| مهمان عزیز، خوشآمدید. |
شما میتوانید از طریق فرم ثبتنام در انجمن عضو شوید.
|
| آمار انجمن |
» کاربران: 3,170
» آخرین کاربر: reza8p
» موضوعات انجمن: 2,708
» ارسالهای انجمن: 30,387
آمار کامل
|
| کاربران حاضر |
ما 185 کاربر حاضر در انجمن دارید » 0 کاربر عضو | 183 مهمان Bing، Google
|
| آخرین موضوعات |
زمان اتمام پروژه آرتمیس
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرینارسال: hamidrezaaaaaaaaa
05-01-2023, 06:19 PM
» پاسخها: 0
» بازدید: 2,113
|
فروش تلسکوپ ماکستوف 90
انجمن: تلسکوپ
آخرینارسال: محمد امام
08-13-2020, 09:21 AM
» پاسخها: 1
» بازدید: 5,763
|
درخواست معرفی نرم افزار
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرینارسال: omid3068
03-28-2020, 05:53 PM
» پاسخها: 0
» بازدید: 3,379
|
آیا کتابی هست که ؟
انجمن: کتاب
آخرینارسال: Starline
02-21-2020, 12:36 AM
» پاسخها: 6
» بازدید: 8,559
|
ایا جهان منظم است؟
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرینارسال: saharqasemi
01-12-2020, 04:23 PM
» پاسخها: 34
» بازدید: 27,588
|
نشانه های آسمانی ( صورت ف...
انجمن: چهره های آسمان
آخرینارسال: faaramin
07-20-2019, 12:55 PM
» پاسخها: 31
» بازدید: 50,832
|
عکسهای برتر نجومی ۲۰۱۲ به...
انجمن: گفتگوی آزاد عکاسی آسمان شب
آخرینارسال: criswizard
07-03-2019, 12:38 PM
» پاسخها: 9
» بازدید: 12,950
|
دانلود مجله اسکای اند تلس...
انجمن: کتاب
آخرینارسال: kamal1345
03-23-2019, 09:46 PM
» پاسخها: 7
» بازدید: 9,494
|
خطای دید نجومی
انجمن: ستاره های دگرگون شونده
آخرینارسال: bvc238
02-13-2019, 05:24 PM
» پاسخها: 3
» بازدید: 7,336
|
هوش فرا زمینی
انجمن: هوش فرا زمینی
آخرینارسال: aradralami
02-10-2019, 01:41 PM
» پاسخها: 11
» بازدید: 12,420
|
|
|
| پیشنهاد اعلام برنامه های رصدی |
|
ارسالشده توسط: mohammadpur - 09-11-2009, 08:22 AM - انجمن: گشت های رصدی
- پاسخها (4)
|
 |
با سلام به همه دوستان
من یک پیشنهاد دارم و اون اینکه هر یک از دوستان در صورت تمایل برنامه های رصدی خودشون رو برای استفاده سایر اعضاء در گروه اعلام کنند. چون ممکنه بیشتر دوستان اطلاعات و امکانات نجومی و یا وسیله نقلیه شخصی برای رفتن به اطراف شهر نداشته باشند. در واقع اینطوری میتونیم گروه رو از حالت صرفا مجازی خارج کنیم.
من خودم یک گروه کوهنوردی اینترنتی تاسیس کردم که در یک سال گذشته بیشتر از 30 برنامه کوهنوردی داشتیم و تجربه مثبت اینطور کار ها رو دارم.
|
|
|
| ابر نو اختر |
|
ارسالشده توسط: Sun girl - 09-11-2009, 06:50 AM - انجمن: ستاره های دگرگون شونده
- پاسخها (2)
|
 |
بسیاری از پدیدههایی که در آسمان اتفاق میافتند، دارای طبیعتی منظم و تکرارپذیرند، مانند طلوع و غروب خورشید و ماه و همچنین حرکت ظاهری این دو جرم در بین صورتهای فلکی. از روی همین حرکات، تمدنهای باستانی موفق به اندازهگیری طول سال و تدوین نظامهای گاهشماری شده بودند. شمار دیگری از پدیدههای نجومی دارای طبیعت منظم و تکرارپذیر هستند ولی کشف نظم آنها چندان کار سادهای نیست. از جملهی این پدیدهها میتوان به خورشیدگرفتگی و ماهگرفتگی اشاره کرد. هر چند که اخترشناسان بابلی در زمانی نزدیک به 2500 سال پیش موفق به کشف زمان روی دادن این اتفاقات شده بودند و پیشبینیهای آنها در بیشتر موارد درست از آب درمیآمد. در این میان پارهای از اتفاقات نجومی وجود دارند که زمان روی دادن آنها مشخص نیست و حتی گاه ممکن است قرنها بگذرد بدون آن که از چنین رویدادهایی خبری باشد.
شرح فوق برای علاقمندان به اخترشناسی بیگمان تداعی کنندهی «ابرنواخترها»ست. ابرنواخترها ستارگان پرجرمی هستند که به پایان عمر خود رسیدهاند و با یک انفجار بسیار مهیب و خیرهکننده به عمر خود خاتمه میدهند. ابرنواخترها در زمان انفجار، برای مدت کوتاهی به آنچنان درخشندگی میرسند که میتوانند حتی با درخشش کل کهکشان خود برابری کنند. ولی آخرین ابرنواختری که با چشم غیرمسلح دیده شده، مربوط به سال 1604 میلادی است و از آن زمان تاکنون ما شاهد درخشش ابرنواختری در کهکشان راه شیری نبودهایم.
پیدا کردن ثبتهای تاریخی ابرنواخترها، یکی از فعالیتهای مهم در رشتههای تاریخ اخترشناسی و اخترباستانشناسی به شمار میرود و هر از چند گاهی شاهد آن هستیم که باستانشناسان غربی با پژوهش در نقاشیها و حکاکیهای سرخپوستان نشانههایی از توجه بومیان سرخپوست به این پدیدههای جالب را کشف میکنند. البته لازم به ذکر است که منجمان چین باستان بیشترین و دقیقترین ثبتها را از ابرنواخترها را به یادگار گذاشتهاند و بسیاری از ابرنواخترهای باستانی همانند ابرنواخترهای 2241 و 352 پیش از میلاد را تنها در گزارشهای منجمان چینی دیدهایم.
متاسفانه با وجود پیشینهی بسیار بالای اخترشناسی در ایران و توجه فراوانی که حتی اختربینان به پدیدههایی از این دست داشتهاند، هیچ گاه نام ایران و منجمان ایرانی در بین رصدکنندگان ابرنواخترها آورده نشده و تنها در چندین مورد استثنای مربوط به دورهی اسلامی اشارهای به اعراب شده است. جالب آن که در یکی از همین موارد هم گزارش دهندهی ابرنواختر، یک پزشک اهل دمشق به نام ابن ابی اصیبعه است. وی در نوشتههای خود از ظهور یک ستارهی جدید در سال 446 قمری (1054 میلادی) خبر میدهد. به گفتهی وی این ستاره در صورت فلکی دوپیکر (جوزا) قرا داشته و از نظر او عامل بیماری طاعونی بوده است که با ظهور خود هزاران نفر را به سوی مرگ کشانده بود.
با این حال در تعدادی از نوشتههای مورخین ایرانی نشانههای از ظهور ابرنواخترها وجود دارد و نگارنده در این نوشتار قصد دارد به ثبتهایی که از ابرنواختر سال 1572 برخورد کرده، اشاره کند. با این امید که در آیندهای نه چندان دور بتوانیم با عرضهی این ثبتها به مجامع جهانی، قدمی کوچک در زنده کردن یاد اخترشناسان کهن ایرانی برداریم.
در ششم نوامبر سال 1572 ستارهای درخشان در صورت فلکی ذات الکرسی پدیدار گردید. این ستاره امروزه با نام ابرنواختر تیکو Tyco’s Nova شناخته میشود چرا که اخترشناس بزرگ دانمارکی ،تیکو براهه، مطالعات بسیار گستردهای بر روی این ابرنواختر انجام داد و چندی بعد با انتشار کتابی نتایج مشاهدات خود را به عالم عرضه کرد. مشاهدات تیکو براهه در مورد این ابرنواختر را میتوان آغاز انحطاط نجوم ارسطویی و آغاز اخترشناسی جدید دانست؛ هر چند که هیچ گاه نباید از نظر دور داشت که اخترشناسانی چون ابو سعید سجزی قرنها قبل از تیکو براهه، نظام ارسطویی را به چالش کشیده بودند و نظریاتی نو و جدید عرضه داشتند که متاسفانه به دلیل نفوذ طرفداران تفکر ارسطویی، نظریات آنان نتوانست به تفکر رایج در جامعهی علمی آن روز بدل گردد.
ظهور ابرنواختر سال 1572 در ایران آن روزگار هم مورد توجه قرار گرفت و امروزه در آثار مورخین آن زمان میتوانیم نشانههایی از این ابرنواختر را پیدا کنیم. لازم به ذکر است که در سال 1572 میلادی (برابر با سال 980 هجری قمری) شاه تهماسب صفوی بر ایران حاکم بوده است. در این دوره هم وجود تاریخنگاران گوناگون سبب شده است که شرحهای به نسبت کاملی از اوضاع اجتماعی، سیاسی و حتی فرهنگی آن دوران به دست ما برسد. تاریخ «جهان آرای عباسی» که توسط میرزا محمد طاهر وحید قزوینی (1112-1015) نگاشته شده است، یکی از مهمترین آثار تاریخی مربوط به دورهی صفویان است. (ذکر این نکته لازم به نظر میرسد که میرزا محمد طاهر قزوینی در زمان شاه عباس دوم مورخ رسمی دربار صفویان بود و در زمانی که وی به تاریخنگاری میپرداخت حدود 100 سال از ظهور ابرنواختر 1572 گذشته بود.) اگر در کتاب تاریخ جهان آرای عباسی به حوادث سال 980 ه.ق نگاهی بیندازیم به نشانههای جالبی از ابرنواختر 1572 میرسیم، آنجا که از قول نویسنده میخوانیم:
«دیگر در ثمانین و تسعمائه آتشی در جنب قطب شمالی به هم رسیده تا هفت ماه باقی بود و خاکستر فرو میریخت و در آن ایام طاعون نیز در بعضی بلاد به هم رسید.»
در همین توصیف کوتاه درمییابیم که منظور جناب قزوینی چیزی جز همان ابرنواختر تیکو نبوده است. چرا که اشارهی وی به «جنب قطب شمالی» که مکان تقریبی صورت فلکی ذاتالکرسیست و همچنین مدت زمان زیادی که برای پدیدار بودن این «آتش» ذکر شده است، جای شکی باقی نمیگذارد که ما با گزارشی از پدیدار شدن یک ابرنواختر روبهرو هستیم؛ مربوط دانستن ظهور این «آتش» ناشناخته با ظهور طاعون هم نشان میدهد که در سال 1572 هم همان تفکری که در زمان ابن ابی اصیبعه و پدیدار شدن ابرنواختر 1054 وجود داشت، باز هم در میان اختربینان و مردم حاکم بوده است.
نکتهی مهم دیگر در مورد ثبت این ابرنواختر این است که بر اساس مشاهدات و رصدهای تیکوبراهه ابرنواختر سال 1572 تا حدود 15 ماه با چشم غیر مسلح قابل مشاهده بوده است، این ابرنواختر در ابتدا درخشانتر از سیارهی زهره به نظر میرسید ولی با مرور زمان و به تدریج از فروغ آن کاسته شد تا آن که بعد از 15 ماه از پدیدار شدنش دیگر به هیچ عنوان در آسمان دیده نمیشد. در حالی که در کتاب جهان آرای عباسی مدت 7 ماه ذکر شده است. این تفاوت را میتوان معلول 2 علت دانست؛ اول آن که به دلیل گذشت زمان و همچنین ثبت نشدن درست مشاهدات چنین خطایی به وجود آمده و دومین احتمال آن است که اختربینان و ستارهشناسان تنها تا زمانی که ستاره درخشندگی زیادی داشته به آن توجه داشتهاند و زمانی که درخشندگی این ابرنواختر همانند سایر ستارههای ذات الکرسی شده بود از توجه به آن صرفنظر کردهاند.
یکی دیگر از مورخان مهم عهد صفوی، حسن بیگ روملو است. روملو بنابر گفتهی خودش در سال 937 ه.ق (1530 میلادی) به دنیا آمده و در زمان شاه تهماسب و شاه اسمعیل دوم به ثبت وقایع مشغول بوده است. یعنی وی در زمان پدیداری ابرنواختر 1572 در قید حیات بوده و این حادثه را به چشم خویش تماشا کرده است. در حالی که میرزا محمد طاهر وحید قزوینی در زمان ظهور ابرنواختر هنوز به دنیا نیامده بود. به همین دلیل نوشتههای حسن بیگ روملو میتواند از اعتبار و دقت بیشتری برخوردار باشد.
نوشتههای حسن بیگ روملو در کتابی به نام «احسن تواریخ» به شاه اسمعیل دوم عرضه شده است. در این کتاب اگر به حوادث سال 980 ه.ق مراجعه کنیم باز هم نشانههایی از ثبت ابرنواختر سال 1572 را میبینم. هر چند که گزارش روملو با گزارش قزوینی اندکی تفاوت دارد، اما نکتهای بسیار مهم در گزارش روملو موجود است که شایستهی توجه و پژوهشهای بیشتر است. با هم به گزارش روملو نگاهی میاندازیم تا نکتهی بدیع گزارش وی را پیدا کنیم
«در این سال آتشی در آسمان در جنب قطب شمالی ظاهر شده تا مدت 9 ماه امتداد یافته، آخر از نظرها غایب شد. قبل از این، در زمان انس پادشاه روم که معاصر قباد پدر انوشیروان بود این نوع علامتی در قطب شمالی واقع شد، مدت هفت ماه امتداد یافته آخر به طریق خاکستر فرو ریخته بعد از آن علت طاعون در بلاد روم واقع شد»
در همین نوشتهی کوتاه نکات بسیاری نهفته است. میبینیم که روملو هم به «جنب قطب شمالی» اشاره میکند ولی آنجا که از مدت زمان مرئی بودن «آتش» سخن میگوید به جای هفت ماه به 9 ماه اشاره میکند؛ با مقایسه مدتی که قزوینی و روملو اشاره میکنند و همچنین مدت صحیح 15 ماهی که تیکو به رصد ابرنواختر پرداخته، میتوان این احتمال را قویتر دانست که رصدگران، اخترشناسان و اختربینان تنها تا زمانی که ابرنواختر 1572 درخشانتر از سایر ستارههای ذات الکرسی بوده به آن توجه داشتهاند و تا زمان محو کامل آن به رصد و پیگیری سرنوشت این ستارهی جدید نپرداختند.
ولی نکتهی بسیار مهم در گزارش حسن بیگ روملو، اشارهی وی به یک پدیدهی مشابه است پدیدهای که در زمان حکومت قباد ساسانی رخ داده است. وی در این گزارش از پادشاه روم «انس» نام میبرد که همان آناستاسیوس اول Anastasius I است. آناستاسیوس اول در فاصلهی سالهای 491 تا 518 امپراتور روم بود.
متاسفانه ما نمیدانیم که منبع و ماخذ حسن بیگ روملو در نقل این گزارش چه بوده است تا با آگاهیهای بیشتری در مورد صحت و سقم آن اظهار نظر کنیم. ولی در عین حال نمیتوانیم از کنار این گزارش هم بیتفاوت عبور کنیم؛ بلکه باید با مطرح کردن احتمالات و همچنین پژوهشهای بیشتر در اثبات درستی یا نادرستی این سخن، بیشتر بکوشیم.
نخستین نکتهای که باید به آن توجه کنیم، این است که در فهرستهایی که امروزه از ابرنواخترهای ثبت شده ارائه میگردد، در فاصلهی سالهای 437 تا 827 شاهد ثبت هیچ ابرنواختری نیستیم. پس ما یا با یک ثبت جدید ابرنواختری روبهرو هستیم و یا با یک خطای تاریخنگاری. البته میتوان این احتمال را پیش کشید که ابرنواختر یاد شده از سوی روملو همان ابرنواختر سال 437 میلادی بوده است. یعنی زمانی که بهرام گور بر ایران حکم میرانده.
نکتهی دوم این است که زمان یاد شده برای پدیدار شدن این ابرنواختر احتمالی (یعنی همان زمان قباد)، مصادف با بسیاری از آشفتگیهای مذهبی و سیاسی در ایران است. در همین زمان است که قحطی عظیمی در ایران روی میدهد و به دنبال این قحطی کار مزدک و پیروان وی بالا میگیرد و در نهایت هم این غائله با کشتار بیرحمانهی مزدکیان خاتمه مییابد. داستان مزدک و سلطنت قباد در شاهنامهی فردوسی به تفضیل بیان شده، ولی در هیچ کجای این داستان نشانهای از وقوع چنین پدیدهای وجود ندارد (هر چند که باید اذعان داشت بیان نشدن یک حادثه در یک کتاب نمیتواند دلیلی بر روی ندادن آن حادثه باشد؛ ضمن این که در شاهنامهی فردوسی از سایر ابرنواخترهایی که امروزه در پدیدار شدنشان شکی نداریم هم گزارشی نداریم) در کتاب سیاستنامهی خواجه نظام الملک هم که قسمتی از آن به شرح حال مزدک اختصاص یافته، باز چیزی نمیبینیم، البته در این کتاب میبینیم که از مزدک به عنوان منجم هم یاد میشود.
نکتهی سومی که میتوان به آن توجه کرد ظهور طاعون است، این بیماری در بسیاری از موارد محدود به یک شهر یا منطقه میشده است و به عنوان نگارندهی این مقاله باید اذعان کنم که یافتن یا تهیهی فهرستی از مناطق و زمانهایی که در بازهی زمانی یادشده گرفتار طاعون شدهاند از توانایی علمی بنده خارج است؛ با این حال اگر شیوع طاعون آنچنان گسترده بوده که موجب به یاد ماندن ابرنواختر شده است، باید به همهگیری سالهای 541 و 542 میلادی اشاره کنیم. بر اثر این همهگیری، که اولین همهگیری ثبت شده طاعون است تعداد زیادی از جمعیت شمال آفریقا، اروپا و آسیای صغیر به کام مرگ کشیده شدند و حتی شیوع این بیماری موجب توقف جنگهای ایران و روم (در زمان انوشیروان) گشت. بر این اساس اگر گستردگی و قدرت طاعون را عامل به یاد ماندن این ابرنواختر احتمالی بدانیم آنگاه باید زمان این رویداد را با زمان همهگیری طاعون در 541 و 542 میلادی مرتبط بدانیم. هر چند که به نظر نگارنده، تحقیق در زمینهی این که بیماری طاعون در زمان آناستاسیوس اول تا چه حد شیوع و تلفات داشته، میتواند در روشن شدن نتیجه این بحث بسیار موثر باشد.
البته اثبات درستی یا نادرستی گزارش روملو دربارهی ابرنواختری که احتمالا در زمان قباد ساسانی (یا زمانی نزدیک به سلطنت وی) اتفاق افتاده را میتوان به اخترشناسان حرفهای محول کرد. زیرا اگر چنین ابرنواختری رخ داده باشد باقی ماندهی آن، هم اکنون باید قابل رصد باشد؛ پس باید از اخترشناسان حرفهای بپرسیم که: «آیا در صورتهای فلکی نزدیک قطب شمال سماوی، بقایای ابرنواختری وجود دارد که زمان انفجار آن به حدود 1500 سال قبل برگردد؟» پاسخ به این پرسش گر چه ممکن است ساده نباشد، اما میتواند راهگشای تحقیق ما در مورد ابرنواختر احتمالی باشد که بنابر نوشتهی حسن بیگ روملو در زمان قباد رخ داده است و این پرسش بیگمان اخترشناسان ایرانی را در هر کجای دنیا که باشند به خود فرا میخواند تا با پاسخ دادن به آن گامی دیگر در اعتلای تاریخ نجوم ایران برداشته باشیم.
|
|
|
| ماه |
|
ارسالشده توسط: Sun girl - 09-11-2009, 06:41 AM - انجمن: ماه
- پاسخها (37)
|
 |
فاصله تقريبي ماه از زمين 384400 كيلومتر ميباشد كه يك فرد پياده مي تواند اين فاصله را در مدت 11 سال بدود با اين حال اين فاصله در نجوم بسيار اندك است و در حقيقت ماه همين بيخ گوشمان است.
مدار ماه به دور زمين يك دايره كامل نيست بلكه بصورت بيضي است كه زمين در گوشه اي از آن قراردارد ماه در نزديك ترين حالت از زمين 356500 كيلومتر و در دورترين حالت 406700 كيلومتر فاصله دارد كه وقتي در دور ترين مكان قرار دارد به طور محسوسي كوچكتر از زماني است كه در نزديك ترين حالتش نسبت به زمين قرار دارد.از ماه و زمين به صورت سيارات دوگانه هم ياد ميشود كه اين به علت بزرگي ماه در مقابل سياره خود، زمين است. از ديد يك ناظر فرضي در آسمان مدار ماه به دور زمين درحال حركت به صورت يك دايره دندانه دار است.
ماه به علت نوسانات مدار خود هميشه هم در شرق طلوع و در غرب غروب نمي كند درضمن به علت حركت ماه در جهت حركت زمين ماه هر روز 50 دقيقه دير تر از روز قبل در آسمان ديده ميشود
قطر ماه 3500 كيلومتر است كه كمي بيشتر از 4/1 قطر زمين است. زمين 50 برابر ماه حجم و 81 برابر آن وزن دارد نيروي جاذبه ماه 6/1 زمين است ماه از ديد ناظر زميني درست به اندازه خورشيد ديده ميشود درحالي كه 400 بار از خورشيد كوچكتر است علت آن است كه خورشيد درست 400 بار ار ماه دورتر است.
ماه مانند اغلب اقمار شناخته شده در منظومه شمسي هميشه يك روي خود را به ما نشان ميدهد علت آن است كه يك دور چرخش ماه به دور زمين درست برابر يك دور چرخشش به دور خود است كه اين حالت را چرخش وابسته نامند به همين علت تا قبل از سفر هاي فضايي انسان فقط يك سوي ماه را ديده بود. به هر حال به علل بعضي اختلالات مي توان 59 درصد سطح ماه را از روي زمين رصد كرد ولي ديدن مابقي ار روي زمين امكان پذير نيست.
تغيير شكل ماه را كه هر شب شاهد آن هستبم فازها يا صورتهاي ماه گويند.
يك دور گردش كامل ماه به دور زمين 27 روزو 7 ساعت و 43 دقيقه و 5/11 ثانيه طول ميكشد با اين حال به علت چرخش هم زمان زمين به دور خورشيد ماه كمي عقب افتاده، اين حركت از ديد ما 29 روز و 12 ساعت طول ميكشد.
ماه نيز مانند زمين به دور خود مي چرخد همان طور كه گفتيم زمان اين چرخش با زمان چرخش زمين برابر است كه در نتيجه هر نقطه از آن دوهفته مقابل خورشيد قرار ميگيرد اين مدت زمان طولاني براي روز وشب ماه باعث ميگردد دماي ماه در روز به 120 درجه سانتي گراد بالاي صفر ودر شب به 150 درجه سانتي گراد زير صفر برسد. اگر از روي ماه به زمين بنگريم متوجه مي شويم كه هميشه اين گوي آبي در گوشه اي از آسمان ميخكوب شده و هيچ گونه حركتي ندارد.
در حقيقت اين ماه نيست كه بدور زمين ميگردد بلكه زمين و ماه به عنوان سيارات دوگانه هردو به دور يكديگر ميگردند. ولي چون وزن زمين 81 بار از وزن ماه بيشتر است بر طبق قوانين فيزيك مركز اين دوران به سوي زمين و در حقيقت زير پوسته آن است. وجود ماه باعث ايجاد مد در دو سوي زمين ميشود كه يكي به علت جاذبه ماه و ديگري به علت نيروي گريز ايجاد شده از همين دوران است كه زمين اسير آن شده. در اين ميان اگر زمين و ماه و خورشيد در يك راستا قرار گيرند خورشيد نيز پا به ميان گذارده در اين گرانش شركت مي كند و ما شاهد بزرگ ترين جذر و مد ها هستيم بلعكس اگر خورشيد و ماه نسبت به زمين زاويه قائمه تشكيل دهند خورشيد و ماه گرانش يكديگر دا خنثي مي كنند و جذر و مد به طور فاحشي كاهش مييابد.
چون ماه با سرعت 3659 كيلومتردر ساعت به دور زمين حركت مي كند ايجاد نيروي گريز كرده و همين نيروي گريز از سقوط آن به زمين جلو گيري مي كند.
وقتي ماه از درون سايه زمين حركت ميكند زمين مانع رسيدن نور خورشيد به ماه ميشود و ماه گرفتگي يا خسوف صورت ميپذيرد. و اگر ماه به طور كامل در سايه زمين قرار نگيرد ماه گرفتگي يا خسوف ناقص ايجاد ميشود. بلعكس وقتي ماه بين خورشيد و زمين قرار مي گيرد سايه ماه به روي زمين ميفتد خورشيد گرفتگي يا كسوف صورت ميگيرد كه به سه شكل بروز ميكند اگر خورشيد كاملا در پشت ماه پنهان شود كسوف كامل و اگر فقط قسمتي از خورشيد توسط ماه پوشانده شود كسوف ناقص حاصل مي آيد در شكل سوم ماه آنقدر از زمين دور ميشود كه نمي تواند تمام سطح خورشيد را بپوشاند كه به اين حالت كسوف حلقوي گويند.كسوف كامل يكي از زيبا ترين جلوه هاي طبيعت است كه بسيار به ندرت صورت ميگيرد در كسوف كامل روز تبديل به شب ميشود، ستاره ها در آسمان نمايان مي شوند و تاج زيباي خورشيد به دور ماه ميدرخشد كه ديدن آن را با يك تلسكوپ مجهز به فيلتر خورشيدي استاندارد به شما توصيه ميكنم.
اين مسئله كه مدار ماه نسبت به استواي سماوي چگونه قرار دارد براي بسياري پيش بيني ها منجمله محاسبه زمان وقوع خسوف و كسوف بسيار مهم است.متاسفانه مدار ماه كاملا بروي استواي سماوي قرار ندارد بلكه 15/5 درجه نسبت به آن انحراف دارد. كه اين خود دو برخورد در مدار ماه با استواي سماوي را باعث مي شود كه مكان اين برخورد ها را گره نامند و به دو گره بالا رونده و پايين رونده تقسيم ميشوند. به همين علت ماه ،خورشيد و زمين هميشه در سايه يكديگر قرار نميگيرند و كسوف و خسوف به ندرت ايجاد مي شود. اگر گره ها هميشه در يك وضعيت بودند محاسبه زمان وقوع كسوف و خسوف بسيار ساده بود ولي چنين نيست. بلكه محل گره ها و همچنين زاويه شيب آن ها نسبت به زمين مرتب درحال تغيير است.در نتيجه محاسبه زمان بروز كسوف يا خسوف بسيار پيچيده بوده و بهتر است حساب آن را به كامپييوتر ها بسپاريم.
جالب است بدانيد جاذبه ماه آنقدر زياد است كه حتي خشكي ها را هم 50 سانتيمتر بسوي خود ميكشد.
بسياري از اجداد ما بر اين باور بودند كه ماه واقعا تغيير شكل ميدهد يا به عبارتي كلفت و باريك ميشود. بعضي كه دانا تر بودند گمان مي كردند ماه مانند صفحه گرد وچرخاني است و اين گونه هلال و بدر را توصيف مي كردند كه بسيار باور پذير تر ومنطقي تر از تصور اول بود با اين حال اكنون مي دانيم آنهاهم اشتباه ميكردند.
ماه در سطح خود داراي دو چشم انداز است. يكي درياها و ديگري دهانه هاي آتشفشاني. البته آنچه را ما دريا مي ناميم در حقيقت داراي آب نيست بلكه صحرا هايي وسيع از خاكستر و گدازه هاي سرد شده است كه رنگي تيره تر دارد. بروي ماه مي توان رشته كوه هايي مشاهده نمود همچنين دهانه هايي كه از آنها تشعشعاتي ساطع ميشود.
تنها بر آن روي ماه كه به سمت زمين قرار دارد ميتوان بيش از30000 دهانه آتشفشاني مشاهده كرد كه گاه قطري معادل250 كيلومتر دارند كوچكترين دهانه اي كه ميشود از روي زمين ديد 400 مترقطر دارد. كه البته هيچكدام به علت يك آتشفشان واقعي ايجاد نشدند بلكه همگي حاصل برخورد شهاب سنگها هستند وسني معادل چهار مليارد سال دارند. در آن سوي ماه اثري از هيچ درياي تاريكي نيست و خوب است بدانيد درياها بسيار جوان تر از دهانه ها هستند.
گفتيم بعضي از دهانه ها پرتو زايي مي كنند كه از آن جمله مي توان دهانه هاي تيخو،كوپر و نيكوس را نام برد.
ماه داراي كوه هايي هم هست كه البته فقط ديواره هاي دهانه هاي آتشفشاني هستند كه به طوراتفاقي كنار هم قرار گرفته سلسله جبالي بهم پيوسته را تشكيل داده اند كه در بعضي مناطق ارتفاع آن به 10 كيلومتر هم ميرسد.
براي ديدن ماه به تلسكوپ گران قيمت نيازي نيست بزرگنمايي 10 تا 50 برابركه در يك دوريبن دوچشمي معمولي هم يافت مي شود براي ديدن ماه بسيار مناسب است.
روش مشاهده دهانه ها به اين صورت است كه مرز تاريك و روشن ماه را از هلال تا بدر هرشب رصد كنيم رمز كار در آن است كه نور خورشيد به اين مكان به صورت مايل تا بيده دهانه ها را كاملا آشكار ميسازد. براي مشاهده درياها همچنين پرتو زايي دهانه ها بايد تا ماه بدر صبر كنيم.
در ابتدا اصلا معلوم نبود كه بشر مي تواند شرايط خارج از زمين را تحمل كند يا نه ولي بزودي معلوم شد كه انسان نه تنها مي تواند اين شرايط را بخوبي تحمل كند بلكه حتي مي تواند تمام عمر خويش را خارج از زمين سپري كند. پس از آن از سفر به ماه كه آرزوي ديرينه و دست نيافتني پيشينيان ما بود سخن به ميان آمد ولي چه كسي اين جرعت و جسارت را داشت كه جان خويش را به خاطر پيشبرد علم به خطر بيندازد و خود را موش آزمايشگاهي دانشمنداني بكند كه آسوده مي خواهند از روي زمين نظاره گر سفر پر مخاطره اش باشند.
اولين سفينه هايي كه به سوي ماه پرتاب شدند همگي به سختي به سطح ماه برخورد كرده و منهدم شدند ولي قبل از نابودي عكس هاي زيبايي هم از ماه گرفتند كه راه گشاي تحقيقات بعدي شد.
600 ميليون تماشاگر تلويزيون شاهد پرواز سه تن از شجاع ترين مردان علم به سوي ماه بودند. در ساعت 18و2 دقيقه به وقت تهران نيل آرمسترانگ،ادوين الدرين و مايكل كالينز سفر معجزه آساي خود را به سوي ماه آغاز كردند و بعد از چند روز نگراني، دنيا صداي تسلي بخش كاپتان آرمسترانگ را شنيد كه با غرور اعلام كرد " عقاب به سلامت بروي ماه فرود آمد " در 20 جولاي در ساعت 21و7 دقيقه به وقت تهران براي اولين بار انسان بروي ماه قدم گذاشت تلويزيون ها صداي آرمسترانگ را پخش مي كردند كه با اولين قدم در ميكروفن موجود در كلاهش گفت:"اين قدم كوچكي براي يك مرد اما قدمي بس بزرگ براي بشريت است " پس ازآن تا كنون انسان بارها بروي ماه قدم گذارده .
آيا مي دانيد جاي پاي آرمسترانگ و يارانش ميليارد ها سال و شايد حتي تا پايان عمر ماه بروي غبارنرم ماه باقي مي ماند. زيرا باد و باراني وجود ندارد كه آرامش اين غبار نرم را برهم زند اين اثر فقط در صورت برخورد يك شهاب سنگ پاك مي شود. اين در حاليست كه فقط تا چند صد هزار سال ديگر بروي زمين نه اثري از اهرام ثلاثه باقي ميماند نه برج ايفل و نه نيروگاه هاي عظيم اتمي كه از مقاوم ترين مواد شناخته شده توسط بشر ساخته شده اند.
مواد كاني ماه را ميتوان با سنگهاي بازالت زمين مقايسه كرد بسياري از دانشمندان گمان مي كردند ماه جهاني سرد و يخ زده است ولي ماه نيز مانند زمين داراي هسته اي مذاب و مايع است كه البته تركيب دقيق آن هنوز بر ما معلوم نيست. ماه در بدو شكل گيري مانند زمين داراي ميدان مغناطيسي بوده كه در گذر زمان چيز زيادي از آن باقي نمانده است.
ماه نيز مانند زمين 6/4 ميليارد سال عمر دارد و چهار فرضيه براي شكل گيري آن وجود دارد 1:جدا شدن از زمين مذاب 2:شكل گيري همزمان با زمين 3:پيدايش در خارج از منظومه شمسي كه در سفر طولاني خود به دام گرانش زمين افتاده است 4: تشكيل از گاز ها و بخارهاي داغ خورشيدي كه زمين هم از همان ها شكل گرفته
ماه مذاب پس از سرد شدن ميليون ها سال توسط شهاب سنگ ها بمباران شد و از گدازه هاي حاصله طي ميليونها سال بعد دريا ها شكل گرفتند . ماه 700 ميليون سال مانند تلي از آتش درخود ميسوخت و مرتب توسط شهاب سنگ ها مورد اصابت قرار ميگرفت. جوان ترين دهانه آتشفشاني ماه 20 ميليون سال عمر دارد. امروزه ديگر به ندرت شهاب ستگي به ماه برخورد مي كند و آرامش ماه پير را بهم ميزند.
آينده ماه هم بسيار جالب است. چرخش ماه به دور زمين آرام آرام از سرعت چرخش زمين بدور خود مي كاهد و در نتيجه طول شبانه روز را افزايش مي دهد. به طور متقابل سرعت ماه مدام افزايش ميابد و در نتيجه نيروي گريزش بيشتر وبيشتر ميشود و جاذبه زمين بيچاره ديگر قادر به نگاه داشتنش نخواهد بود و ماه لحظه به لحظه از زمين دورتر ميشود. شايد اگر همين طور پيش ميرفت روزي ميرسيد كه زمين كاملا از چرخش به دور خود مي ايستاد و ماه هم راهش را ميگرفت و پي كارش ميرفت. ولي هرگز شاهد چنين اتفاقي نخواهيم بود زيرا خيلي زودتر خورشيد پيرما در آخرين روز هاي عمرش همانند باد كنكي باد ميكند وعطارد،زهره،زمين ،ماه وشايد حتي مريخ را به تلي از خاكستر تبديل ميكند. البته اميد وارم تا آن زمان بشر هوشمند از زادگاه رو به نابودي خود، زمين به سلامت و صلح به عالم بي انتها سفر كند من كه اميد وارم ولي چه كسي ميداند صحبت از چهار تا پنج ميليارد سال ديگر است...
|
|
|
| نجوم در هند باستان |
|
ارسالشده توسط: Sun girl - 09-11-2009, 06:35 AM - انجمن: کیهانشناسی
- بدونپاسخ
|
 |
در زبان هندي ، علم نجوم را khagola-shastra كه نام رصدخانه مشهوري در دانشگاه نالاندا است ، مي نامند . در اين مكان ، ستاره شناس نامي هندي به نام آريابهاتا در قرن پنجم به فراگيري اين علم پرداخت.
وي يك دستگاه رياضي ارائه كرد كه در آن دوران زمين حول محورش و حركت سيارات نسبت به خورشيد را فرضيه سازي مي كرد . او هم چنين نتيجه تقريباً درستي در مورد محيط دايره يا كره عرضه و نيز چگونگي تشكيل خسوف و كسوف را براي اولين بار كشف كرد . تعيين شعاع مدارهاي سيارات برحسب شعاع مدار زمين يا خورشيد به وسيله دوره گردش آنها توسط اين شخص به دست آمد . وي از اولين كساني بود كه كشف كرد مدار سيارات به دور خورشيد بيضي شكل است و اولين منجم شناخته شده در اين قاره بود كه از دستگاه روز شمار تناوبي خورشيدي استفاده كرد .
در كتاب او « آريابهاتيا » كه در سال 498 ميلادي منتشر شد ، قوانين عددي و هندسي براي محاسبه گرفت ها توصيف شده بود. علم نجوم در هند ، قسمت اعظم پيشرفت هاي خود رامديون نظريات اين دانشمند از جمله شكل گيري منظومه شمسي با اشكال كروي و ارائه الگوهاي عددي و رياضي است .
آريابهاتا در سال 476 ميلادي در شهر كرلاي هند به دنيا آمد . هنگامي كه هنوز جواني نوپا بود به دانشگاه نالاندا براي تحصيل در علم ستاره شناسي فرستاده شد. او مقاله هاي مهمي در عرصه نجوم عرضه كرد و نيز نظريه خورشيد مركزي را مطرح كرد و بعد ها موجب ايجاد سهولت در فعاليتهاي كپرنيك شد .
كتاب هاي آريابهاتا در قرن سيزدهم به لاتين ترجمه شد ؛ به واسطه اين امر ، اروپاييان با روش هاي محاسبه مساحت مثلثات و حجم كرات هم مانند مربع و مكعب آشنا شدند . ديدگاه هاي او در مورد گرفت ها و اينكه خورشيد منبع نور ماه (مهتاب) مي باشد ، ممكن است تأثير زيادي روي منجمان اروپايي نگذاشته باشد ولي بعداً همين ديدگاه ها از طريق رصدهاي كپرنيك و گاليله باورپذير شد .
اما آريابهاتا همه اين حقايق را 1500 سال پيش و 1000 سال قبل از كپرنيك و گاليله كشف كرد و همين امر باعث شد تا از وي به عنوان يك پيشقدم در اين عرصه ياد شود . روش هاي شمارش نجومي آريابهاتا كه در كتاب هاي او شرح داده شده ، اسناد موصقي براي اختراع تقويم هندي شد .
بنابراين در هند باستان ، گرفت ها نيز شناخته و پيش بيني شدند و طبيعت حقيقي آنان حداقل براي منجمان قابل درك بود . نبود تلسكوپ بسياري از پيشرفت هاي نجوم باستان هند را پنهان ساخت . ولي بايد پذيرفت كه با وجود نبود پشتوانه اي براي رصدها كه با وسايل بسيار ساده انجام مي شد ، منجمان هند باستان به موفقيت هاي نسبتاًً بزرگي در خصوص اندازه گيري حركات نجومي و پيش بيني گرفت ها دست يافتد . ستاره شناسان هندي نظريه كروي بودن زمين را مطرح كردند و آريابهاتا اولين كسي بود كه در قرن پنجم به اين حقيقت پي برد.
يكي ديگر از منجمان و رياضي دانان هند ، براهماگوپتا در قرن هفتم برآورد كرد كه محيط زمين 5000 يوجانا است . يك يوجانا = kms7.2 است كه به تخمين امروزي بسيار نزديك مي باشد .
|
|
|
| نکات و ظرایف کار با تلسکوپ |
|
ارسالشده توسط: roobahak - 09-11-2009, 01:22 AM - انجمن: تلسکوپ
- پاسخها (4)
|
 |
من اینجا از همه دوستانی که تلسکوپ دارن می خوام تجربیاتشون از کار با تلسکوپ رو با بقیه به اشتراک بگذارن مثلا:
- از نکات و ظرایفی که موقع کار با تلسکوپ و رصد اجرام مختلف آسمان میدونید یا حتی خودتون تجربه کردین بگین
- از ریزه کاری های نگهداری از تلسکوپ ها بگین
- از مشکلاتی که ممکنه یه رصدگر بهشون بربخوره بگین- مثلا مه گرفتگی آینه- و...
خلاصه دوست دارم این جا در کل یه مرجع خوب و فعال برای تبادل نظر و رفع مشکل دوستان رصدگر از مبتدی تا حرفه ای باشه.
پیشاپیش از همه ممنون! :wink: :wink:
|
|
|
|