13 دقیقه و M72 با قدر 9.4 و اندازه 6 دقیقه M73 با قدر 9 که ترکیبی از 4 ستاره در فاصله تقریبی 2.8 دقیقه است و چارلز مسیه آنرا به اشتباه در دسته سحابیها قرارداده در این صورت فلکی قرار دارد. چشمه سه بارش شهابی با نام*های اتای دلوی که درنزدیکی نیمه اردیبهشت به اوج می*رسد، بارش شهابی دلتای دلوی که در نزدیکی هفتم تیر به اوج می*رسد بارش شهابی آیوتا دلوی نیز دراین صورت فلکی قرار دارد.(پارامتر ZHR این دو بارش 20 است)
[عکس: aquaris.jpg]

در افسانه ها




صورت فلکی دلو(آب ریز)


دلو یا دول یکی از قدیمی ترین صورتهای فلکی است . برابر افسانه ها ، او در بابل قدیم بر منطقه وسیعی از آسمان آن را " دریا " می خواندند فرمانروایی می کرد . در این منطقه از آسمان بسیاری از صورتهای فلکی که با آب این ماده حیاتی برای ما آدمیان – ارتباط داده می شوند از قبیل حوت جنوبی ، دلفین ، مارآبی ، جدی ، قیطس ( cetus ) و رودخانه یا اریدانوس جمع هستند . مردم این صورتهای فلکی را سرچشمه تمام زیست می پندارند ، که خورشید در دوران نزول باران از میان آنها عبور می کند .

[عکس: m2.jpg]
بسیاری از اقوام باستانی گزارشهایی درباره طوفان نوح در تاریخ خود دارند ،


یونانیان باستان نیز بر این باور بودند که این طوفان ، مجازات خدایان برای بشریت گناهکار و فاسد بوده است . برابر افسانه های یونان ، تنها دو انسان از این بلای طبیعی جان سالم به در بردند . این زوج " دویکالیون " ( deucalion ) و " پیورها " ( pyrrha ) نام داشتند . آنها نیز مانند نوح با استفاده از کشتی خود را نجات دادند و چون طوفان فرو نشست و آبها فروکش کردند ، آنها در برابر خود زمین را ویران و خالی از انسان یافتند . آنها برای اینکه دوباره زمین را مسکونی کنند ، از سوی زئوس ماموریت یافتند که سنگهایی را پشت خود پرتاب کنند ، که از این سنگها انسانهایی جدید از زمین بر می خاستند . می گویند پس از آن " دویکالیون " از سوی خدایان به صورت فلکی " دلو " تبدیل شد . در بسیاری از نقشه های ستارگان آسمان " دلو " به صورت " گانی مد " ( ganymed ) جوان نشان داده می شود ،که می بایست به عنوان ساقی خداوندان المپ انجام وظیفه می کرد و به این لحاظ سبویی در دستان خود نگاه می دارد .

[عکس: aquaris2.jpg]
پاسخ
#8
شلیاق/چنگ رومی/ LYR

[COLOR="#800080"]شَلیاق نام یکی از صورتهای فلکی است. معادل فارسی آن دیگ*پایه یا چنگ رومی و در لاتین Lyr است.

این پیکر آسمانی از گروه ستارگان کوچکی تشکیل شده*است که به آسانی قابل مشاهده هستند. ستاره کرکس نشسته که در این پیکر قرار دارد پنجمین ستارهٔ درخشان آسمان است که ۲۶ سال نوری با ما فاصله دارد

[عکس: Lyra.jpg]

این صورت که متشکل از پنج ستاره است که چهار تای آن بسیار کم نور ویک ستاره از قدر ۱/۰ به نام نسر واقع که چهارمین ستاره ی پرنور آسمان است.

این ستاره زمانی دور قطبی بوده است و در ۱۲۰۰۰ هزار سال آینده دوباره ستاره ی قطبی خواهد شد. این اتفاق به دلیل حرکت تقدیمی زمین است که دوران آن ۲۵۸۰۰ سال طول خواهد کشید. محور زمین در حال حاضر متوجه آلفا-دب اصغر است.در سال ۱۴۰۰۰ هزار میلادی این ستاره بار دیگر دور قطبی خواهد بود. شلیاق صورت فلکی کوچکی است ولی بعلت دارا بودن ستاره درخشان نسر واقع از اهمیت ویژه*ای برخوردار می*باشد. این ستاره بعد از شعرای یمانی ، درخشانترین ستاره آسمان نیمکره شمالی است. به نظر می*رسد که خورشید با سرعت حدود 20 کیلومتر در ثانیه ، به طرف نقطه*ای در این صور فلکی حرکت می*کند. این صورت فلکی کوچک اما درخشان در بین میلهای ۳۰+ تا ۴۰+ درجه شمالی و بعد ۱۸ تا ۱۹ ساعت قرار گرفته است. پنجمین ستاره پر نور آسمان ، آلفا- شلیاق یا نسر واقع از فراز چنگ رومی با رنگ سفید می*درخشد . این ستاره به همراه ردف ، نسر طائر مثلث تابستانی را تشکیل می*دهد.



[عکس: Lyra_LRGB_2718_4.jpg]

افسانه صورت فلکی شلیاق

یک داستان از ارتباط این صورت فلکی با چنگ آریون سخن می*دارد، اما بقیه بیشتر از چنگ اورفئوس ، پسر خدای آپولووکالیوپ ، یکی از الهه*های ذوق و ادب ، صحبت می*کنند. او با اوریدایس ازدواج نمود . اوریدایس کمی پس از ازدواج توسط گزش ماری زندگی را بدرود گفت. اورفئوس از شدت غم و غصه به اعماق زمین رفت و تنها چنگش را به همراه برد. او می*توانست در سطح زمین حیوانات و درختان را افسون نماید ودر زیر زمین ، سربروس ، سگ چند سر ، کارن ، کشتی بان رودخانه استپکس ، ماری با پوشش خز و سر انجام حکمران زیر زمین ، جهان مردگان را طلسم کرده بود. آنها تصمیم گرفتند که اوریدایس را به زمین برگردانند به شرطی که او پشت سر شوهرش راه برود و اورفئوس نیز به پشت سرش نگاه نکند.



اوریدایس اشتباها می*دود و اورفئوس پشت سرش را نگاه می*کند، او با انجام این کار هرگز بخشیده نشد. او همسرش را دید. آنها به سمت یکدیگر آمدند: اما پس از آنکه اوریدایس او را در آغوش گرفت ذوب شد. اورفئوس 7 ماه سرگردان بود و در این مدت آواز می*خــواند و چـنگ می*نواخت، درختان و گلـــها به دنبال او راه می*افتـادند و جانـــوران و پرندگان برای شـنیدن آوازش دورش جــمع می*شدند. یک دسته از زنان مست و دیوانه ، با او برخورد نمود او از نزدیکی با آنها امتناع کرد. آنها نیز به او حمله ور شدند موهایش را کندند و اعضای بدنش را تکه تکه کردند و سرش را با خود به جزیره لسبوس (Lesbos) بردند. باقی مانده جسدش در تریس (Thrace) دفن گردید. آپولو ازبهشت به زمین آمد و چنگ را در آسمان نهاد.

[عکس: S_010330_0045cfars.jpg]

افسانه ای دیگر در مورد شلیاق :

مي گويند اين ساز زندگي شاعر و آواز خوان بزرگ " آريون " ( arion ) را نجات داده است . يک بار هنگامي كه اوقصد داشت از سفري كه براي اجراي موسيقي انجام داده بود به يونان سفر كند ، خدمه نادرست و غارتگر كشتي متوجه شدند كه او پول زيادي به همراه خود دارد و مي خواستند دست و پاي او را ببندند و او را غارت كنند . موسيقي دان خواهش كرد به او اجازه دهند يك بار ديگر سازش را كوك بكند و بنوازد . او چنان آهنگ زيبايي اجرا كرد كه جانوران دريايي زيادي را به دور كشتي جمع كرد . پس از آن " آريون " به نگهبان به دريا پريد و در آنجا يك دلفين او را بر پشت خود گرفت و به ساحل آورد . از آن زمان در آسمان تابستان صورت فلكي دلفين در نزديكي صورت فلكي شلياق ( لير ) قرار دارد



ایرانیان از قدیم این پیکر آسمانی را دیگ*پایه ، یک*پایه و عوام سه*پایه می*نامیدند. این پیکر آسمانی را همچنین به گونه کرکسی با بال*های جمع*شده تصور می*کرده*اند

در افسانه*های یونانی، از بین گوهر*های درخشان آسمان، چنگ رومی نماینده سازی است که اورفه آن را نواخت نیرو*های هادس را ترغیب نماید تا همسر دوست داشتنی او ، ایوریدیس آزاد نماید.

ستاره ها
[عکس: 270px-Lyra_constellation_detail_long_exposure.jpg]
ستاره آلفا یا کرکس نشسته. طیفش A0 V با قدر ۰٫۰۳ و فاصله ۲۶ سال نوری است ستاره بتا تا زمین ۳۰۰ سال نوری فاصله دارد و به عنوان ستاره*ای از آغازین از گروه متغیرهای گرفتی به*شمار می*آید. دو ستاره آن از نوع A۸ و B۷ هستند ستاره بتا دارای قدر متغییر ۳٫۳ تا ۴٫۳ در مدت ۱۲٫۹ ستاره اپسیلون با چشم غیر مسلح با قدر ۴ به نظر می*رسد.اما با دوربین دوچشمی به صورت دو ستاره تفکیک می*شود تلسکوپ*های بهتر هرکدام ار به صورت یک جفت مجزا تفکیک می*کند.

اجرام عمق آسمان
[عکس: lyra.gif]
مهمترین اجرام قابل مشاهده در صورت فلکی شلیاق عبارتند از :

بتا – شلیاق: این ستاره متشکل از یک سیستم دوتایی گرفتی سفید ـ شیری رنگ است و نورانیت آن در طول دوره ۱۲ روز و ۲۲ ساعت اش از ۳/۳ + تا ۴/۳ + تغییر می*کند. این متغییر سر دسته ستارگان متغییر بتا ـ شلیاقی می*باشد. با تلسکوپهای بزرگتر بتا ـ شلیاق به صورت یک دوتایی بسیار جالب با زاویه موقعیت ۱۴۹ درجه دیده می*شود که قدر ظاهری همدمش ۸/۶+ است. در ضمن ، جدایی زاویه*ای این مجموعه حدود ۴۶ ثانیه قوسی است.


دلتا – شلیاق: ستاره دوتایی دیگری که در این صورت فلکی بارز است ستاره دلتا – شلیاق می*باشد. ستاره دلتا ۱ با قدر ۵/۶ + و رده طیفی B2 و دلتا ۲ ( غول سرخ) با قدر ظاهری ۴/۳+ و رده طیفی M4 نور افشانی می*کنند . با کمک یک دوربین دوچشمی یک ستاره سفید – آبی و غول سرخ همدمش را خواهیم دید. ستاره دلتا ۲ یک متغیر نیمه- منظم با تغییرات قدر حدود ۴+ تا ۵+ است.


زتا – شلیاق: این ستاره از درون دوربین دو چشمی یا تلسکوپی کوچک به صورت یک مجموعه دوتایی دیده خواهد شد. ستاره زتا ۱ با قدر ظاهری ۴/۴+ و رده طیفی A3 و ستاره زتا ۲ با قدر ۵/۷ + و رده طیفی F0 می*باشند. زاویه موقعیت و جدایی زاویه*ای آنها به ترتیب ۱۵۰ درجه و ۴۴ ثانیه قوسی می*باشد.


اپسیلون – شلیاق: یکی از جالبترین و زیباترین ستارگان چهارگانه آسمان ستاره اپسیلون - شلیاق است. این مجموعه به دوگانه دوگانه (double double) نیز شهرت دارد. در یک شب صــاف و عـاری از نور ماه ممکن است دو ستاره اپسیلون ۱ و اپسیلون ۲ را که به ترتیب با قدر ۴/۷+ و ۱/۵+ در کنار یکدیـــگرند را بتوان به راحتی دید. زاویه موقعیت این دو ۱۷۳ درجه وجدایی زاویه ایشان ۲۰۷/۷ ثانیه قوسی است. هر کدام از این ستارگان خود به تنهایی یک سیستم دوتایی بوده ، اما برای تفکیک ستارگان آنها به یک تلسکوپ با قطر حداقل ۶۰ میلیمتر نیاز است. اپسیلون ۱ شامل دو ستاره با قدر ظاهری ۰/۵+ و ۱/۵+ بوده که جدایی زاویه*ای و زاویه موقعیتشان به ترتیب .۲/۶ ثانیه قوسی و ۳۵۷ درجه می*باشد. در ضمن ، اپسیلون ۲ نیز شامل دو ستاره با قدر ظاهری ۲/۵+ و ۵/۵+ بوده که جدایی زاویه*ای و زاویه موقعیتشان به ترتیب ۲/۳ ثانیه قوسی و ۹۴ درجه می*باشد.

M57
سحابی حلقه Ring Nebula) M57) ، یک سحابی سیاره*ای بوده و ممکن است هنگامی که از درون تلسکوپهای کوچک آماتوری نظاره شود، چندان رضایت بخش نباشد. اما در تصاویر تهیه شده با نوردهی بالا مملو از ستاره خواهد بود. از درون تلسکوپهای کوچک در یک شب صاف ، مانند صفحه بیضوی محوی دیده خواهد شد که اندازه ظاهریـــــش از سیاره مشتری بزرگتر است. برای مشاهده حفره مرکزی آن به یک تلسکوپ ۱۵ سایتیمتری نیاز است. ستاره آبی رنگ مرکزی آنقدر کم نور است که به کمک تلسکوپهای آماتوری آشکار نخواهد شد. این سحابی در بین ستارگان گاما و بتا شلیاق قرار دارد.












M56

یک خوشه کروی با قدر ۸ است.







رصد با چشم غیر مسلح
سه ستاره نسر واقع (آلفا - شلیاق) ، اپسلیون - شلیاق و زتا - شلیاق را بوجود می*آورند در مشاهده اپسیلون - شلیاق دقت کنید. آیا آنرا بصورت ستاره*ای دو گانه می*بینید؟ آین آزمایش دقیقی برای سنجش بینائی است.

رصد با دوربین دو چشمی

اپسیلون - شلیاق به راحتی دوگانه دیده خواهد شد. هر دو مؤلفه آن در قدر 5 هستند و جدائی آنها 2/13 است. بتا - شلیاق ستاره*ای است متغیر و قدر آن در طی 12 روز ما بین 3 و 4 نوسان می*کند.

رصد با تلسکوپ

اپسیلون - شلیاق را ستاره*ای چهار مؤلفه*ای خواهید دید. هر جفت آن در قدرهای 5 و6 و جدائی "2 و "3 قرار دارند. ستاره زتا - شلیاق نیز دو گانه است با قدرهای 4 و6 و جدائی "44. بتا - شلیاق هم دوگانه و هم ستاره*ای است متغیر. در حقیقت این ستاره 4 مؤلفه دارد که به شکل Y قرار گرفته*اند، قدرهای آنها 4 و 7 و 8 و 11 وجدائی آنها "45 ، "65 و "85 است.

بارشهای شهابی معروف در این صورت فلکی

سه بارش شهابی معروف در این صورت فلکی دیده شده است که عبارت است از: شلیاقی ، ژوئن شلیاقی ، آلفا شلیاقی.

آلفا شلیاقی

رصد: این بارش از نوع بارشهای شهابی تلسکوپی بوده و از اواسط تیر ماه تا اواسط مرداد ماه فعال می*باشد. در بیـشیـنه فعـالیت این بارش روز بیـست و سوم تیـر ماه (طول خورشیدی ۱۱۲ درجه) ، بعــد و میل کانـون به ترتیب RA = 280 deg , DEC = +38 deg می*باشد . در سال کشف این بارش (۱۹۵۸ میلادی) آهنـــــگ شهابهای دیده شده در دوربینهای دوچشمی حدود ۳۲-۱۸ شهاب در هر ساعت بود و متوسط قدر شهابهای گزارش شده ۴/۱+ بود . در ضمن ، شهابها سریع بوده و به نظر می*رسید که از کانونی به شعاع ۲ درجه خارج می*شوند.


تاریخچه : این بارش در سال ۱۹۵۸ ، در حین رصدهای گروه اعزامی از چکسلواکی در کوه بزو وک کشف شد. جری . گرایگر ، لوبس کوهوتاک ، ژنک کویژجارومیر میکوسک سرپرستی ۴۴ راصد از رصدخانه*ها و کلوپهای نجومی را بر عهده داشتند. هدف این گروه اعزامی رصد شهابهای پراکنده تلسکوپی بود، اما سرانجام به کشف بارش شهابی جدیدی منجر شد.!!

ژوئن شلیاقی

رصد: همانگونه که از اسم این بارش مشخص است در ماه ژوئن ( از اواسط خرداد تا اوایل تیر ) اتفاق می*افتد. ما می*توانیم این بارش را از بیست تا سی و یکم خرداد ماه رصد کنیم. اوج این بارش در روز ۲۵ خرداد (طول خورشیدی ۸۴/۵ درجه) است و آهنگ شهابهای آبی و سفید رنگ این بارش به ۸ عدد در ساعت خواهد رسید. در ضمن ، بعــد و میـل کانـون در ایـن زمان به ترتــیب RA = 278 deg و DEC = +35 deg خواهد بود. متوسط قدر شهابهای دیده شده حدود ۳+ می*باشد و تقریبا ۳۲ درصد از آنها از خود رد بجا می*گذارند.


تاریخچه: این بارش در غروب روز ۱۵ ژوئن ۱۹۶۶ ، توسط استن دوراک در کوه سن برناردینو کالیفـرنیا کشف شد. توجه او با عبور یک شهاب پر نور و سریعی که از این صورت فلکی عبور نمود، به این سمت از آسمان متمایل گشت. بلافاصله شهاب دیگری رد شد. استن شروع به ترسیم مسیر شهابها نمود . او توانست در طول یک ساعت ونیم رصد ، مسیر ۱۶ شهاب را ترسیم کند که از بین آنها ۱۳ عددمتعلق به کانــون نا شناخته ای ، به ترتیب با بعـد و میـل RA= 278 deg, DECL= +30 deg بودند . تنها چند ساعت بعد در انگلستان ، اف. دبلیو. تالبوت مستقلا این بارش را رصد کرد و کانون آن را RA =275.5 deg , DECL= +30 deg ثبت نمود. او آهنگ ۹ شهاب در ساعت را در گزارشش درج کرده بود.

شلیاقی

رصد: این بارش از اواخر اسفند تا اوایل فروردین فعال بوده و اوج فعالیتش در روز اول و دوم فروردین (طول خورشیدی ۳۲/۱) اتفاق می*افتد و آهنگ شهابهایش به حدود ۱۰ عدد در ساعت می*رسد. گاهی اوقات بطور ناگهانی این مقدار به ۱۰۰شهاب در ساعت افزایش می*یابد. در زمـــان اوج بعـد و میل کانــون به ترتــیب RA = 271.5 deg , DECL = +33 می*باشد. متـوسط قدر شهابهای شلیـاقی ۴/۲+ بوده و حـدود ۱۵ درصد از آنها از خود رد بجا می*گذارند.


تاریخچه: تا مدتها به این بارش توجه خاصی نمی*شد. یک طوفان شهابی با حدود ۷۰۰ شهاب در ساعت توســـط تعداد زیادی از مردم شرق ایالات متحده در روزهای ۱۹ و ۲۰ آوریل ۱۸۰۳ دیده شد. با این حــال ، تا سال ۱۸۳۵ روند بی*توجهی ادامه یافت، در آن سال کمی پس از این کشف مهـم که بارش اسدی ناشی از یک نهـر سالیانه بوده ، اختــر شناسان به دنبال یافتن نهــرهای شهابـی سالیـانه دیگـــری بودند، دومنیـکو فرانکویز جین آرگو (۱۷۸۶-۱۸۵۳) پیشنهاد کرد که ۲۲ آوریل احتمالا به یک فعالیت شهابی بر می*گردد. قسمت اعظم کار بررسی و تآیید نظر آرگو توسط ادوارد هرییک انجام شد. وی درطول سـال ۱۸۳۹ ، نه تنـها رصد های منظمــی از این بارش به عمل آورد بلکه گزارشهای واقعه ۱۸۰۳ را نیز جمع آوری نمود.
[/COLOR]
__________
[COLOR="#0000CD"]منابع :

کتاب صورتهای فلکی دکتر اوبلاکر ترجمه بهروز بیضایی

کتاب نجوم به زبان ساده و اطلس راهنمای آسمان

کتاب صورت*های فلکی نوشته دکتر گری مکلر

فراس، نایجل، آسمان شب، ترجمهٔ علی رؤوف، معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، چاپ دوم: بهمن ۱۳۶۹. ص۲۹

لغتنامه دهخدا، سرواژهٔ شلیاق.[/COLOR]
پاسخ
#9
سلام بچه ها من تازه عضو شدم

باید یک مقاله تا1شنبه یعنی 17م درمورد اشکال فلکی بزنم

خیلی ناقصه.کدوم قسمت میتونم اطلاعات بیشتری بدست بیارم؟؟؟

اصلی ترین مشکلم شیوه رصد با چشم غیر مسلح هستش.نتونستم مطلبی گیر

بیارم در این موردSadSad
پاسخ
#10
شما باید درباره موضوع "پیمایش اسمان" تحقیق کنید و دنبال مطلب بگردید.
نمیدونم تو تالار در این مورد چیزی داریم یا نه.
تو گوگل عبارت هایی مثل "پیدا کردن صورت های فلکی به کمک دب اکبر" رو سرچ کنید.
فکر میکنم نسبتا راحت به نتیجه برسید.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
نشانه های آسمانی ( صورت فلکی ) alimohamadi74 31 33,341 07-20-2019, 12:55 PM
آخرین ارسال: faaramin
شناسایی صورتهای فلکی iran 19 17,074 04-13-2015, 02:31 AM
آخرین ارسال: M_Saturn
به کدام صورت فلکی بیش از همه علاقه مندید؟ asad 87 33,512 12-02-2013, 08:48 PM
آخرین ارسال: رضا باجلان
آن چه در آسمان شب می بینیم : abadanastro 16 10,641 01-26-2012, 03:39 PM
آخرین ارسال: Regulus
صورتهای فلکی Virologist 27 14,717 01-14-2012, 01:59 PM
آخرین ارسال: Regulus
یکی بود یکی نبود... (افسانه های صورتهای فلکی) boystars 41 32,734 10-22-2011, 11:23 AM
آخرین ارسال: M_Saturn
چهره آسمان 50 هزار سال آینده را ببینید . amir adib 1 3,084 10-18-2011, 11:08 PM
آخرین ارسال: ali_solo_ejay
هخامنشیان در آسمان چه می دیده اند ؟ abadanastro 10 6,550 10-17-2011, 12:55 AM
آخرین ارسال: abadanastro
پیمایش آسمان poouyan.pedram 0 2,542 08-11-2011, 02:05 AM
آخرین ارسال: poouyan.pedram
نصف یک صورت Sun girl 9 5,308 04-16-2010, 04:51 PM
آخرین ارسال: Sun girl

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان