تالار گفتگو ستاره‌شناسان

نسخه‌ی کامل: خاطرات و گزارش های رصدی
شما در حال مشاهده نسخه آرشیو هستید. برای مشاهده نسخه کامل کلیک کنید.
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21
از وسط كلاس رصد ميكردم ؟

بعد از امتحان ديگه وقت نبود فقط يه ميليمتر از برخورد چهار مونده بود از شبكه چهار ديدم
ماشاالله معلم سنگ تموم گذاشته بود. چهار صفحه . از تعجب شاخ در آورده بودم .

اينم از شانس ما . اصلا نميشه رو سر ما افقي و عمودي نباره ...
یادم میاد داخل اموزشگاه یکی از بچه ها با فیلتر خورشیدی روی 10 دابسونی داشت نگاه خورشید میکرد، فیلتر لیز خورد و اون بچه برای همیشه بیناییش رو از دست دادCryCryCryCry
خیلی بده وقتی چشت کور بشه.هیچ کاری نمیتونی بکنی.از زندگی ناامید میشیSadSad
هیچ وقت در جاها شلوغ ( حتی 1 نفر غیر از خودتون ) بصورت مستقیم خورشید رو رصد نکنید ! چون هر لحظه ممکنه طرف مقابل با آگاهی یا بدون آگاهی فیلتر رو برداره و یا در اثر ازدحام فیلتر بیفته !
همچنین فیلتر رو همیشه روی درپوش تلسکوپ متصل کنید و با چسب خوب بچسبونیدش ! خدای نکرده اتفاق بدی نیفته
[quote=MY SKY]یادم میاد داخل اموزشگاه یکی از بچه ها با فیلتر خورشیدی روی 10 دابسونی داشت نگاه خورشید میکرد، فیلتر لیز خورد و اون بچه برای همیشه بیناییش رو از دست دادCryCryCryCry
خیلی بده وقتی چشت کور بشه.هیچ کاری نمیتونی بکنی.از زندگی ناامید میشیSadSad[/QUOTE
ميگم ديگه اينقدر هم خاطرات تلخ نباشه
خیلی ناراحت شدم....
كسي خاطره توپ خنده داره ؟؟؟
يكي از موسسات آموزشي اقدام به برگزاري يه كارگاه رصدي كرده بود جهت آشنايي و علاقمند كردن مردم به اخترشناسي و رصد.
من كه كلا عاشق رصدم رفته بودم سمت تلسكوپ ها ببينم كي چي كار ميكنه.
چشمتون شب خوب ببينه ( متضاد چشمتون روز بد نبينه ، ميشه چشمتون شب خوب ببينه!!!) يه دوتا خانوم محترم Cool گير داده بودند به يكي از اين بروبچه هاي جوگير اون بنده خدا هم تا دلتون بخواد داشت خالي ميبست. من هم حسابي خندم گرفته بود از دست اين رفيقمون .
خلاصه از رصد هاش در شاخ آفريقا و تلسكوپ هابل باباش و قطب جنوب و هر دري سخني... تا رسيد به زيبايي هاي سحابي جبار.
موقعيت بسيار مناسبي بود رفتم جلو با قيافه اي بسيار مشتاق ازش خواستم سحابي جبار رو نشونم بده. طرف هم كه فكر كنم تا حالا دستش به اطلس نخورده بود با كمال وقاحت قبول كرد. حالا بيا دنبال جبار بگرد ( راستي يادم رفت بگم وسط هاي تير بود).
یک خاطره هم من بگم
رفتیم خارج از شهر با انجمن نجوم ساری سمت سمنان حدود 15 نفر بودیم 3 تا تلسکوپ با 2 تا دوربین دوچشمی 3 نفر المپیادی 3 نفرم با من رصد گر بودیم بقیه رئیس و معاون و.....انجمن نجوم ساری بودن یک از دوستام تلسکوپ منو سمت زحل برد معاون انجمن دید خیلی خوشش امد سریع دوست رفیقاش رو صدا کرد
اینها انقدر از دیدن زحل خوشحال شدن که ما رو مجبور کردن تمام تلسکوپها با دوربین دوچشمیها رو به سمت اون ببریم
اینها ما رو بیچاره کردن هی از میدان دید خارج میشد هی مارو صدا می زدن اقا بیا درست کن
من فرار کردم رفتم سمت دوربین عکاسی به یکی از دوستام گفتم برو خودت درست کن خسته شدم
مثل بچه بودن انقدر بلد نبودن تلسکوپ رو حرکت بدن
تا شد زحل رفت پایین انقدر ما رو خسته کردن دیگه حوصله جرم پیدا کردن نداشتیم
صبح روز گذر شد خورشید امد بالا اینها از دوباره شروع کردن به مسخره بازی که خورشیداز میدان دید خارج میشه من از اینه خسته شدم رفتم داخل چادر حسابی خوابیدم وقتی بلند شدم دیدم دوستان زحمت کشیدن صبحانه منم خوردن گذر هره هم به اخر رسید من یک نگاه انداختم و با زهره خداحافظی کردم
طرف یه مدت مدیر انجمن بود ! ازش پرسیدم خب چقدر بلدی . گفت مطالعات خوبی داشتم و ...
ازش پرسیدم چند نوع تلسکوپ نام ببر ببینم ؟ گفت نیوتنی ، انیشتین !!!!!!!!
گفتم خیلی عالیه تو اطلاعاتت در سطح تیم ملیه بابا
اين ali_solo_ejay كجاستش؟
ايشالا هر جا هست موفق باشه
صفحات: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21