مهمان عزیز، خوش‌آمدید.
شما می‌توانید از طریق فرم ثبت‌نام در انجمن عضو شوید.

نام‌کاربری
  

رمز عبور
  





جستجو در انجمن‌ها

(جستجو‌ی پیشرفته)

آمار انجمن
» کاربران: 3,170
» آخرین کاربر: reza8p
» موضوعات انجمن: 2,708
» ارسالهای انجمن: 30,387

آمار کامل

کاربران حاضر
ما 197 کاربر حاضر در انجمن دارید
» 0 کاربر عضو | 195 مهمان
Bing، Google

آخرین موضوعات
زمان اتمام پروژه آرتمیس
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین‌ارسال: hamidrezaaaaaaaaa
05-01-2023, 06:19 PM
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 2,112
فروش تلسکوپ ماکستوف 90
انجمن: تلسکوپ
آخرین‌ارسال: محمد امام
08-13-2020, 09:21 AM
» پاسخ‌ها: 1
» بازدید: 5,763
درخواست معرفی نرم افزار
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین‌ارسال: omid3068
03-28-2020, 05:53 PM
» پاسخ‌ها: 0
» بازدید: 3,377
آیا کتابی هست که ؟
انجمن: کتاب
آخرین‌ارسال: Starline
02-21-2020, 12:36 AM
» پاسخ‌ها: 6
» بازدید: 8,558
ایا جهان منظم است؟
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین‌ارسال: saharqasemi
01-12-2020, 04:23 PM
» پاسخ‌ها: 34
» بازدید: 27,583
نشانه های آسمانی ( صورت ف...
انجمن: چهره های آسمان
آخرین‌ارسال: faaramin
07-20-2019, 12:55 PM
» پاسخ‌ها: 31
» بازدید: 50,825
عکسهای برتر نجومی ۲۰۱۲ به...
انجمن: گفتگوی آزاد عکاسی آسمان شب
آخرین‌ارسال: criswizard
07-03-2019, 12:38 PM
» پاسخ‌ها: 9
» بازدید: 12,949
دانلود مجله اسکای اند تلس...
انجمن: کتاب
آخرین‌ارسال: kamal1345
03-23-2019, 09:46 PM
» پاسخ‌ها: 7
» بازدید: 9,493
خطای دید نجومی
انجمن: ستاره های دگرگون شونده
آخرین‌ارسال: bvc238
02-13-2019, 05:24 PM
» پاسخ‌ها: 3
» بازدید: 7,334
هوش فرا زمینی
انجمن: هوش فرا زمینی
آخرین‌ارسال: aradralami
02-10-2019, 01:41 PM
» پاسخ‌ها: 11
» بازدید: 12,418

 
  اخبار نجومی
ارسال‌شده توسط: Belder - 09-09-2009, 07:51 PM - انجمن: کیهانشناسی - پاسخ‌ها (12)

سلام دوستان من یه چند روزی به دلیل دزدیده شدن نتونستم بیام در این مدت یه چیزی به مخ ناقصم خطور کرد که اینه که بیاید در این سوژه اخبار نجومی رو منتشر کنیم چون بعضی دوستان اینقدر میان اینجا وقت نمی کنن برن سایت های دیگه (مثل خودم)
با تشکر

چاپ این بخش

  نظريه‌ي ريسمان-1
ارسال‌شده توسط: Virologist - 09-08-2009, 11:00 PM - انجمن: کیهانشناسی - پاسخ‌ها (2)

جهان از چه چيزي ساخته شده است ؟
اين پرسش چه‌قدر براي شما آشناست ؟ تا کنون چه‌قدر به اين موضوع فکر کرده ايد؟
شايد باور نکنيد اين پرسش ظاهراً ساده بيش ترين زمان ها و خلاق ترين ذهن ها را در طول تاريخ به خود مشغول کرده است .
نظريه ريسمان آخرين تلاش انسان براي يافتن پاسخ اين پرسش ساده است.
پيش از آن‌که ببينيم اين نظريه چيست و چه ادعايي دارد خوب است اطلاعاتمان را درمورد ماده مرور کنيم:
علوم راهنمايي يادتان هست؟ آن جا ياد گرفتيم ماده از اتم ساخته شده است .و اتم يعني تجزيه ناپذير. حتماً يادتان هست که دموکريتوس فيلسوف يوناني اين نظريه را نخستين بار ارائه کرده بود. وقتي بزرگ تر شديم در فيزيک دبيرستان آموختيم که اتم نيز به نوبه خود از سه جزء اصلي تشکيل شده است : پروتون ، نوترون و الکترون .
نوترون ها و پروتون ها در هسته اند ، در حالي که الکترون ها به دور هسته مي چرخند. اما اين روند تا کجا ادامه خواهد داشت؟
آيا الکترون ها ، پروتون ها و نوترون ها نيز خود از ذرات کوچک تري تشکيل شده اند؟
دانش کنوني ما درباره ي ترکيب زير اتمي جهان در نظريه اي به نام مدل استاندارد ذرات مادي (standard model) خلاصه مي شود.
اين مدل هم اجزاي بنيادي ماده که جهان از آن ها ساخته شده را توصيف مي کند و هم نيروهايي که از طريق آن ها اين ذرات با يکديگر بر هم کنش دارند.
بر طبق اين مدل الکترون واقعاً يک ذره ي بنيادي است . يعني يکي از ذراتي است که سنگ بناي آفرينش است و خود از اجزاي کوچک تري تشکيل نشده است . اما نوترن ها و پروتن ها ذرات بنيادي نيستند و از ذرات کوچکتري به نام کوارک تشکيل شده اند. تا جايي که مي دانيم کوارک ها ذرات بنيادي هستند. در واقع طبق مدل استاندارد ذرات مادي 12 ذره بنيادي در طبيعت وجود دارند. يعني 12 نوع ذره که سنگ بناي آفرينش اند. و ماده در طبيعت از آن ها ساخته شده است . 6 تا از اين ذرات بنيادي کوارک هستند . اين کوارک ها نام هاي جالبي دارند:
بالا(up)، پايين(down) ، عجيب(strange)، عفريت(charm) ، سر(top) و ته(bottom).
براي مثال يک پروتون از 2 کوارک بالا و يک کوارک پايين تشکيل شده است . 6 ذره ي بنيادي ديگر لپتون‌ها هستند. لپتون ها شامل الکترون و دو هم خانواده ي سنگين تر او يعني ميوئون (muon) و تاون (taun) و نيز 3 نوترينو(nutrinos) با طعم هاي مختلف هستند .
اگر‌چه نور ازامواج تشكيل شده است فرضيه‌ي كوانتم پلانك مي‌گويد كه از جهات معيني رفتار نور چنان است كه گويي مجموعه اي از ذرات است: نور تنها به‌صورت بسته‌هاي خاص يا كوانتم‌ گسيل يا جذب مي‌شود. از سوي ديگر، اصل عدم قطعيت هايزنبرگ متضمن آن است كه ذرات از پاره‌اي جهات چونان امواج رفتار مي‌كنند: آن‌ها وضعيت معيني ندارند بلكه با توزيع احتمال معيني در فضا پخش مي‌شوند. نظريه‌ي كوانتم مكانيك برنوع كاملاً جديدي از رياضيات استوار است كه ديگر جهان را به فراخور نياز با مدل مناسب توصيف مي‌كند. بنا براين ميان توصيف يك شي‌ء اعم از نور يا ماده برمبناي مدل ذره‌اي وتوصيف آن برمبناي مدل موجي يك دوگانگي وجود دارد. به اين توصيف دوگانه، دوگانگي موج- ذره گفته مي‌شود.

در طبيعت 4 نيروي بنيادي وجود دارد: گرانش ، الکترومغناطيسي، نيروي ضعيف هسته اي و نيروي قوي هسته‌اي
گرانش و الکترو مغناطيس دور برد هستند و به همين دليل است که اين دو نيرو مدت ها است شناخته شده‌اند. دو نيروي هسته اي کوتاه برد هستند و بنابر اين در مقياس فاصله هايي كه در زندگي روزمره با آن سر وكار داريم عموماً مشاهده نمي شوند.
نيروهاي هسته اي صرفاً در اين قرن شناخته شده اند . نيروي قوي هسته اي همان نيرويي است كه مسئول به هم بستن پروتن ها و نوترن ها براي ساخت هسته اتم است. اما نيروي ضعيف هسته اي نيرويي کاملاً متمايز است و تنها در پديده هايي همچون واپاشي پرتوزا پديدار مي شود. اين نيرو تنها نيرويي است که از قانون تقارن راست و چپ يا پاريته (هم پايه گي ) پيروي نمي‌كند.
مدل استاندارد ادعا مي کند که براي انتقال اين نيرو ها، ذراتي به نام حامل هاي نيرو بايد وجود داشته باشد . مثلاً آشناترين اين ذرات فوتون ، ذره اي از نور است که واسط نيروي الکترومغناطيسي است. اين يعني اين که مثلاً يک آهنربا ، يک ميخ آهني را به اين خاطر جذب مي کند که بين آن ها فوتون رد و بدل مي شود. به همين ترتيب گراويتون ذره اي است که نيروي گرانش را حمل مي کند. گراويتون ذره‌اي است كه تا کنون مشاهده نشده ولي برخي از فيزيکدانان به وجود آن چنان معتقدند که به وجود فوتون.
نيروي قوي را ذراتي به نام گلوئون(glouns) جابه‌جا مي‌كنند و بالاخره نيروي ضعيف توسط 3 ذره به نام هايz و w+ و w-منتقل مي‌شوند. براي وجودگلوئون‌ها گواه قانع‌كننده‌اي وجود دارد، ذرات w و z نيز در شتاب دهنده ها مستقيما ردگيري شده اند( در واقع مدل استاندارد وجود بوزون هاي w,zرا پيش از آنکه يافته شوند پيش بيني کرد ).
هم‌چنين اين نظريه وجود ذره اي به نام بوزون هيگز(Higgs Boson) را پيش بيني کرد‌ه است که هنوز براي کشف آن تلاش مي شود.
تا اين جا همه چيز خوب است اما در واقع دو مشکل اساسي وجود دارد :
يکي از اين مشکلات ظاهراً زيبايي شناختي است و ديگري فني
مشکل زيبايي شناختي حتي براي افراد غير متخصص هم آزاردهنده است . چرا بايد تعداد نيروها و ذرات بنيادي اين قدر زياد باشد؟ مشکل زيبايي شناختي حتي براي افراد غير متخصص هم آزاردهنده است . چرا بايد تعداد نيروها و ذرات بنيادي اين قدر زياد باشد؟ فهرست نام ذرات بنيادي و نيروهايي که در بالا نام برديم را مرور کنيد . الکترون ،ميوئون ، نوترينو ، کوارک ، بوزون w ، گلوئون ، گراويتون ، و ...
حتماً قبول داريد که اين فهرست نسبتاََ بلند است. مجموعه‌ي‌آن‌ها کم کم شبيه يک باغ وحش به نظر مي رسد . باغ وحشي از ذرات !!!
اما دليل فني :
مدل استاندارد رفتار همه ذرات و نيروهاي بنيادي را بدون کم وکاست توصيف مي کند . ولي اين توصيف يک استثناي خيلي مهم دارد : گرانش .
به دلايل فني نيروي گرانش که آشناترين نيرويي است که با آن سر و کار داريم به سختي به طور ميکروسکوپي قابل آزمايش شدن است .
اما چه رازي در گرانش و ذره هم‌بسته‌ي آن گراويتون وجود دارد که آن را از ساير نيروها و ذرات بنيادي متمايز مي‌کند آن‌چنان‌که مدل استاندارد با همه قدرتش از توضيح و توصيف رفتار آن ناتوان است؟ !

ادامه دارد ...(هر روز یکیشو میزارم)
roshd.ir

چاپ این بخش

  هشت موضوع شگفت انگيز از زندگي آلبرت انيشتن
ارسال‌شده توسط: Virologist - 09-08-2009, 02:12 PM - انجمن: کیهانشناسی - پاسخ‌ها (10)

هشت موضوع شگفت انگيز از زندگي آلبرت انيشتن

هشت موضوع شگفت انگيز از زندگي آلبرت انيشتن، كه شما هيچ گاه آنان را نمي دانستيد. بله،همگي ما مي دانيم كه انيشتن اين فرمول [e=mc2] را كشف كرد. اما واقعيت آن است كه چيز هاي كمي در مورد زندگي خصوصي اش مي دانيم،خودتان را بااين هشت مورد،شگفت زده كنيد!

1 - اوبا سر بزرگ متولد شد

وقتي انيشتن به دنيا آمد او خيلي چاق بود و سرش خيلي بزرگ تا آنجايي كه مادر وي تصور مي كرد، فرزندش ناقص است،اما او بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه هاي طبيعي بازگشت.

2 - حافظه اش به خوبي آنچه تصور مي شود، نبود

مطمئنا انيشتن مي توانسته كتابهاي مملو از فرمول و قوانين را حفظ كند،اما براي به ياد آوري چيز هاي معمولي واقعا حافظه ضعيفي داشته است. او يكي از بدترين اشخاص در به ياد آوردن سالروز تولد عزيزان بود و عذر و بهانه اش براي اين فراموشكاري، مختص دانستن آن [تولد ]براي بچه هاي كوچك بود.

3 - او ازداستانهاي علمي-تخيلي متنفر بود

انيشتن از داستانهاي تخيلي بيزار بود. زيرا كه احساس مي كرد ،آنها باعث تغيير درك عامه مردم ازعلم مي شوند و در عوض به آنها توهم باطلي از چيز هايي كه حقيقتا نمي توانند اتفاق بيفتند ميدهد.
به بيان او "من هرگزدر مورد آينده فكر نمي كنم،زيراكه آن به زودي مي آيد. به اين دليل او احساس مي كرد كساني كه بطور مثال بشقاب پرنده ها را مي بينند بايد تجربه هايشان را براي خود نگه دارند.

4 - او در آزمون ورودي دانشگاه اش رد شد

درسال 1895 در سن 17 سالگي،انيشتن كه قطعا يكي از بزرگترين نوابغي است،كه تا كنون متولد شده،در آزمون ورودي دانشگاه فدرال پلي تكنيك سوييس رد شد.
در واقع او بخش علوم ورياضيات را پشت سر گذاشت ولي در بخش هاي باقيمانده، مثل تاريخ و جغرافي رد شد.وقتي كه بعدها از او در اين رابطه سوال شد؛ او گفت:آنها بي نهايت كسل كننده بودند، و او تمايلي براي پاسخ دادن به اين سوالات را در خود آحساس نمي كرد.

5 - علاقه اي به پوشيدن جوراب نداشت

انيشتن در سنين جواني يافته بود كه شصت پا باعث ايجاد سوراخ در جوراب مي شود.سپس تصميم گرفت كه ديگر جوراب به پا نكند و اين عادت تا زمان مرگش ادامه داشت.
علاوه بر اين او هرگز براي خوشايند و عدم خوشايند ديگران لباس نمي پوشيد، او عقيده داشت يا مردم اورا مي شناسند و يا نمي شناسند.پس اين مورد قبول واقع شدن[آن هم از روي پوشش] چه اهميتي ميتواند داشته باشد؟

6 - او فقط يكبار رانندگي كرد

انيشتن براي رفتن به سخنراني ها و تدريس در دانشگاه، از راننده مورد اطمينان اش كمك مي گرفت. راننده وي نه تنها ماشين اورا هدايت مي كرد، بلكه هميشه در طول سخنراني ها در ميان،شنوندگان حضور داشت.
انيشتن، سخنراني مخصوص به خود را انجام مي داد و بيشتر اوقات راننده اش، بطور دقيقي آنها را حفظ مي كرد.
يك روز انيشتن در حالي كه در راه دانشگاه بود، باصداي بلند در ماشين پرسيد:چه كسي احساس خستگي مي كند؟
راننده اش پيشنهاد داد كه آنها جايشان را عوض كنند و او جاي انيشتن سخنراني كند،سپس انيشتن بعنوان راننده او را به خانه بازگرداند.
عدم شباهت آنها مسئله خاصي نبود.انيشتن تنها در يك دانشگاه استاد بود، و در دانشگاهي كه وقتي براي سخنراني داشت، كسي او را نمي شناخت و طبعا نمي توانست او را از راننده اصلي تمييز دهد.
او قبول كرد، اماكمي ترديد در مورد اينكه اگر پس از سخنراني سوالات سختي از راننده اش پرسيده شود، او چه پاسخي خواهد داد، در درونش داشت.
به هر حال سخنراني به نحوي عالي انجام شد، ولي تصور انيشتن درست از آب در آمد.دانشجويان در پايان سخنراني انيتشن جعلي شروع به مطرح كردن سوالات خود كردند.
در اين حين راننده باهوش گفت "سوالات بقدري ساده هستند كه حتي راننده من نيز مي تواند به آنها پاسخ گويد"سپس انيشتن از ميان حضار برخواست وبه راحتي به سوالات پاسخ داد،به حدي كه باعث شگفتي حضار شد.

7 - الهام گر او يك قطب نما بود

انيشتن در سنين نوجواني يك قطب نمابه عنوان هديه تولد از پدرش دريافت كرده بود.
وقتي كه او طرز كار قطب نما را مشاهده مي نمود، سعي مي كرد طرز كار آن را درك كند. او بعد از انجام اين كار بسيار شگفت زده شد.بنابر اين تصميم گرفت علت نيروهاي مختلف در طبيعت را درك كند.

8 - راز نهفته در نبوغ او

بعد از مرگ انيشتن در 1955 مغز او توسط توماس تولتز هاروي براي تحقيقات برداشته شد.
اما اينكار بصورت غير قانوني انجام شد. بعدها پسر انيشتن به او اجازه تحقيقات در مورد هوش فوق العاده پدرش را داد.
هاروي تكه هايي از مغز انيشتن را براي دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد. از اين مطالعات دريافت مي شود كه مغز انيشتن در مقايسه با ميانگين متوسط انسانها،مقدار بسيار زيادي سلولهاي گليال كه مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است.همچنين مغز انيشتن مقدار كمي چين خوردگي حقيقي موسوم به شيار سيلويوس داشته، كه اين مسئله امكان ارتباط آسان تر سلولهاي عصبي را بايكديگر فراهم مي سازد.
علاوه بر اينها مغز او داراي تراكم و چگالي زيادي بوده است و همينطور قطعه آهيانه پاييني داراي توانايي همكاري بيشتر با بخش تجزيه و تحليل رياضيات است.

چاپ این بخش

  اندیشیدن در مورد زمان قبل از بیگ بنگ
ارسال‌شده توسط: Virologist - 09-08-2009, 12:42 AM - انجمن: کیهانشناسی - پاسخ‌ها (6)

قبل از بیگ بنگ چی اتفاق افتاد؟ برای این پرسش همیشه یک پاسخ قانع کننده وجود داشته " چیزی قبل از بیگ بنگ وجود نداشته". همه چیز با بیگ بنگ یا انفجار بزرگ آغاز شد. اما پاسخ درست به گفته یکتن از دانشمندان بنام شون کارول "ما این را نمی دانیم". اما حالا آقای کارول و همچنان چندین دانشمند و اخترشناس دیگر احتمال وجود زمان قبل از بیگ بنگ و تئوری های تناوبی دیگر در مورد چگونگی پیدایش کائنات را در نظر گرفته اند. هفته گذشته آقای کارول در جریان یک گفتگو در نشست انجمن اخترشناسی امریکا در سنت لویس میسوری "تحقیقات قضاوتی ای" را مطرح نمود.



به گفته او " اخترشناس بودن در زمان حاضر خیلی جالب است، زیرا در عصر حاضر هم خوشبخت و هم مصیب زده ایم و این عصر طلایی است، اما مشکل این است که نمونه موجود از کائنات هیچ درکی به ما نمی دهد.



اولأ، مشکل موجودی است. یعنی 95 درصد کائنات محاسبه نشده. ظاهرأ اخترشناسان این مشکل را با اختراع ماده تاریک و انرژی تاریک، حل نموده اند. اما فقط بخاطر اینکه ماده را برای مطابقت دادن با اطلاعات (داده ها) "اختراع نموده ایم" بدین معنی نیست که ماهیت کائنات را شناخته ایم.



اما حیرت بزرگ دیگر در مورد کائنات، اطلاعات بدست آمده از کاوشگر ناهمسانگردی ریز موج ویلکنسون (WMAP) می باشد که در حال مطالعه ریز موج های پس زمینه کیهانی یا "پژواک" بیگ بنگ است.



این سفینه کاوشگر با تصاویر برداری از مراحل اولیه کائنات، نشان داد که کائنات در آن زمان چقدر داغ، چگال و آرام بود (آنتروپی یا کهولت ضعیف داشت). ما تا هنوز نمی دانیم که چرا این گونه بود. این خود حیرت بزرگتری نسبت به مشکل موجودی یا محاسبه کائنات است، زیرا کائنات ما طبیعی به نظر نمی رسد. وضعیت آنتروپی های ضعیف، همراه با شرایط اولیه احتمالی که به ایجاد کائناتی، نظیر کائنات ما منجر گردید، بسیار نادر است. زیرا اکثریت عمده آنتروپی بالاتر دارند و نه ضعیف.

(انتروپی بردار زمان است یعنی یک شاخص اساسی زمان. از دیدگاه انرژی آزاد، انتروپی با گرمایی که برای انجام کار در دسترس نیست، ارتباط دارد.انتروپی اندازهٔ بی‌نظمی سیستم یا ماده‌ای است که در حال بررسی است. انتروپی معیاری از اشتباهات تصادفی است که در هنگام انتقال یک سیگنال به وجود می‌آید. بنابراین می‌تواند معیاری از بازدهی سیستم ارسال پیام باشد. بر گرفته از ویکی پدیا)



به گفته کارول یکی از پدیده های حیران کننده در مورد کائنات، این است که همه چیز تغییر می کند و این تغییرات در یک جهت پایدار از گذشته به آینده در سراسر کائنات می باشد. ما آن را تیر یا پیکان زمان نامیده ایم. این تیر از قانون دوم ترمودینامیک، که نیازمند آنتروپی می باشد. قانون اظهار می دارد که سیستم های بسته بطور ثابت با گذشت زمان از حالت منظم به بی نظمی تغییر می کنند. این قانون در فیزیک و اخترشناسی اساسی می باشند.



یکی از پرسش های بزرگ در مورد شرایط اولیه کائنات این است که چرا آنتروپی این قدر ضعیف آغاز شد؟ آنتروپی نزدیک به بیگ بنگ عامل همه چیز در مورد تیر زمان است. زندگی و مرگ، حافظه، جریان زمان. رویداد ها درست اتفاق افتاده و نمی تواند، معکوس گردد.



هر زمانی که یک تخم مرغ را می شکنید یا یک پیاله آب را می ریزانید، شما در واقع کیهان شناسی انجام می دهید. پس برای اینکه بتوان به پرسش ها در مورد کائنات و تیر زمان پاسخ داد، شاید مجبور گردیم تا زمان یا اتفاقات قبل از بیگ بنگ را هم در نظر بگیریم.



آقای کارل اصرار دارد که اینها مسایل مهمی اند که باید در مورد آنها فکر کرد. به گفته او، سرگذشت کائنات باید با مفهوم باشد. وقتی چیز های داریم که حیرت برانگیز به نظر میرسند، در آنصورت بخاطر درک این معما به جستجوی یک میکانیزم مهمی می پردازیم. کائنات با کهولت ضعیف سر نخ خوبی است که باید بر سر آن کار کرد.



در حال حاضر نمونه یا مدل خوبی از کائنات نداریم و تئوری های موجود هم به این پرسش پاسخ داده نمی توانند. قانون نسبت عام پیش بینی می کند که کائنات با یک تکینگی آغاز شده، اما هیچ چیز را تا بعد از بیگ بنگ ثابت نمی تواند.



تئوری تورم، که یک دوره انبساط بسیار سریع (نمایی) کائنات را در جریان لحظات نخستین پیشنهاد می کند، نیز کمکی نمی تواند. به قول آقای کارل برعکس مشکل آنتروپی را بدتر می سازد. تورم نیازمند یک تئوری در مورد شرایط نخستین است.



نمونه های دیگری از کائنات نیز وجود دارند، اما آقای کارل طرفدار نظریه چندین کائنات است که کائنات های "نوزاد" را ایجاد می کنند. او می گوید تمام قصه شاید به جهان مرئی ما خلاصه نشود و اگر ما یک بخشی از کائنات بزرگ هستیم، پس شرایط تعادل کهولت یا آنتروپی بزرگتر وجود ندارد و آنتروپی هم به وسیله کائنات های شبیه کائنات خودمان بوجود می آید.





آقای کارل تحقیقات تازه ای را که همراه با تیم اش با بررسی مجدد اطلاعات (داده های) ناهمسانگردی ریز موج ویلکنسون انجام داده در میان می گذارد. کارل و تیم او می گوید که بر اساس اطلاعات کائنات ها همه "غیر متعادل" یا متمایل به یک طرف اند.



اندازه گیری های کاوشگر نشان می دهد که نوسان در پس زمینه ریز موج حدود 10 درصد در یک قسمت آسمان نسبت به قسمت دیگر آن بیشتر است.



یک توضیح در مورد " کائنات سنگین در یک پهلو" درصورتی وجود دارد که این نوسانات نشاندهنده یک ساختار باقی مانده از کائنات های تولید شده توسط کائنات ما باشد.



کارل می گوید به تمام این موضوع می توان با درک گرانش کوانتومی کمک کرد. " نوسان کوانتومی می تواند کائنات های جدید ایجاد کند. اگر نوسانات دمایی در یک فضای آرام می تواند به ایجاد کائنات های نوزاد منجر گردد، در آنصورت این کائنات ها باید آنتروپی خود را داشته باشند که می توانند باعث ایجاد کائنات های دیگر گردند.



کارل با تأکید بر این مسئله می گوید که در حال حاضر هر تحقیق روی این موضوعات بصورت کلی گمانی زنی پنداشته می شود و " هیچ کدام بصورت قطعی تائید نشده اند". حتی حاضرم شرط ببندم که همه اشتباه اند، ولی امیدوارم که ده سال بعد بازگردم و به شما بگویم که ما این معما را حل کردیم.
universetoday.com

چاپ این بخش

  ماده تاریک
ارسال‌شده توسط: Virologist - 09-08-2009, 12:40 AM - انجمن: کیهانشناسی - بدون‌پاسخ

در سال 1933 فريتز زوييكي منجم آمريكايي سوييسي تبار پرده از رازي برداشت كه اكنون نيز منجمان در پي چند و چون آنند. زوييكي دريافت كه در عالم بيش از آن كه مي بينيم ماده وجود دارد و اين ماده نامشهود نظر منجمان را سخت به خود مشغول كرده است، چرا وجود آن بر چگالي عالم تاثير مي گذارد. در آغاز منجمين اين مجهول را "ماده گمشده" ناميدند. اما اين اصطلاح درستي نبود، چيزي در اين ميان گم نشده است. محاسبه زوييكي نشان داد كه اين ماده وجود دارد، فقط ما نمي توانيم آن را ببينيم از اين رو نام ديگري بر آن گذاشتند: "ماده تاريك".

مجري: امروزه كيهان شناسان اين حقيقت را براي ما روشن ساخته اند كه ما فقط يك صدم از كل جرم كيهان را به صورت ماده اي روشن، به صورت اجرام قابل رويت درآسمان مي بينيم. به راستي براي اين معماي كيهاني چه پاسخي وجود دارد؟ فكر مي كنم در دهه 1940 به بعد براي چند دهه ذهن تمام كيهان شناسان معطوف به موضوعي مجهول بود، كه امروزه آن را ماده تاريك مي دانيم. سير دانستن بشر درباره ماده تاريك از كجا آغاز شد؟

دكتر راهوار: اولين بار در ميان منجمان، زوييكي بود كه كهكشان ها را مطالعه كردند و ديدند كه كهكشان ها آن چيزي كه ما مي بينيم، نيستند با تو جه به جرم آنها، آن حركت را ندارند و سوال اين بود اين حركت را چگونه مي توان توضيح داد. بايد مقداري ماده تاريك در كهكشان باشد تا آن حركت را براساس آنچه كه ما از فيزيك مي شناسيم، به دست بياد و سازگار باشد با قوانيني كه ما مي شناسيم. مي توان خيلي ساده اين موضوع را با يك آزمايش نشان داد. فرض كنيد ما به يك سياره اي رفته ايم كه جرم آن را نمي دانيم. يا اين كه جرم آن با يك روش ديگري اندازه گيري كنيم. مثلا اگر چگالي سياره را بدانيم و بعد شعاع و حجم آن را اندازه گيري كنيم، مي توانيم بفهميم كه جرم آن چقدر است. از طرف ديگر مي توانيم جرم آن را با استفاده از قوانين گرانش اندازه گيري كنيم. مثلا اگر يك سكه را از ارتفاع نيم متري رها كنيم و با يك كرنومتر زمان افتادن آن را اندازه گيري كنيم، مي توانيم شتاب گرانشي آن سياره را به دست بياوريم و به اين ترتيب مي توانيد جرم آن را حساب كنيم. ما معمولا در منظومه شمسي روي ستاره ها مشكلي نداريم. جرمي كه قانون گرانش به ما مي گويد با جرمي كه از روش هاي ديگري مي توانيم تخمين بزنيم اين دو تا با هميشه با هم برابرند. ولي زمانيكه به مقياس ها بزرگتر برويم مثلا در مقياس كهكشاني مي توانيم توزيع ستاره ها را بشماريم و بعد از روي توزيع ستاره ها بفهميم كه جرم منطقه مورد نظر چه قدر است. حالا اگر نگاه كنيم به مركز ستاره ها در حول مركزكهكشان و از روي حركت آنها بخواهيم جرم كل كهشان را حساب كنيم اين دو به اندازه يك مرتبه مقداري كه مي شود ضريب ده با هم تفاوت دارند. جرمي كه از روي مشاهده مستقيم ستاره ها مثلا روي ديسك كهكشان اندازه گيري مي كنيم و جرمي كه از روي قانون گرانش نيوتني حساب مي كنيم، به اندزه يك ضريب ده با هم اختلاف دارند؛ بنابراين سوال اين است كه اين جرمي كه ما نمي بينيم كجاست و چرا اين طور شده است. هر چه قدر به مقياس هاي بزرگتر كهكشاني وارد شويم وضع بدتر مي شود وتفاوت بيشتر مي شود و اين همان چيزي است كه به آن ماده تاريك مي گوييم. چند جهت براي حل اين مسئله وجود دارد. اولين چيز اين است كه مثلا زماني ما به يك كهكشان نگاه مي كنيم، ساختار اين كهكشان يك هسته است كه عمدتا ستاره ها پيرند، بعد ديسك كهكشاني است و مولفه سوم ماده گم شده يا ماده تاريك است كه مي تواند اين ديناميك را به ما بدهد. اولين سوال اين است توزيع و جرم اين ماده بايد چگونه باشد. اگر بخواهيم كه رفتار كهكشان منطبق باشد با آن چه ما از گرانش نتيجه مي گيريم، بايد هاله بسيار يزرگتر از آن چه كه با چشم ديده مي شود، حول يك كهكشان قرار دهيم. مثلا اندازه شعاع يك كهكشان حدود ده كيلو پارسك و اندازه هاله حدود پنجاه تا شصت كيلو پارسك است. مثلا در نگاه به كهكشان مارپيچ براي اين كه حركت اين كهكشان با محاسبات گرانش منطبق باشد، ده برابر جرم روشن كهكشان بايد حول اين كهكشان را فرا بگيرد و آن را بپوشاند.

مجري: ماده تاريك كه جرمي به اين وسعت را مي پوشاند چيست؟

راهوار: كساني كه در فيزيك ذرات بنيادي كار مي كنند معتقدند كه در مدل استاندارد ذرات بنيادي علاوه بر ذراتي كه ما به طور متعارف مي شناسيم، مثلا همين ذارتي كه در اطراف ما هستند مثل الكترون و نوترون و فوتون ها، يك سري ذرات ديگر هم وجود دارند به نام "ذرات با اندر كنش ضعيف و با جرم زياد"(vimp ). ممكن است كه هاله كهكشان را همين ذرات درست كرده باشند و اين ذرات بدون برهم كنش هستند يعني از كنار هم رد مي شوند بدون اين كه هيچ واكنشي اتفاق بيافتد. مي توان اين ذرات راآشكار كرد اما اين كار بسيار سخت خواهد بود و كل ماده تاريك و هاله كهكشان از اين ها تشكيل شده است. نظر ديگري هست كه مي گويد اين هاله كهكشان از ستاره هايي تشكيل شده است كه جرم لازم براي روشن شدن ندارند. زيرا هر ساختاري كه متراكم شود منجر به يك ستاره نخواهد شد و جرم آن بايد از يك آستانه اي بيشتر شود. هر ستاره هر گاه جرمي بيشتر از يك دهم جرم خورشيد داشته باشد شروع مي كند به شعله ور شدن و نور دادن. پس بنابراين در هاله كهكشان مي تواند ستاره هايي باشد كه جرم آنها كم است. معمولا در مركز كهكشان ستاره هاي پر جرم درست مي شوند و هر چه قدر به طرف هاله بياييم ستاره ها كم جرم تر مي شوند و مي توان به اين ستاره ها عنوان ستاره هاي نارس اطلاق كرد. اين ستاره هاي نارس مي توانستند كانديد خوبي براي ماده تاريك باشند. منتهي اين نظريه رد شد؛ به دليل آزمايش ريز همگرايي گرانشي كه انجام شد. در اين آزمايش ابرهاي ماژلاني رصد مي شد و بعد و مشاهده مي شد كه اگر يكي از اين ستاره هاي نارس از مقابل ستاره هاي پر نور رد مي شد نورآن را تقويت مي كرد، به دليل همان همگرايي گرانشي. اين آزمايش سيزده سال متوالي ادامه داشت و در اين مدت ابرهاي ماژلاني رصد مي شدند و در نهايت اين مساله رد شد كه ستاره هاي نارس همان ماده تاريك باشد.

مجري: چه گزينه هاي ديگري وجود دارد كه بتواند ماده تاريك و چيستي آن را توصيف كند؟

راهوار: مساله ديگر اين است كه ما بياييم و قوانين گرانش و ديناميك را عوض كنيم و اصلا فكر كنيم كه هيچ ماده تاريكي وجود ندارد. اين قوانيني را طوري عوض كنيم كه در مقياس منظومه شمسي درست كار كند و مقياس كهكشاني بدون نياز به ماده تاريك بتواند دوران ديسك كهكشاني را درست توضيح دهد، حركت نوساني ستاره ها را در ديسك كهكشان به ما درست بگويد و خوشه كهكشاني را درست توضيح بدهد. يعني عوض كردند قانون گرانش و قانون دوم نيوتن و اين يك رهيافت جايگزين و تعميم قانون گرانش است. بنابراين دو راه وجود دارد يكي اين كه بگوييم ممكن است قانون گرانش درست كارنكند و بايد شكل آن را عوض كنيم. راه دوم اين است كه بياييم و قانون دوم نيوتن را عوض كنيم و اين يك رهيافتي است كه از 1985 شروع شده است. اين ها تقريبا تا حدودي درست جواب مي دهد ولي هدف نهايي وضع قانوني است كه بتواند از گستره منظومه شمسي و تا مقياس بزرگتر همه را بدون نياز به ماده تاريك درست جواب بدهد.

مجري: همان طور كه مي دانيم نسبيت انيشتين توضيح كامل تر از قانون نيوتن است. آيا اين پيش بييني شما از به هم خوردن يا اصلاح قوانين فرا گير باعث مي شود نسبيت هم تحت تاثير قرار بگيرد؟

راهوار: نه اين كه خود نسبيت ها هم عوض شود بلكه در حقيقت اصول نسبيت عام پا برجا است و اين شكل قانون است كه عوض مي شود. مثلا اگر مي گوييم كه يك جرم معين فضا زمان را به يك ميزان خم مي كند، زماني كه گرانش راتغيير مي دهيم مي گوييم همان مقدار جرم فضا زمان رابيشتر خميده مي كند و خمش بيشتر فضا زمان به معناي گرانش قوي تر است اما در كل اصول موضوعه نسبيت عام عوض نمي شود و فقط قانون گرانش را تعميم مي دهد. اگر گرانش نيوتن را يك حلقه در نظر بگيريد قانون گرانش نسبيت عام يك حلقه بزرگتر است كه در ميدان هاي گرانش ضعيف تبديل مي شود به همان گرانش نيوتني.

مجري: آيا در توزيع ماده تاريك در وسعت هاي مختلف هم اختلافي وجود دارد؟

راهوار: مي توان گفت كه ماده تاريك به مقياس وابسته است. اگر شما در منظومه شمسي نگاه كنيد مقدار ماده تاريك به قدري كم است كه مي توان از آن چشم پوشي كرد. زيرا اثر خطاي اندازه گيري بسيار بزرگ تر از اثر اين ماده تاريك است، ولي در كهكشان هاله پنج تا شش برابر از ساختار خود كهكشان بزرگ تر است. . خوشه هاي كهكشاني باز بزرگ تر و بزرگ تر مي شود هر چه قدر ساختار بزرگ تر مي شود هاله اي كه ماده تاريك اين را فرا مي گيرد بزرگ تر خواهد بود.

مجري: اين چيزي كه ما از ماده تاريك قلمداد مي كنيم چه بخشي از ماده تاريك ما را تشكيل مي دهد؟

راهوار: طبيعتا قسمت عمده. حال اگر مساله انرژي تاريك را هم به آن اضافه كنيم، تنها فقط يك درصد از دنيا را ما مي بينيم و بقيه آن ديده نمي شود و راه حل آن يا اين است كه بگرديم ببينيم در كجاي فيزيك ماده اي هست كه خيلي سخت ديده مي شود و فرض كنيم ماده تاريك همان ماده است و يا اين كه گرانش و قوانين را عوض كنيم.

چاپ این بخش

  معجزات علمي قرآن در كيهان شناسي!
ارسال‌شده توسط: Virologist - 09-08-2009, 12:36 AM - انجمن: کیهانشناسی - پاسخ‌ها (2)

"بسم الله الرحمن الرحيم"

معجزات علمي قرآن در كيهان شناسي!


عمر دنيا و زمين و انبساط آن (بيگ بنگ) - سياه چاله ها و ستاره هاي نوتروني همگي گوشه اي از معجزات قرآن است!



نسبت عمر دنيا به عمر زمين:


سوره ي 50 (ق): آيه ي 38:

"ما آسمان ها و زمين و آنچه در ميان آنهاست در شش روز آفريديم و هيچ گونه رنج و سختي اي به ما نرسيد"

سوره ي 41 (فصلت): آيه ي 9:

"بگو: آيا شما به آن كس كه زمين را در دو روز آفريد كافر هستيد و براي او همانندهايي قرار مي دهيد؟ او پروردگار جهانيان است!"



امروزه دانشمندان با توجه به شواهد موجود عمر زمين را 4.5 ميليارد سال پيش بيني مي كنند.

اين در حالي است كه عمر دنيا 13.5 ميليارد سال برآورد شده است.

در قرآن آمده كه زمين در دو روز و دنيا در شش روز خلق شد. (عمر دنيا 3 برابر عمر زمين است).

اگر اين موضوع را با شواهد عيني امروز مقايسه كنيم هيچ كمبودي ديده نمي شود!

عمر دنيا (13.5 ميليارد سال) را بر عمر زمين (4.5 ميليارد سال) تقسيم كنيد.

جواب 3 بدست مي آيد.

اين بدان معناست كه علم امروز نيز به اين مسئله رسيده كه عمر دنيا 3 برابر عمر زمين است!



سياه چاله ها و ستاره هاي نوتروني:

سوره ي 86 (طارق): آيات 1 تا 3:

"سوگند به آسمان و كوبنده ي شب! و تو نمي داني كوبنده ي شب چيست. همان ستاره ي ثاقب است!"

در عربي "ثقب" به معناي چاله و "ثاقب" به معناي چيزي است كه چاله را ايجاد مي كند.


نسبيت عام پيش بيني مي كند كه سياه چاله ها از ستاره هاي نوتروني بوجود مي آيند. ستاره هاي نوتروني اكثرا قابل رويت نيستند و تنها با امواج راديويي (پالس ها) رصد مي شوند.

امواج دريافتي از اين ستاره ها طوري به نظر مي رسد كه كسي به جايي مي كوبد! (ستاره ي كوبنده).

باور نداريد؟ گوش كنيد!

قرآن در آسمان ستاره اي كوبنده را معرفي مي كند كه ثاقب است. (چاله ايجاد مي كند).

كلام واضح قرآن در اين مورد جايي براي شك نمي گذارد!



بيگ بنگ – بيگ كرانچ و انبساط دنيا:


سوره ي 55 (الرحمن): آيه ي 37:

"آسمان ها روزي دوباره شكاف برمي دارند و مانند گل سرخي باز مي شوند!"

سوره ي 51 (الذاريات): آيه ي 47:

"و ما آسمان ها را با قدرت خود بنا كرديم و همواره آن را وسعت مي بخشيم!"

سوره ي 21 (الانبيا): آيه ي 104:

"در آن روز كه آسمان را چون طوماري در هم مي پيچيم هماگونه كه آفرينش را آغاز كرديم آنرا باز مي گردانيم. اين وعده اي است كه بر ماست و قطعا آنرا انجام مي دهيم!"



با بيان تئوري بيگ بنگ دانشمندان همواره در صدد گسترش آن بوده اند.

مدتي بعد به كمك تحقيقات عده اي از دانشمندان مشخص شد كه علاوه بر بيگ بنگ پديده اي به نام بيگ كرانچ هم بايد وجود داشته باشد. و همانطور كه دنيا باز شده روزي به همان نقطه ي آغاز جمع مي شود. (انا لله و انا اليه راجعون).

قرآن اين موضوع را در ابتدا به باز شدن يك غنچه ي گل رز تشبيه مي كند و بيان مي دارد كه با قدرت بي انتهاي خويش در حال گسترش (انبساط) دنيا است!

و روزي همانطور كه اين دنيا را باز كرد دوباره مانند طوماري آنرا در هم خواهد پيچيد. (بيگ كرانچ).



و اين سخن حقيقت است!



منبع: http://www.speed-light.info

چاپ این بخش

  ماموريت جديد براي كشف سياه چاله‌ها!
ارسال‌شده توسط: Virologist - 09-08-2009, 12:32 AM - انجمن: کیهانشناسی - بدون‌پاسخ

دانشمندان ناسا ماموريت جديدي را با كمك دستگاهي كه 100 برابر حساس تر از دستگاههاي رصدكننده پرتوهاي ايكس فعلي است براي كشف سياه چاله ها آغاز خواهد كرد.

به گزارش خبرگزاري مهر، عنوان اين ماموريت جديد "مركز فضايي گادارد" ناسا در مريلند، GEMS (مخفف عبارت اكتشاف كننده كوچك خاصيت مغناطيسي و گرانشي) است.

هدف از اجراي اين ماموريت ايجاد تحولي در نگاه به جهان است به طوري كه اين دستگاه قادر خواهد بود براي اولين بار قطبي شدگي منابع پرتوهاي ايكس را به روشي دقيق اندازه گيري كند.

در اين خصوص اين دانشمندان اظهار داشتند: "تاكنون ستاره شناسان قطبي شدگي پرتوهاي ايكس را تنها در يك جرم آسماني واقع در خارج از منظومه شمسي را اندازه گيري كرده اند كه سحابي خرچنگ نام دارد اما اكنون ما انتظار داريم كه GEMS دهها منبع از اين نوع قطبي شدگيها را نشان دهد و بتواند مرزهاي جديدي از تحقيقات را باز كند."

براساس گزارش يونيورس تودي، به منظور درك هدف علمي اين ماموريت، ستاره شناسان قصد دارند از اين دستگاه در كشف و بررسي سياه چاله ها استفاده كنند. در حقيقت سياه چاله ها پرتوهاي ايكس الكتروني را ساطع مي كنند كه اين پرتوها با سرعت بسيار بالا در اطراف ميدانهاي مغناطيسي بسيار قوي مي چرخند.

همچنين ميدان گرانشي بسيار نزديك به يك سياه چاله دوار نه تنها بر روي حركت پرتوهاي ايكس اثر مي گذارد بلكه جهت ميدان الكتريكي آنها را هم تغيير مي دهد.

اندازه گيري قطبي شدگي مي تواند حضور يك سياه چاله را نشان دهد و به ستاره شناسان اطلاعات جديدي در خصوص ماهيت اين اجرام آسماني ارائه كند.



GEMS بيش از 100 برابر حساس تر از ساير دستگاههاي رصد كننده پرتوهاي ايكس است. پرتاب اين دستگاه براي سال 2014 پيش بيني شده است و ماموريت آن حدود دو سال به طول خواهد انجاميد. بيش از 105 ميليون دلار سرمايه گذاري براي اين ماموريت در نظر گذاشته شده است.
hupaa.com

چاپ این بخش

  دانشمندان به تكنيك فشردن نور دست يافتند
ارسال‌شده توسط: Virologist - 09-08-2009, 12:31 AM - انجمن: کیهانشناسی - بدون‌پاسخ

فيزيكدانان دانشگاه تورنتو موفق شدند براي اولين بار تكنيكي را براي فشردن نور ابداع كنند.



به گزارش سرويس «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين دانشمند‌ان تكنيك جديدي را ابداع كرده‌اند كه به كمك آن مي‌توان نور را به اندازه كوآنتوم هاي بنيادي محدود كرد.



به گفته دانشمند‌ان، اين يافته راه را براي كاربردهاي بالقوه در اندازه‌گيري‌هاي فوق‌العاده دقيق و حساس، ساخت نسل آينده ساعت‌هاي اتمي، انجام محاسبات كوانتومي به شيوه‌هاي نوين و بالاخره اساسي‌ترين درك انسان از كائنات، هموار خواهد كرد.



كريستر شالم، راب آدامسون و آفرايم اشتنبرگ، فيزيكدانان دپارتمان فيزيك و مركز اطلاعات كوانتومي و كنترل كوانتوم در دانشگاه تورنتوي كانادا اين تحقيق را به انجام رسانده‌اند.



دكتر كريستر شالم درباره اين دستاورد استثنايي مي‌گويد: علم اندازه‌گيري دقيق در واقع قلب تمام علوم آزمايشي است. هر چه بتوانيم چيزي را دقيق‌تر اندازه‌گيري و سنجش كنيم، مي‌توانيم اطلاعات بهتري درباره آن به دست بياوريم.



در جهان كوانتوم، جايي كه اجرام و اشيا به كوچكترين اندازه خود مي‌رسند، دقت در اندازه‌گيري بسيار اهميت پيدا مي‌كند. بر همين اساس نور يكي از دقيق ترين ابزار اندازه‌گيري در دانش فيزيك محسوب مي‌شود، اما در جهان فن‌آوري مدرن كوآنتومي محدوديت‌هاي خود را نيز دارد. كوچكترين ذره نور يك فوتون است و آنقدر كوچك است كه يك لامپ معمولي در يك تريليون ثانيه ميلياردها فوتون آزاد مي‌كند، به رغم ماهيت عجيب و غير قابل تصور اين ذرات كوچك، فن‌آوري‌هاي پيشرفته كوانتومي براي ذخيره و اصلاح اطلاعات به فوتونهاي منفرد و مجزا وابسته است؛ بنابراين با دستيابي به فن‌آوري فشردن نور مي‌توان به اطلاعات جديد و بسيار متفاوت و مفيدي براي ادامه تحقيقات در عرصه علوم مختلف دست پيدا كرد.



نتايج اين بررسي در مجله نيچر به چاپ رسيده است.
hupaa.com

چاپ این بخش

  مشکل در سایت
ارسال‌شده توسط: Virologist - 09-08-2009, 12:26 AM - انجمن: تماس با نگاهبان ها و مدیر کل - پاسخ‌ها (9)

سلام
سایت توی نرم افزار opera خیلی مشکل داره-گفتم گفته باشم- :wink: مرسی

چاپ این بخش

  آینه و سرعت نور
ارسال‌شده توسط: Virologist - 09-08-2009, 12:18 AM - انجمن: کیهانشناسی - پاسخ‌ها (6)

اگر ما آینه ای رو به خودمان در دست داشته باشیم و با سرعت نور حرکت کنیم در آن چه خواهیم دید؟؟
مرسی Smile

چاپ این بخش